2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
گذار
گذرگاه زیر زمینی اجساد را در بر گرفته و پرده نرم بی معنی را سوراخ کرده است. گذار نرم ترین و روان ترین مکان در مرکز شهر است ، در اینجا می توانید به حالت ذوب شدن کاملا غیرقابل درک برای خود برسید. با گرد و غبار روی سقف ذوب می شوم ، در یک مجموعه بزرگ از اتصالات غیرقابل اعتماد که باعث آزار افرادی که آنها را می بینند مزاحم می شوم ، همراه با هوای گرم و خفه کننده مترو پرواز می کنم ، مانند زنبورهایی که شهد را در مسیری مشخص مشخص حمل می کنند. هاله زندگی روزمره همراه با نرمی جذاب ، این بازی آرام نور از لامپ های زرد رنگ ، همه چیز پر شده از ویسکوزیته خزه ای عجولانه ، احساس شده ، شاید ذهنی ، اما نه کمتر باورپذیر. در این نرمی ، روح آزادی من ، مدفون در غار زیرزمینی ، اژدهای شخصی من زندگی می کند ، دودهای مشروب الکلی دیروز ، که در شلوغی امروز پنهان شده است ، ناظر وفادار و مطیع من ، چنان شلوغ و روشن ، در امور بی اهمیت عجله می کند ، عصبانی ، خواب آلود و گرسنه …
و بارها و بارها با عبور از این سر و صدا ، ردیف گلها و همهمه افراد بی حسی فراگیر ، این تنفس سنگین را در هر بال بال کبوتر ، در هر نگاه بی خانمان در نزدیکی دیوار ، این ناامید خسته احساس می کنم. نرمی جهنمی هوا ، در پیچیدگی وسواسی آن غیرقابل تحمل است. بگذرد و فراموش کند یا برود و متوجه نشود؟ در این لحظه ، تمایل فزاینده ای برای فرار از اینجا ، بالا رفتن از پله ها و پرواز بر روی آسفالت مرده خیابان ها وجود دارد ، تا از خودم محافظت کنم ، آسیب پذیر و خسته صبحگاهی عاشق زندگی مخفی ، او برای ناامیدی های مسحور کننده من بسیار خطرناک است.. آنها را به کسی نمی دهم.
شاید این برزخ است ، نمی دانم ، شاید قبل از فرود به جهنم زیرزمینی ، نگهبانان نان و قهوه ، گل و کیف می فروشند ، همه آنچه در آنجا لازم است ، ظاهراً اینها هدایایی به لوسیفر است ، تا او به شما اجازه دهد دفعه بعد برو ، چه کسی ممکن است نباشد. و اینجا بودن بسیار سخت است ، اینقدر بی اهمیت و بد بینانه ، آسفالت بین پاهای ما گره خورده ، چروکیده شده است ، همه در کوتاه مدت ، گویی هوای حک شده در آن یادآور روزهای قدیم است. برای من در این احساس جنون قریب الوقوع شادی آور ، بر روحیه من تأثیر بدی می گذارد. بسوزانید ، در اینجا شما باید همه چیز را بسوزانید ، اول از همه هوا. طول گذار از نظر احساسات ایده آل است ، عصبانیت من از ابتدای راه تا انتها زمان دارد که شکوفا شود ، قوی شود و … همین ، من قبلاً ترک کرده ام ، عالی ، فقط حرکت یک استاد بزرگوار ، براوو ، بسیار نشاط آور
استعاره عبور از کانال تولد خود را نشان می دهد. گذرگاههای باریک پیچیده ، تیره ، این رایحه شیرین گلها (انگار که آنها را خریداری کرده و به بیمارستان در اینجا منتقل کرده اید) ، و این احساس فراموش نشدنی ترس در حال مرگ با احساس بزرگ بودن "رفتن به نور" مخلوط شده است. و این هوای چسبناک به من می چسبد ، من آن را به معنای واقعی کلمه روی سطح خود می برم ، و آنجا در باد ناپدید می شود ، با جریان واقعیت منفور و خشمگین از من شسته می شود. و سپس فقط سردرگمی و نارضایتی. وقتی وارد معبر می شوم ، زخم های من را وارد کنید ، آنها را پردازش کنید ، در حالی که برای خدایان سیاه چال قربانی می کنم ، برای روحم دعا کنید ، آن را کامل و خالص تصور کنید ، در حالی که به احترام تعظیم می کنم و دستانم را به دستگیره دراز می کنم ، به من را بیشتر بشناسید زیرا در امتداد پله برقی به اولین دایره جهنم می روم. من اینجا هستم و دوباره اینجا هستم ، جلو و عقب می روم ، با گریه نفس می کشم و بیرون می دهم ، ریه هایم کوچک می شوند ، چشم هایم می خواهند بسته شوند ، پاهایم مرا به خروجی می رسانند ، سریعتر ، سریعتر ، سریعتر ، وقت دارم امروز دوباره متولد شوی ، این کار را بکن ، وگرنه فایده اش چیست؟
توصیه شده:
پدران و پسران. گشت و گذار در ادبیات
پدران و پسران. گشت و گذار در ادبیات روابط والدین و فرزندان کلید ایجاد روابط و اعتماد به جهان در بزرگسالی است. و اگر تأثیر مادر بر کودک به خوبی توصیف شود ، در این زمینه ادبیات بسیار کمی در مورد رابطه پدران و فرزندان وجود دارد و کلیشه های زیادی وجود دارد که درک این موضوع برای مراجعه کنندگان بسیار دشوارتر است.
تغییر حرفه: 7 مرحله گذار و چکار با آنها
اخیراً آمار را محاسبه کردم: تقریباً هر دوستم از دوستانم حداقل یکبار در زندگی حرفه خود را تغییر داد. خوب ، یا رویای تغییر آن را داشتید. علاوه بر این ، امروزه اقتصاددانان برجسته می گویند که جهان در آستانه چهارمین انقلاب علمی و فناوری قرار دارد.