عاشقانه شکست خورده

تصویری: عاشقانه شکست خورده

تصویری: عاشقانه شکست خورده
تصویری: اهنگ عاشقانه. میتونه شکست عشق از زندگی سیرت کنه 👍 2024, ممکن است
عاشقانه شکست خورده
عاشقانه شکست خورده
Anonim

مقاله جدید من در مورد روابط مبتنی بر یک یادداشت تهاجمی خوب است. در پی شکست یک عاشقانه. چگونه بسیاری از الگوها برای من نفرت انگیز شد ، و برخی از دوستان یا اقوام که مرا محدود می کنند و دهانم را می بندند و می گویند من خیلی می خواهم ، و بنابراین من یک مرد را می ترسانم ، این غیرممکن است ، تقصیر خودم است و چگونه می توان همه چیز خوب بود ، به عبارت ساده تر ، خشمگین است.

من اکنون می فهمم که من در تمام زندگی خود اینطور تربیت شده ام: "سر خود را بیرون نیاورید" ، "جای خود را بشناسید" ، "شما خیلی می خواهید" ، "نه طبق کلاه Senka" ، به جای "سعی کنید ، موفق خواهید شد "،" مال خود را بگیرید "،" انجام دهید ، حق با شماست ". در حال حاضر نفس گیر از چنین شجاعتی. چرا غیرممکن است که در کنار یک مرد شجاع ، باز ، صادق ، در نزدیکی راحت و نه بر روی یک پا باشید.

"بی احتیاط" ، "مرد را با مزاج خود ترساند" - اما صادقانه ، چرا شخص واقعی خود را پنهان کنید.

"آیا چیز زیادی از مردی می خواهید که هفته ای دوبار از او بخواهد؟" - زیاد نیست ، من حق دارم که چند تا خرما بخواهم ، یکی در دو هفته برای من کافی نیست. من چیزهای بیشتری می خواهم و حق دارم از او در این مورد بپرسم. من از این مرد خوشم میاد !!! من می خواهم رابطه ای ایجاد کنم و ملاقات هر دو هفته یک نقطه ضعف از یک رابطه است.

"او حق دارد چنین باشد ، و شما باید او را متقاعد کنید ، برقصید ، آهنگ بخوانید و غیره. برای ترتیب دادن آن ، و صبر کردن ، صبر کنید … " - خواه می خواهم منتظر بمانم ، خواه رقص ، اگر او در دو ماه خودش یک تاریخ واحد برنامه ریزی نکرده باشد ، هرگز رقصیده باشد. من آتش را در چشمان او دیدم ، او من را دوست دارد ، اما او بسیار خویشتندار است ، نجات می دهد ، زیرا فرزندان دارد. زمان وجود ندارد ، زیرا کودکان ، دوستان ، والدین … من به هیچ وجه در خط مقدم نیستم. من نمی خواهم برقصم و منتظر باشم. و عملاً سالها را تنها بگذرانید. من می خواهم نفس عمیق بکشم ، نه از طریق لوله.

"دمدمی مزاج ، بی حوصله ، او همه چیز را خراب کرد" - می توانم اضافه کنم ، هنوز هم بسیار عصبانی هستم ، زیرا او را دوست داشتم.

این رابطه یک شکست است ، باید اعتراف کنم ، ما علایق و ارزش های متفاوتی داریم. او به تعهدات خود علاقه دارد ، من به روابط علاقه دارم ، او به مسئولیت علاقه دارد ، من به انسانیت علاقه دارم ، او به چارچوب علاقه دارد و من به خودجوش علاقه دارم. و او همچنین یک خسیس مالی است.

"یک مرد خوب ، این بسیار نادر است" غیر معمول نیست ، من فقط همه را نمی شناسم. و اگر شوخی نیست ، جهان ثروتمند است ، همه چیز را که می خواهید دارد ، ببینید - پیدا خواهید کرد!

"پر کردن انسان با انرژی" یک مزخرف است ، لازم است موارد ناپایدار از نظر احساسی و نابالغ را پر کنید. بقیه خودشان پر از انرژی هستند ، آنها می دانند از یک زن چه می خواهند یا نمی خواهند.

آنچه بین ما اتفاق می افتد علاقه متقابل ، رقص متقابل ، ارزش متقابل است. رابطه چیزی است که برای دو نفر اهمیت دارد ، نه برای یک. و استفاده نیز متقابل است. بله ، من می خواهم مورد استفاده قرار بگیرم ، می خواهم تحت تعقیب باشم ، در غیر این صورت من نمی دانم چرا من ارزشمند هستم.

اگر من خود را با این مرد شیرین وفق می دادم: طبق برنامه او زندگی می کردم ، هر دو هفته یکبار ملاقات می کردم ، به احتمال زیاد بقیه اوقات - مالیخولیا ، کسالت ، تنهایی ، اشک در بالش. چندین هدیه ارزان. سالی یک بار با او در تعطیلات - هفت روز سعادت. ولی!!! من یک مرد دارم ، تنها نیستم ، من … چرا این بیماری و فریب. من نیازی ندارم عزت نفس خود را بالا ببرم ، من به یک شخص مادام العمر احتیاج دارم ، نه برای وضعیت ، من نیم ستون ها یا نیمه اقدامات را نمی خواهم. متأسفانه وضعیت در جامعه ما مانند یک دستور است. من نیازی به دستور ندارم

"وای ، من چرخیدم!" -بله رفتی ….

اکنون من تنها هستم ، چرت و پرت ، اشک ، کینه ، همه چیز آنطور که باید برای جدایی است ، من این ناهماهنگی را زندگی خواهم کرد. حیف است که نمی توانید بلافاصله همه چیز را در مورد یک شخص بفهمید ، عاشق می شوید و دلبسته می شوید ، مجذوب می شوید ، تحسین می شوید و سپس متوقف می شوید. مثل سر به دیوار ، درد می کند. من آن را زندگی خواهم کرد. خوشبختی خود را خواهم یافت.

توصیه شده: