درام عاشقانه خودشیفته و اسکیزوئید. مقاله روانشناسی. قسمت 2

فهرست مطالب:

تصویری: درام عاشقانه خودشیفته و اسکیزوئید. مقاله روانشناسی. قسمت 2

تصویری: درام عاشقانه خودشیفته و اسکیزوئید. مقاله روانشناسی. قسمت 2
تصویری: اختلال خودشیفتگی 2(چگونه بر رنج جدایی از فردخود شیفته غلبه کنیم) 2024, ممکن است
درام عاشقانه خودشیفته و اسکیزوئید. مقاله روانشناسی. قسمت 2
درام عاشقانه خودشیفته و اسکیزوئید. مقاله روانشناسی. قسمت 2
Anonim

درام عاشقانه. صحنه دو "اسکیزوئید. فراز و نشیب روابط. عشق می چرخد."

تصویر خارجی مثال زدنی

باید بگویم که خودشیفته زیبای ما (که در داستان قبلی مورد بحث قرار گرفت) به سادگی نمی دانست که او با چه انتخابی خود با چه رابطه فراموش نشدنی ، اما سختی روبرو شده است. او عادت دارد همه چیز را محاسبه کند و آن را تحت یک برنامه مشخص ، یک الگوریتم ریاضی آهنی بنویسد. و چی؟ اینطور نبود! منتخب تسلیم محاسبات نشد. برنامه در حال خراب شدن بود. خودشیفته گیج شده حیرت زده بود - گیج شده بود ، در پیش بینی ها گم شده بود … همسرش به طور غیرمعمول غیرقابل پیش بینی ، غیرقابل درک ، خاص ، و بنابراین بیشتر و بیشتر هیجان انگیز ، مرموز ، جالب بود. او تسلیم دوره نامفهوم تعاملات عاشقانه شد و آماده بود تا آن را بیشتر کشف کند. او شیفته و با خود برد. اما بعداً باورنکردنی اتفاق افتاد: پس از مدت کوتاهی ازدواج ، خودشیفته دلسرد به طور غیرمنتظره رد شد. تا آنجا که از مزایای مفاد برخوردار است! … چه چیزی وجود دارد … رعد و برق برقی! شوک! … اما همه چیز خیلی خوب شروع شد ، حتی بهتر از تصور - در هر صورت جالب تر - مطمئناً … احساس سردرگمی در مقابل زنی ، که او نمی توانست بفهمد ، در داخل باقی می ماند تا ابد. سionsالات: "چرا ، چرا ، چرا؟" - برای همیشه در او نفوذ خواهد کرد. چطور؟ به هر حال ، او شگفت انگیز است ، بی عیب و نقص!

برش داخلی

قهرمان

با ایجاد روابط صمیمی ، خودشیفته ها تمایل دارند از منفعت ، بهره کشی ، تسلیم شدن برخوردار شوند. به همین دلیل است که آنها به دستکاری روی می آورند: ابتدا ، یک زن را فتح می کنند ، آنها را روی پایه قرار می دهند ، و سپس تغییر می کنند ، دور می شوند و به دنبال منافع زیر دست می روند. برای یک زن ، این چنین به نظر می رسد: در ابتدا او ملکه است ، و او یک شوالیه بی عیب و نقص است ، اما بعداً ، هنگامی که او توسط محبوبش به مرگ محکوم می شود ، او (به دلایل مختلف) با وی رسوا می شود ، جایی که دو از نظر نفوذ احساسات ، با وابستگی به اراده شخص دیگر ، احساس گناه و وظیفه نسبت به مالک برتری می یابد. به این ترتیب کنترل کننده برده خود را کنترل می کند.

قهرمان

اشتباه محاسبه دستکاری کننده در این واقعیت نهفته است که اسکیزوئید از نظر شخصیت به کسی تعلق ندارد. اوتیسم است ، در داخل انباشته شده ، عمیقاً عمیق است - تسلط بر آن غیرممکن است. برو این پرنده رو بگیر؟ اگر او نمی خواهد - شما هرگز نخواهید توانست! علاوه بر این: اسکیزوئید (تقریباً مانند هوا) به فاصله محسوس نیاز دارد - او از نزدیکی قوی تر از طرد شدن می ترسد. به همین دلیل است که محاسبات برنامه نویسان خودشیفته در بعد او کار نخواهد کرد. هیچ ارتباط ریاضی وجود ندارد ، معانی زودگذر دیگری نیز وجود دارد. با این حال ، اسکیزوئید می داند چگونه دوست داشته باشد و اغلب بیش از بسیاری از افراد. با یک لمس می سوزد تا هرگز فراموش نکنید. و با این وجود در محبت او یک تله وجود دارد - نیاز به فاصله ای که برای اسکیزوئید لازم است ، مانند هوا. او در روابط با مکانیسم مشخصه دوگانگی خود فاصله ایجاد می کند. اسکیزوئید یا منتخب را خدایی می کند و او را در ارتفاع مقدس و آسمانی قرار می دهد (این صادقانه است ، او بسیار دوست دارد) ، سپس او را به ورطه بیگانگی می اندازد (به دلیل واگرایی بالاترین رویا با واقعیت). مکانیزم ایمنی او به این ترتیب کار می کند ، در لحظه فاصله اسکیزوئید این فرصت را دارد که فاصله را بدست آورد. و این دستکاری نیست: اسکیزوئید این کار را بدون هیچ مزیتی انجام می دهد - او تا سرحد جذب می ترسد و می رود. اما یک احساس عمیق او را به عقب برمی گرداند: از این رو پیچ های دیوانه وار ، موج سواری ، فراز و نشیب ها - دوگانگی. عشق و ناامیدی های اسکیزوئید بسیار صادقانه ، عمیق است. این دوگانگی در ماهیت اسکیزوئید نفوذ می کند. و این راز غیرقابل درک اوست: اسکیزوئید چند وجهی و گریزان است.

پایان نامه

بیایید فرض کنیم ، قهرمانان احتمالاً غیرممکن و قابل تشخیص ما با چه چیزی مشارکت داشتند؟ روح عمیق قهرمان بازی "خودشیفته" را "مشاهده کرد" (به هر حال ، عشق هرگز وجود نداشت) و فریبنده را رها کرد: آنها وانمود نمی کنند که در جهان او هستند - آنها آن را بسیار دوست دارند. بله ، او فریبنده را باور کرد و در برابر وسوسه و کاریزما قرار گرفت ، اما ناامید شد و "ناک اوت" شد. و بنابراین "پرواز کرد". و یک دروغگوی خوش تیپ ، که با از دست دادن سنگین خرد می شود ، حتی بیشتر بوی قلب سرد را "بوی" می دهد و سرانجام به یک "ماشین" منطقی و کامپیوتری تبدیل می شود: یک پرنده جادویی ، دست نخورده او ، ایده های او را می شکند و هیچ الگوریتم قابل فهم باقی نمی گذارد. برای او ، او را برای همیشه تغییر خواهد داد …

و اکنون در مورد معانی مقاله. من قول دادم که تصویری درونی از خودشیفته و اسکیزوئید به خواننده نشان دهم و پویایی روابط قابل پیش بینی آنها را آشکار کنم. به نظر می رسد من با وظیفه ای که در ابتدا تعیین شده بود کنار آمدم. این اطلاعات چگونه می تواند برای شما مفید باشد؟ نمونه هایی از این دست ما را به درک حساس روابط سخت صمیمیت سوق می دهد. با یادگیری شنیدن خود و دیگران ، آگاهی را یاد می گیریم و سازنده عمل می کنیم ، پل می سازیم تا دژ. پس از همه ، زندگی ، به عنوان بزرگترین ارزش ، بدون شک ارزش آن را دارد

/ نویسنده این نشریه یک روانشناس حرفه ای آلنا ویکتوروونا بلوشچنکو است. /

توصیه شده: