2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
پیوندهایی بین والدین ایجاد می شود و ایجاد می شود: مادر ، پدر و کودک در دوران کودکی. برای یک کودک ، مهمترین ، ارزشمندترین و ضامن ایمنی یک بزرگسال قابل توجه است - این ، به عنوان یک قاعده ، مادر در دوران نوزادی است.
بسته به نوع دلبستگی مادر ، آن را به فرزند خود و کودک را به فرزند خود منتقل می کند.
و با بزرگ شدن کودک ، عشق او به والدینش باید بیشتر و بیشتر و محبت بیشتر شود.
محققان این موضوع مری اینسورث و جان باولبی بودند. مری اینسورث پایه و اساس مطالعه دلبستگی نوزاد به مادر و جان بالبی سبکهای دلبستگی در روابط والدین و فرزندان را پایه گذاری کرد.
جان باولبی بین دو نوع وابستگی اصلی تمایز قائل شد: ایمن (سالم) و ناایمن (ناسالم).
دلبستگی ایمن یا سالم زمانی شکل می گیرد که کودک نیاز و خواسته خاصی را نشان می دهد. به عنوان مثال ، یک کودک گرسنه است و سیگنال خاصی از کودک بلافاصله دریافت می شود و - کودک تغذیه می شود. یعنی محرک با واکنش همراه است. فوری ، مناسب شرایط کنونی و به موقع.
دلبستگی ناایمن یا ناسالم به سه شکل ظاهر می شود:
- دلبستگی جدا یا اجتنابی زمانی شکل می گیرد که محرک با پاسخ مواجه نمی شود. به عنوان مثال ، کودک گرسنه است - و مادر نمی شنود ، جواب نمی دهد و به کودک غذا نمی دهد. و سپس ، کودک احساس طرد شدن از خود و نیازهای خود را می کند. سپس ، در لحظات نزدیکی احساسی ، او صادق نیست ، اما وانمود می کند که به چیزی احتیاج ندارد ، پیش از رد بزرگسالان قابل توجه.
- دلبستگی بیقرار یا مضطرب. این زمانی است که مادر احساسات و عواطف زیادی دارد ، نمی تواند با آنها کنار بیاید و کنترل را در دست بگیرد. نیاز کودک با پاسخی برآورده نمی شود ، یا هرج و مرج است. به عنوان مثال ، کودک گرسنه است - مادر یا فرزند خود را تغذیه می کند یا به او غذا نمی دهد. هیچ ثبات و ثباتی در پاسخ به محرک وجود ندارد. و سپس کودک تصمیم می گیرد که به یکی از عزیزان مهم وابسته نشود تا وسواس یا وابستگی آسیب پذیری خود را به بزرگسال احساس نکند.
- محبت خطرناک این یکی از نادرترین اشکال سبک های دلبستگی است. این زمانی است که نیاز کودک نه تنها پاسخی دریافت نکرد ، بلکه به شکل مبالغه آمیز یا بی ارزش مورد تمسخر قرار می گیرد. به عنوان مثال ، یک کودک گرسنه و یک مادر به او می خندند که گرسنه است یا "زیاد غذا می خورد" ، "چاق" و غیره. و سپس ، کودک نمی تواند در مجاورت نزدیک باشد ، و او خود قادر نیست خود را از نظر احساسی پر و "تغذیه" کند (آرامش ، تأمین ، حل مسئله و غیره).
اگر به موضوع سبک های دلبستگی علاقه دارید ، کتاب جان بولبی "ایجاد و شکستن پیوندهای احساسی" یا کتاب دیگر او "دلبستگی" را توصیه می کنم.
توصیه شده:
نظریه دلبستگی و روابطی که تکرار می شوند
دلبستگی یک مدل رفتاری روانشناختی است که پویایی یک رابطه را توصیف می کند. کوتاه مدت و بلند مدت. ریشه در تجربیات گذشته کودکی دارد. توانایی فرد را در برقراری ارتباط با افراد مختلف تعیین می کند و انواع مختلفی دارد. این یکی از جنبه های یک رابطه است که نحوه واکنش افراد به درد در آنها یا زمان جدایی از یک دوست را تعیین می کند.
اسرار روانشناسی. ترومای دلبستگی. ویژگی های آسیب های دلبستگی
ترومای دلبستگی (شامل انواع اختلالات دلبستگی ، علل و پیامدها) پیچیده است. برای درک دقیق آن ، ارزش آن را دارد که از ابتدا شروع کنید. عمو Z. فروید معتقد بود که دلبستگی بر اساس نیازهای فیزیولوژیکی کودک است - برای زنده ماندن ، غذا خوردن ، دریافت مراقبت و توجه.
سبک های شخصی در نوجوانان سبک شخصی شیزوئید
معمولی ترین ویژگی های روانشناسی اسکیزوئیدها منزوی شدن از دیگران ، انزوا ، نیاز کم به ارتباطات است. نظرات متفاوتی در ادبیات وجود دارد مبنی بر اینکه آیا روانشناسی اسکیزوئیدیسم را به عنوان تضاد (بین نیاز به صمیمیت و نیاز به فاصله) یا به عنوان نقص (تاخیر در رشد که مانع دستیابی به ارتباطات بین فردی می شود) در نظر گرفت.
سبک های شخصی در نوجوانان سبک شخصی ISTEROID
ویژگی اصلی شخصیت هیستریک ، خودمحوری است که هیچ مرزی نمی شناسد ، عطش سیری ناپذیری برای توجه ، تحسین ، تحسین ، تعجب ، همدردی ، حتی نفرت ، اما نه بی تفاوتی ، فقط چشم انداز نامرئی باقی ماندن. همه ویژگی های دیگر شخصیت هیستریک از این ویژگی ناشی می شود.
سبک های اندیشیدن مضر
شخصی شخصی سازی نوعی پذیرش گناه است که اغلب منجر به احساس شرم و حقارت می شود. وقتی اتفاق بدی می افتد ، شما تمایل دارید که خود را به خاطر همه گناهان کشنده سرزنش کنید. به عنوان مثال ، شما با همه دوستان خود تماس گرفتید و آنها را به ساحل دعوت کردید.