2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
وقتی غذا خوشمزه است ، با مزه ها و تضادها بازی می کند. احساس لذت نه تنها در دهان ، بلکه در سراسر بدن پخش می شود ، هر سلول می تواند طعم را احساس کند. من می خواهم با این طعم و مزه بمانم ، آن را برطرف کنم ، بارها و بارها به یاد آورم. و انتخاب دفعه بعد با طعم ، تجربه خوبی تعیین می شود. شما می خواهید دوباره آن را تجربه کنید ، از آن لذت ببرید. شما می خواهید به جایی برگردید که خوشمزه است …
وقتی ارتباط با یک فرد خوشمزه است ، شما بیشتر و بیشتر می خواهید ، از حضور دیگری احساس لذت کنید. آرام باشید ، احساس امنیت کنید ، اجازه دهید "بدون تنش" ، خودتان باشید. یک طعم خوشایند ، آنها بارها و بارها خاطره را به یاد می آورند ، بارها و بارها چهره در لبخند شکسته می شود. قطعاتی مانند یک فیلم در سرم می چرخند. و هیچ فکری وجود ندارد ، اما آیا لازم است؟ زمان برای صحبت کردن ، ملاقات ، توجه کردن پیدا می شود. برانگیخته از این میل ، بارها و بارها احساس خوشایندی ، لذت ، آرامش و خوشمزه بودن را به دست آورید. و فرقی نمی کند که آنها دوست ، آشنا ، همکار ، شوهر یا همسر باشند ، ما این حس خوب را می شناسیم.
وقتی خوشمزه است ، جایی برای میل ، میل ، آرامش ، خلاقیت وجود دارد ، انرژی وجود دارد.
وقتی خوشمزه نیست ، ما آن را می دانیم ، هیچ میل وجود ندارد ، انرژی وجود ندارد.
جبران خسارت ، جایگزینی چیزهای خوب از ارتباط با افراد خوب با مقدار زیادی غذا (الکل) ، فقط گرسنگی برای خوبی ها در ارتباط ، این بسته نمی شود. هرچه غذا (الکل) بیشتر باشد ، بیشتر می شود.
بسیاری از "باید ، باید" در چیزهای غیر خوب پنهان شده است. ما باید بخوریم ، نباید بخوریم ، باید ارتباط برقرار کنیم ، باید درآمد کسب کنیم ، باید این کار را به درستی انجام دهیم ، باید راضی باشیم ، باید خود را اصلاح کنیم ، باید به دست آوریم ، باید انجام دهیم ، نباید انجام دهیم … چنین معمایی ، یک معضل انتخابی بدون انتخاب ، این ایده که انتخاب و انتخاب مناسب ضروری است و انتخاب درست در جایی است که "باید" و "باید" وجود دارد.
اما در حقیقت ، انتخاب درستی وجود ندارد ، یا بهتر بگویم ، انتخاب مناسبی برای همه وجود ندارد. برای من به عنوان یک فرد خاص انتخاب درستی وجود دارد. او از "باید" نیست ، او در منطقه از چیزهای شخصی است. درک خوب بسیار فردی است.
پیش بینی یک س commonال متداول: چگونه است؟ بنابراین ، آنچه را که باید انجام ندهید ، انجام می دهید؟ - و هر کس پاسخ خود را خواهد داشت. آیا می خواهید؟ آیا واقعاً مجبورند؟ و چرا شخصا به این بدهی پایبند هستید؟ چه چیزی آنجاست؟
ظرافت زندگی را پر از رنگ می کند ، میل به زندگی ، خواسته ها ، باز بودن ، شادی ، جالب ، کنجکاو می شود. در چنین شرایطی کنار آمدن با شگفتی ها ، سازگاری با جهان اطراف آسان تر است. جهان از نظر حالت خوب متفاوت است ، شبیه واقعیتی متفاوت است … وقتی خوشمزه است ، شما بیشتر از این احساسات را می خواهید ، و برای این کار انرژی وجود دارد.
توصیه شده:
خیانت در چیزهای کوچک: چگونه یاد می گیریم به خود خیانت کنیم
یکی از موضوعاتی که از نظر احساسی با آن به درمان می پردازند خیانت است (شوهر ، همسر ، معشوقه ، معشوقه ، دوست ، رئیس ، کارمند ، شریک تجاری و غیره). خیانت نقض وفاداری به کسی یا عدم انجام وظیفه در قبال کسی است. این ، اول از همه ، نقض تعهدات و توافقنامه ها (عمومی یا غیر عمومی) است.
ریاضیات ازدواج درباره چیزهای واقعی و قابل اثبات
عذرخواهی می کنم ، اما امروز در مورد بدیهیات صحبت می کنم. علم هنوز هم می تواند کارهای گیتی زیادی انجام دهد ، به خصوص اگر آن را با دقت مطالعه کنید. تماشا کنید ، تحقیق کنید ، تحلیل کنید و صبور باشید. و در سخنرانی های رایج ، روانشناسان مجبور نیستند گزارش واضح "
درباره عشق .. درباره روابط .. درباره ارتباط
عشق به معنای کامل کلمه را تنها می توان در نظر گرفت که به نظر می رسد تجسم ایده آل آن است - یعنی ارتباط با شخص دیگری ، به شرط اینکه تمامیت "من" شخص حفظ شود. همه اشکال دیگر جذب عشق نابالغ هستند ، می توان آنها را رابطه همزیستی ، یعنی رابطه همزیستی نامید.
افکار وسواسی و تخیلات ترسناک. چگونه از رویاپردازی درباره چیزهای بد دست برداریم؟
"اما اگر؟ اما اگر؟ اگر … چه اتفاقی می افتد؟ اگر اتفاقی که از آن بسیار می ترسم رخ دهد ، چه می شود؟ " این افکار استراحت نمی کنند ، آنها احساس سرما هشدار دهنده می کنند ، عرق از آنها ظاهر می شود و قلب منقبض می شود. آگاهی هیجان زده تصاویری وحشتناک تر از آنچه من نمی خواهم رخ دهد ترسیم می کند.
راه واقعی در چیزهای کوچک پنهان است
البته ، این نیز چرخه شانس پیش آمده و سایر جزئیات را در نظر می گیرد. اما اساساً اکثر مردم اهمیت می دهند که از کجا و چگونه می توانند پول در بیاورند. در تمرین من ، گاهی اوقات این اتفاق می افتد این فرد شغل اشتباهی را در زندگی انتخاب کرده است و موفق به ایجاد یک حرفه شده است ، به این معنی که او نمی خواهد آنجا را ترک کند ، علیرغم اینکه برای او سخت است: