2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
همه چیز در این جهان نسبی است. هیچ حقیقت مطلق وجود ندارد. شناخت جهان غیرممکن است. پیش بینی آینده غیر واقعی است.
و به نظر می رسد نمی توانید بحث کنید. اما این فقط یک مقیاس است. به عنوان مثال ، وقتی صبح از خواب بیدار می شوم و قهوه درست می کنم ، در آن صورت کاملاً با حقایق مطلق احاطه شده ام. من می دانم که آب کتری به هر حال می جوشد ، من می دانم کجا یک قاشق تهیه کنم ، می توانم تصور کنم که چگونه با آن قند بگیرم و می دانم که نتیجه دقیقی که به دست خواهم آورد. البته ، در هر زمان می توانم به بردگی بیگانگان یا عوامل وزارت خارجه بروم. با این وجود ، حاشیه خطا بسیار کوچک است. خیلی کوچک است که به او توجه کند.
اما اگر نه در مقوله های اجتماعی و روزمره ، بلکه در مقوله های فلسفی انتزاعی صحبت کنیم ، بله ، همه چیز در اینجا درست است. "آیا کامو می آیی؟" و همه مزخرفات اگر ما در تلاش برای درک معنای زندگی یا هدف خود هستیم ، یا برای یافتن شادی یا نوعی مطلق ، ایده نسبیت وجود کاملاً مناسب خواهد بود.
یا اینجا یک مثال دیگر است. به س "ال "من کیستم؟" اگر مقیاس وضعیت را به یک فرد خواب آلود خاص که سعی می کند با قهوه روحیه بدهد کاهش دهیم ، پاسخ واضح است: من ایوان ماسلنیکف هستم ، شهروند فدراسیون روسیه (هنوز) و روانشناس. یک معلم ذن به چنین پاسخی قانع نمی شد و با چوب به من ضربه می زد ، اما در چارچوب یک طرح ساده بتنی روزمره ، این پاسخ بیش از حد مناسب است و با تمام چالش های فوریت لحظه ای پاسخ می دهد.
اما اگر به س "ال "من کیستم؟" در مقیاس کل زندگی من ، یا حتی در مقیاس جامعه یا به طور کلی در مقیاس وجود جهان ، پاسخ "شهروند فدراسیون روسیه" ، به بیان خفیف ، توهمی به نظر می رسد. یک پاسخ مناسب در اینجا پنبه بودایی با یک دست است.
خوب ، یا اینجا یکی دیگر است. حس زندگی چیست؟ نمی توان پاسخ قطعی داد. و رفتن به مغازه برای نان چه فایده ای دارد؟ معنی واضح است. یعنی ، من تکرار می کنم ، معنا و اصل چیزها بسته به مقیاسی که آنها را تعیین کرده ایم بسیار متفاوت است.
در مورد خوب و بد ، و در مورد درست و نادرست نیز چنین است. از نظر کل زندگی من - هیچ خوب یا بدی وجود ندارد. جهان سیاه و سفید نیست ، بلکه چند وجهی و رنگارنگ است. علاوه بر این ، ما هرگز نمی دانیم مسیرهای ما به کجا منتهی می شود. چندین موقعیت فاجعه بار در زندگی من باعث خوشحالی شده است. و برخی از هدایای صادقانه از قلب - به غم سنگین.
اما از دیدگاه واکنشهای لحظه ای روزمره - خوب و بد به صورت عمده. هرکسی راه درست رفتن به فروشگاه را دارد.
اما آیا "متعارف بودن همه چیز" در زندگی روزمره ضروری و قابل اجرا است؟ من فکر می کنم بسیار ضروری است. به ویژه در جایی که ضعیف هستیم ، جایی که چیزی برای ما خوب پیش نمی رود. به عنوان مثال ، اگر ما با یک دوست عزیز درگیری احساسی و دردناک ، اما ذاتاً جزئی داریم ، وقت آن است که به یاد داشته باشیم که شخص کنار ما "شهروند فدراسیون روسیه" نیست ، بلکه کسی است که با ما راه می رود در دست زندگی و اینکه همه تعارضات در ذات خود مشروط هستند. از این گذشته ، اگر با هم هستید ، هر گونه درگیری مشروط است. و اگر ناگهان متوجه شدید که در یک ساعت این شخص می میرد ، پس از درگیری شما چه باقی می ماند؟ اصلا هیچی مطلقا هیچ چیزی. و هنگامی که بتوانیم مرسوم بودن تعارض و ارزش بی قید و شرط یک فرد را در نزدیکی خود مشاهده کنیم ، در این صورت.. درگیری ها یکسان باقی می مانند. اما دیگر درد ندارند.
اما این اتفاق می افتد زمانی که برخی از شهروندان فدراسیون روسیه ، با خواندن ادبیات و تمرین یوگا ، شروع به صحبت در مورد "قاشق چیست؟" ، "جوهر قهوه چیست؟" و "با ورود به آشپزخانه صبح نمی توانید بفهمید چه چیزی در آنجا در انتظار شماست." و در پاسخ به شما: "لعنتی ، این فقط یک قاشق است" ، آنها فقط سر خود را تکان می دهند و با تحقیر صدای می زنند. خوب ، خوب.. وقت آن است که در مورد قراردادی بودن هر گونه درگیری یادآوری کنیم.
توصیه شده:
کی رول های تازه در فروشگاه ظاهر می شود؟ در مورد وابستگی به هم
من برای تهیه ناخن به فروشگاه سخت افزار می روم و برای نان ها به نانوایی می روم. این با واقعیت مطابقت دارد. حالا تصور کنید که من برای تهیه رول به فروشگاه خانگی می روم. هر روز می آیم و رول دارچین تازه می خواهم. بدون رول ، فقط میخ. من به هر حال می آیم و بر آن اصرار دارم.
فاحشه مقدس: هم همسر و هم معشوقه
تصویر "فاحشه مقدس" بدون کنکاش در بافت تاریخی این مفهوم به عنوان استعاره انتخاب شده است. او خوشحال و هیجان زده می شود ، تعداد کمی از کسانی که می توانند بی تفاوت بمانند ، مگر اینکه بی تفاوتی به خودی خود یک ویژگی بشری نباشد. اما تعداد زیادی از کسانی که بتوانند او را "
نیازی نیست عاشق باشید ، ببخشید و تظاهر به مقدس بودن کنید
نیازی نیست عاشق باشید ، ببخشید و تظاهر به مقدس بودن کنید شما باید پدر و مادر خود را دوست داشته باشید ، حتی اگر دوران کودکی شما مانند یکی از حلقه های جهنم بود ، زیرا آنها شما را به دنیا آوردند. شما باید شوهر سابق خود را ببخشید ، حتی اگر او شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و شما را تحقیر کند ، تا زندگی خود را از نو شروع کنید.
هنر درمانی. روش نویسنده "ازدواج مقدس"
در طول سالهای فعالیت حرفه ای خود ، با دریافت گواهینامه به عنوان درمانگر هنر و بازی شن و ماسه ، کاوش در اعماق ذهن با کمک تجزیه و تحلیل یونگ و کمک به مردم ، در آن نقطه از مسیر خود هستم که واقعاً می خواهم نظرات خود را در آن به اشتراک بگذارم. تجربه.
مانکن های متحرک: فروشگاه های پوشاک به ما پیشنهاد می کنند که باشیم
من در مرکز خرید سرگردان بودم: به تصاویر جمع آوری شده روی مانکن ها نگاه کنم و سعی کنم آنچه را که این تصاویر حمل می کنند بفهمم. اگر در خیابان با چنین شخصی ملاقات کنم ، چه تأثیری بر من خواهد گذاشت؟ من برنامه ریزی کردم که به قیمت ها نگاه نکنم و کیفیت مواد و دوخت را از نزدیک نبینم ، اما همیشه امکان پذیر نبود.