روانشناسی ممنوعیت درونی ارائه موضوعی مورد. قسمت 1

فهرست مطالب:

تصویری: روانشناسی ممنوعیت درونی ارائه موضوعی مورد. قسمت 1

تصویری: روانشناسی ممنوعیت درونی ارائه موضوعی مورد. قسمت 1
تصویری: درس 3. روانشناسی برای همه- موضوعات و اهداف روانشناسی 2024, ممکن است
روانشناسی ممنوعیت درونی ارائه موضوعی مورد. قسمت 1
روانشناسی ممنوعیت درونی ارائه موضوعی مورد. قسمت 1
Anonim

تجزیه و تحلیل مورد با ممنوعیت شادی مکرر در ازدواج

دوستان ، من فکر می کنم برای هیچ کس پوشیده نیست که در بسیاری از موقعیت های زندگی این ما هستیم (و نه شرایط یا نیروهای غیر ضروری) که بر زندگی بیرونی خود فشار می آورند.

- "دقیقاً با چه چیزی؟!" - منطقی می پرسید …

- "از طریق ممنوعیت های داخلی ، که تحت تأثیر شخص دیگری در ما کاشته شده است یا ضربه ای تجربه شده است" - من با قاطعیت پاسخ خواهم داد …

از طریق همین ممنوعیت ها ، ما خود را وارد رابطه دلخواه نمی کنیم ، ارتباطات خود را با جهان خراب می کنیم ، زندگی فعلی را تغییر شکل می دهیم

"اما چرا ما باید این کار را انجام دهیم؟! آیا ما دشمنان خود هستیم؟! " - خواننده بدون شک متوجه خواهد شد …

و من پاسخ خواهم داد: "نه ، نه دشمنان! ما این کار را به روش نامشخصی برای خود انجام می دهیم - ناخودآگاه ، اما با نیروهای روانی و "دست" خودمان ، یعنی با یک انتخاب داخلی ".

به همین دلیل است که بهبود (شفا) زندگی هر فرد مستلزم کار روانی فردی است ، که در طی آن هر یک از ما "توپ" شخصی خود را از تناقضات و پیچیدگی های داخلی باز می کند.

بیایید به ارائه پرونده مشتری برویم

یک زن 43 ساله با چندین پرس و جو از جمله موارد زیر به من مراجعه کرد: تجزیه و تحلیل و حذف استرس داخلی در حالت دوم ، از همه نظر ، به ظاهر بسیار هماهنگ ، موفق ازدواج … به نظر زن انتخاب شده او ، الگویی از یک مرد ، شوهر و شخص ایده آل بود ، اما در درون خود مشتری مدام نوعی تنش ، ممنوعیت ازدواج خوشبخت ، عدم آزادی را احساس می کرد … تصویری که او در ارتباط با این ممنوعیت ، یک "سهم" داخلی و داخلی وجود داشت ، گویی بدن او را سوراخ کرده ، از سر ، گلو ، سینه عبور کرده و از تنفس او جلوگیری می کرد. هر از گاهی موفق می شدیم از شر این تصویر خلاص شویم ، زن احساس رهایی می کرد ، اما پس از مدتی "سهم" دوباره بازگشت …

در روند کار روانشناختی برای حل مشکل کلی یک زن ، من و مشتری به اولین ازدواج او (طولانی مدت ، جوان) رفتیم. همانطور که معلوم شد ، این رابطه ناقص بود. از نظر داخلی ، به روشی که برای خود مشخص نیست ، زن اغلب دوباره به آنها برمی گردد. بر این اساس ، این س ofال مطرح شد که کار از گذشته جدا شود - محدود شدن از آن.

من به مشتری خود روش خود را ارائه کردم - روش نویسنده برای از بین بردن وابستگی عاطفی. و درگیر کار شدیم. تمرین من (از جمله موارد دیگر) شامل بازگشت متناوب به خودم و معشوقم از قطعات گذشته "من" شخصی است که در یکدیگر گیر کرده اند. اما به روشی خاص و خاص. با روشن شدن مطلب ، دقیقاً چه چیزی هنوز قطعه ای از "من" ما را در قلب شخص دیگر و قطعه ای از "من" دیگران را - در قلب خود ما نگه می دارد؟ چه منابعی برای غریبه و روح ما برای بازگرداندن قطعاتی که زمانی گم شده بودند کافی نیست؟ پاسخ به این س aال چیزهای زیادی را آشکار می کند: ما منابع لازم را برای یکپارچگی خود پیدا می کنیم ، به دست می آوریم و بازیابی می کنیم ، و فقط در این صورت ما "من" شخصی را به خانه روح خود ، به مکان واقعی (حق) آن باز می گردانیم… این یک کار عمیق در سطح تقریبا مقدس است. این یکپارچگی شخص را بازیابی می کند و آزادی او را باز می گرداند …

بنابراین چه چیز معجزه آسایی در مورد این پرونده مشتری خاص وجود دارد؟ مشتری با برگرداندن قطعه ای از "من" دیگر به معشوق خود در گذشته ، ناگهان ، اما به وضوح به یاد آورد که وضعیتی که از لحظه ازدواج دوم در او ایجاد شده بود بسیار شبیه به آنچه همسر اولش قبلاً تجربه کرده بود بود (در لحظه با هم بودن آنها): آسم ، بنابراین از حملات آسم تنفسی جان سالم به در برد. او از این افشاگری غیرمنتظره شگفت زده شد ، برایش روشن شد: از طریق واکنش های دیگران ، قطعه ای برگشت ناپذیر از "من" شخص دیگری در او قیام کرد ، که به نظر می رسید (از طریق حالات نشان داده شده) اجازه نمی دهد او وارد رابطه جدیدی شود ، او را حفظ کرد در تعلیق ، او را "خفه" کرد و در انتخاب فعلی شک کرد …

در پایان جدایی ، اسپاسم تنفسی و یک "خستگی" داخلی خفه کننده زن را برای همیشه ترک کرد …

به این ترتیب است که با استفاده از ممنوعیت داخلی شخص دیگری ، اما مناسب (که در ما کاشته شده است) ، ما خود مانع در مسیر زندگی می کنیم ، و خود را به جایی نمی گذاریم ، گویی مطلوب و ارزش رفتن را دارد …

در نشریه بعدی من ، یک مورد مشتری جالب دیگر را در مورد همان موضوع ، که برای آگاهی عمومی بسیار مهم است ، با خوانندگان به اشتراک می گذارم …

ادامه دارد…

توصیه شده: