2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در این جهان شکننده ، شما از آه سبک تر هستید
افق نوسان را چرخاند ،
نگاه رد شده شما ارزشمندتر از هواست ،
پرواز افکار آبرنگ را خراب می کند
خسته از زندگی ، شرمنده ناله می کنی
دست دیگران خود را پیدا نمی کند
و اگر شما همان چیزی هستید که بدنبال آن هستید ،
شما آن چیزی نخواهید شد که به دنبال شماست.
روانشناس یک شخص است و همانطور که می دانید زندگی در کنار یک فرد بسیار دشوار است. دیدن او مستقل از شما دشوار است (با استفاده از مثال روانشناس) ، پذیرفتن ناشناخته و غیرقابل دسترس بودن او دشوار است.
در واقع ، روانشناس یک مدل از روابط عادی انسانی است که تا حد امکان به واقعیت نزدیک است ، در حالی که هرکس می تواند خود را حفظ کند ، از جمله با ترس ها و عقده های خود در رابطه با دیگری. تحمل این امر بسیار دشوار است ، شاید حتی غیرممکن باشد ، زیرا با نزدیک شدن به خود ، فرد از تمام سطوح وسوسه ها و ترس های قابل تصور و تصور ناخوشایند ناشی از تجربه آسیب زا از اعتیاد ، دلبستگی و جدایی عبور می کند. در راه شکل گیری مجموعه مرکزی زندگی شما ، I-complex ، یعنی در راه شخصی سازی خود ، شخص مطمئناً با تشکیل پیچیدگی I شخص دیگر روبرو می شود و دوباره وسوسه ای برای زندگی در دیگری وجود دارد ، اما نه در خود.
حتی می توانم بگویم که روانشناس یک شخصیت بسیار متناقض است - یک شیء ، که در چشم بیمار به عنوان چیزی هم آشنا و هم ناشناخته دیده می شود. بیمار سعی می کند روانشناس را به هر معنا که باشد ، مختص خود کند و تحمل آن برای هر دو دشوار خواهد بود.
زندگی دیگری با یادآوری جادویی خود به ما در مورد علاقه دوران کودکی ما به جهان اشاره می کند ، این علاقه سیری ناپذیر است ، او قرار است به ورطه ناشناخته ها پرتاب شود ، اما تلاش برای انجام این کار ، برای کشف راز زندگی دیگری ، فرد را بیشتر و بیشتر هدایت می کند ، بیمار به تجزیه و تحلیل مشخصه مجموعه های خود نفوذ می کند و تحلیلگر بخشی از این جهان ناشناخته وسیع خواهد بود. چگونه می توان واقعیت امتناع زنده از نیات خود را برای شناخت ناشناخته ها پذیرفت؟ مساله این است. چگونه می توان دیگری را کنار گذاشت ، هنگامی که او در کنار شما می نشیند ، زنده ، متفاوت ، به نظر می رسد شما هستید. چگونه می توانید به عنوان یک دانش برای خود تلاش کنید تا خود را در جای خود قرار دهید؟
یک شخص ، یک فرد متفاوت ، او شبیه من به نظر می رسد ، با نگاه کردن به او ممکن است فکر کنید که همه چیز را درباره او می دانید ، ممکن است فکر کنید که او همه چیز را در مورد شما می داند ، ممکن است فکر کنید که نیازی نیست در آینده چیزی بدانید به او.
روانشناس شخص دیگری است که بیمار نمی تواند او را بشناسد ، و این برای اکثر قریب به اتفاق افرادی که آماده پذیرش از دست دادن توانایی های فوق العاده خود برای درک جهان نیستند ، یک تراژدی است ، این یک دیوار است بن بستی که بدون از بین بردن آن نمی توان بر آن غلبه کرد ، اما تخریب با تخریب خود همراه خواهد بود. بن بست نقطه پایانی سفر است ، مکانی برای ملاقات با خود است که در آن سکوت و آرامش تضمین می شود.
بیمار آن را متفاوت می بیند. پیچیدگی ها ، ترس ها ، درد ، یأس ظاهر متفاوتی از آنچه در حال رخ دادن است ایجاد می کند. بیمار این موجودیت واحد را در مواجهه با روانشناس نمی بیند ، او ادامه خود را در آنجا می بیند و این طبیعی است ، اما این بن بست نیست.
زندگی در کنار یک شخص گاهی اوقات به سادگی غیرقابل تحمل است ، احساسات ما را در ناخودآگاه غرق می کند ، ما مانند موش هایی هستیم که در طوفان از کشتی می پرند ، اقیانوسی از احساسات و احساسات می تواند ما را از بین ببرد ، بکشد ، از بین ببرد ، به هر شکلی ، حتی در شکل نجات است ، و روانشناس آن چیزی است که خود را نجات نمی دهد ، فقط در آستانه نجات شما ایستاده است ، مانند فانوس دریایی در ساحل دریا ، به سادگی است ، و به شما کمک نمی کند جز یکی - آن حضور در این جهان نه در زندگی شما ، بلکه در این دنیا. او فقط هست و این تنها چیزی است که او می تواند به طور کلی به شما بدهد ، و این چیزی است که تعداد کمی از ما می توانیم آن را بپذیریم.
توصیه شده:
آیا "روانشناس" حرفه ای جعلی است؟ تقدیم به روز روانشناس
دیروز ما تعطیلات حرفه ای "روز روانشناس" را جشن گرفتیم. من مدام او را فراموش می کنم ، زیرا زمانی که من هنوز برای روانشناسی تحصیل می کردم ، او را در روز دیگری جشن گرفتند. من کار خود را در آغاز عصر یازدهم به پایان رساندم ، نشستم تا از طریق FB تغذیه کنم ، به همکارانم تبریک می گویم ، در حال جمع آوری افکار خود برای نوشتن پاسخ تبریک مشتریان قبلی بودم ، که ناگهان یکی پس از دیگری مقاله ای در مورد تفاوت بین یک روانشناس و روان درمانگر شروع به جرقه زدن در خوراک کردند ، به زیبایی
این نوجوان بی ادب ، غرغرو و پرخاشگر است - چند مشاوره از روانشناس لازم است؟
در ابتدای کار ، روشن خواهم کرد که نوجوانی ، به گفته نویسندگان مختلف ، در حال حاضر بین 9 تا 21 سالگی است. مشکلات ناشی از رفتار یک نوجوان در هر خانواده ای رخ نمی دهد ، اما در خانواده هایی که درگیری ها و رسوایی ها با فرزندان بزرگسال بوجود می آید - موقعیت هایی با شدت متفاوت رخ می دهد.
شخص یا شخص آسیب دیده با یک ظرف
در این مقاله ، شخصیت فردی را که استرس حاد را تجربه کرده است و قادر به مقابله درست با آن از لحاظ روانی نیست ، به عنوان مثال به طوری که او تأثیر منفی بر زندگی آینده خود نگذارد . عدم مقابله روانشناختی به معنای عدم توانایی کنترل احساسات منفی قوی مانند ترس ، عصبانیت ، گناه ، شرمندگی است.
شخص واقعاً از روانشناس چه می خواهد؟
چه اتفاقی می افتد وقتی شخصی تصمیم می گیرد با شخص دیگری ارتباط برقرار کند؟ اگر به جدول احساسات یک فرد نگاه کنید ، می توانید بفهمید که هر احساسی می تواند یک قدم به سمت تماس با روانشناس پیش برود. این امر به ویژه در مورد افرادی که دارای دنیای درونی غنی هستند صادق است ، به عبارت دیگر ، انواع مختلف تغییرات حساس و ناپایدار در تصویر آنها از جهان است.
خیانت تقلب معنای بیولوژیکی قدرتمندی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله شده است ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر کرده و شما را در حاشیه غریزه قرار داده است
قرنهاست که خیانت با ضربه ای به قلب با خنجر مقایسه می شود. واقعیت این است که تقلب یک معنی بیولوژیکی قوی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله می شود ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر می کند ، شما را در حاشیه غریزه باروری قرار می دهد و شما را تنها می گذارد.