مشکل اعلیحضرت

تصویری: مشکل اعلیحضرت

تصویری: مشکل اعلیحضرت
تصویری: Yamaha majesty 400 problem with springs clutch 2024, ممکن است
مشکل اعلیحضرت
مشکل اعلیحضرت
Anonim

"من حتی نمی دانم که آیا می توانید به من کمک کنید. من چنین مشکلی دارم که هیچ کس نمی تواند به من کمک کند ، مهم نیست که به چه کسی مراجعه کنم. " با چنین "احوالپرسی" است که گاهی اوقات جلسات با مشتریان مرکز ما آغاز می شود.

"آیا شما در حال فخر فروشی هستید ، درخواست کمک می کنید یا از ناتوانی روانشناسان شکایت می کنید؟" - بیشتر اوقات با لبخند دوستانه می پرسم.

"خوب ، واضح است که من درخواست کمک می کنم" ، "درخواست کننده" با "تنش" آشکار در صدای خود پاسخ می دهد.

"خوب. در حال حاضر چه نوع کمکی می خواهید؟ " - من حتی دوستانه تر می پرسم.

و می توان گفت که از آن لحظه کار مشترک ما آغاز شد. مال ما مشترک است و برخلاف انتظارات و ایده های او ، همیشه برای خود مشتری آسان و خوشایند نیست.

و در اینجا یک س moreال دیگر مطرح می شود: "آیا واقعاً آماده هستید که برای همیشه از این مشکل جدا شوید؟" و به شما اطمینان می دهم که پاسخ مشتری همیشه حتی برای خود او قانع کننده به نظر نمی رسد.

البته ، برخی از مشکلات دارای مزایای آگاهانه یا بیشتر اوقات ناخودآگاه برای خود مالک است. برای کسی ، چنین مشکلی بار دیگر بر منحصر به فرد بودن و منحصر به فرد بودن شخصیت او تأکید می کند ، برای کسی ، وجود چنین مشکلی خلأ عاطفی زندگی را پر می کند ، برای کسی این مشکل دلیل عالی برای صحبت با رانندگان تاکسی - آرایشگران - است همکاران و موقعیت "قربانی" در جمع دوستان متأسف چندان دردناک نیست. آیا فردی که چنین مشکلی دارد آماده است فقط آن را برداشته و رها کند؟ بعد چه می ماند؟

و اینکه آیا روانشناس به همراه مراجعه کننده می داند که دقیقاً چه چیزی جایگزین این مشکل پس از حل آن می شود و موفقیت راه حل آن بستگی دارد. بنابراین ، علاوه بر از بین بردن مشکل ، زمان مشخصی لازم است تا مراجعه کننده به موقعیت "شخص بدون مشکل" عادت کند.

روانشناسان تمرین کننده می دانند که بسیاری از مشکلاتی که مراجعان با آن روبرو هستند می توانند در یک یا دو جلسه حل شوند. اما جلسات یکی پس از دیگری پیش می رود ، اما نتیجه ای حاصل نمی شود. چرا؟ آیا به این دلیل است که گاهی اوقات مشورت به "کش و قوس" برای حق داشتن چنین مشکلی تبدیل می شود؟! آیا چنین مشتری آماده پذیرش و "از دست دادن" یک روانشناس است که تصور می کند می تواند تنها در چند ساعت مشکل سخت خود را حل کند ، که قبلاً بدون هیچ فایده ای به همه آشنایان خود مراجعه کرده است؟

یک اصل شگفت انگیز از مشاوره وجود دارد که باید عمداً و با دقت به کار گرفته شود و نام او "پس چی؟" و ، واقعاً ، اگر این مشکل بیش از دوازده سال قدمت داشته باشد ، چه؟ اگر کسی قبلاً نتوانسته آن را حل کند ، چه؟ بنابراین اگر کسی یکبار بگوید این مورد "درمان نمی شود" چه؟ اگر فردی به علت مشکل پی ببرد ، یک سوم آن حل می شود. هنگامی که او شروع به درک راه حل می کند ، پس از آن دو سوم آن را حل کرده است. و چه چیزی یک سوم دیگر را تشکیل می دهد؟ درست است ، خود مسیر.

پس از همه ، به طور کلی ، مشکل این نیست که کسی مشکلی دارد ، بلکه این است که نمی داند چگونه آن را حل کند … یا نمی خواهد بداند / حل کند. موافقید ؟! و اگر فردی که به طور عینی از مشکلی رنج می برد ، نمی خواهد آن را رها کند ، پس این به چه معناست؟!

فرض می کنیم که همه مشکلات تقریباً به دو نوع "قابل حل" و "غیرقابل حل" تقسیم می شوند. در میان "حل نشدنی" تنها مرگ خود حامل مشکل است. بقیه قابل حل هستند. فقط آنها به نوبه خود به دو نوع تقسیم می شوند: "مواردی که شخص آماده حل آنها است" و "مواردی که هنوز آماده حل آنها نیست". امیدوارم شما هم با آن موافق باشید.

"و ، واقعاً ، اگر این مشکل بیش از دوازده سال قدمت داشته باشد ، چه می شود؟ پس اگر هیچ کس قبلاً نتوانسته آن را حل کند ، چه می شود؟ اگر کسی یکبار بگوید این" درمان نمی شود "چطور؟"

البته شرایطی وجود دارد که کار با آنها زمان زیادی می برد. البته ، به سختی ارزش آن را دارد که تمام تقصیرها را به گردن مشتری بیندازیم که "مشکل خود را بدون رها کردن" نگه داشته است.اما ارزش این را دارد که دقیقاً بدانید این مشکل برای شخصی که درخواست کمک کرده است به چه معناست. شاید "این جنگ اوست" ، این احتمال وجود دارد که "او می خواهد خود را برنده شود" ، با کمک معقول شما. و در این مورد ، "حل مشکل او برای او" به این معنی است که نه تنها کمک نمی کند ، بلکه آسیب هم نمی زند ، و او را از این فرصت محروم می کند که یاد بگیرد چگونه به تنهایی با چنین مشکلاتی کنار بیاید.

توصیه شده: