"دزدان" از جاده بلند توسعه خود: آیا باید از آنها بترسید؟

فهرست مطالب:

تصویری: "دزدان" از جاده بلند توسعه خود: آیا باید از آنها بترسید؟

تصویری:
تصویری: هیچ چیز جز دزدها - فوبیا (تجسم کننده) 2024, ممکن است
"دزدان" از جاده بلند توسعه خود: آیا باید از آنها بترسید؟
"دزدان" از جاده بلند توسعه خود: آیا باید از آنها بترسید؟
Anonim

والری بریوسف در مقاله ای انتقادی "در مورد هنر" نوشت: "دو قانون به وضوح در زندگی بشر ظاهر می شود: تلاش برای بهبود و تشنگی برای ارتباط" (مسکو: مشارکت چاپخانه AI Mamontov ، 1899 ، ص 32).

این عبارت امروزه اهمیت خود را از دست نداده است. بسیاری از ما ، در مرحله خاصی از زندگی ، تلاش می کنیم تا وارد مسیر خودسازی شویم. با این حال ، همه نمی توانند تصور کنند که چه خطرات در این مسیر طولانی در انتظار او هستند.

"سارقان" که ترس و وحشت را برای مسافران به ارمغان می آورند ، مدتهاست که توسط روانشناسان شناخته شده است و اقدامات آنها به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است.

آنها منتظر چه کسانی هستند ، چه وسایلی برای ارعاب در زرادخانه خود دارند و آیا راه هایی برای کنار آمدن با آنها برای ادامه آرام سفر وجود دارد؟

"دزد" شماره 1. ترس از آینده و تغییر

برخی از افراد آنقدر به گذشته وابسته اند که احساس آرامش و راحتی در حالت ایستا می کنند. و مسیر توسعه خود مستلزم دگرگونی مداوم ، تغییر باورها ، تعدیل ایده ها در مورد تصویر جهان ، تغییر شیوه زندگی است. آنها از تغییراتی که در جهان بینی آنها رخ می دهد می ترسند ، نمی دانند با آن چه کنند ، چگونه در واقعیت جدید جا بیفتند. با ترس از آینده و تغییر ، آنها جاده را خاموش می کنند و به سختی قسمت اولیه مسیر را می گذرانند.

چگونه بودن؟ خود را با قدرت اراده مسلح کنید ، در مراحل کوچک ترجیحاً در جمع افراد آشنا حرکت کنید. به طور دوره ای مکث کنید تا نفس خود را بکشید و به تغییر چشم انداز در دو طرف جاده عادت کنید.

"سرکش" شماره 2. ترس از عمق و ناتوانی در رسیدن به خط پایان

توسعه خود به شما این امکان را می دهد که خود و ماهیت جهان پیرامون خود را بشناسید

در سطوح مختلف: نه تنها به صورت خطی ، بلکه از نظر حجم نیز. و آن عمق ، حجم جهان درونی و بیرونی ، که در طول سفر باز می شود ، برخی را وحشتناک می ترساند. آنها ترجیح می دهند خط نجات اعتقادات قدیمی را حفظ کرده و با تغییر در برخی ویژگی ها کنار بیایند. آنها عمق دانشی را که برای خودشان امن است زیر پا می گذارند ، زیرا می ترسند با سر خود در آنها فرو بروند. علاوه بر این ، به محض اینکه بفهمند که راه پیشرفت خود پایان ناپذیر است ، ممکن است اشتیاق خود را برای رسیدن به پیروزی از دست بدهند.

چگونه بودن؟ ارزشمندترین چیز خود را با خود به همراه داشته باشید: نظم و انضباط شخصی و استفاده از آن به عنوان یک محرک عمیق ، بدون ترس از اینکه کسی هنگام غواصی سریعتر از شما جلوتر بیاید. یاد بگیرید مراحل فردی مسیر را ببینید و سعی کنید قبل از بقیه مراحل را طی کنید.

"دزد" شماره 3. ترس از ارتفاع و صداقت

در فرآیند توسعه خود ، یک دیدگاه سیستمیک ، به اصطلاح "دید عقاب" ، در مورد اشیا و پدیده های جهان پیرامون شکل می گیرد. این به شما امکان می دهد تصویری جامع از روابط پیچیده علت و معلولی را که زمینه ساز عملکرد همه چیز است درک کنید. به نظر می رسد این تصویر آنقدر بزرگ است و از نظر خود آنقدر تکان دهنده است که برخی از افراد از توانایی خود در "قرار دادن معماهای" جهان پیرامون خود در یک کل واحد می ترسند. معانی فاش شده از آنچه اغلب اتفاق می افتد ، بی رحمانه تصویر آنها را از جهان تکه تکه می کند. و اگرچه آنها همه شانس را برای رسیدن به خط پایان دارند ، اما بیشتر اوقات به قسمتی از جاده می رسند ، و سپس ، با دستان بالا ، تسلیم رحمت ترس از برنده می شوند.

چگونه بودن؟ جمع آوری و رهبری یک گروه کوچک از علاقه مندان. با یک مثال از شجاعت برای اتخاذ دیدگاهی جدید در زمینه های جهان پیش بروید و مسئولیت خود را برای پیشرفت ایمن کل گروه تشخیص دهید.

"دزد" شماره 4. ترس از تخریب پایه ها و از دست دادن خاک زیر پا

روند خودسازی اغلب منجر به شکستن کلیشه هایی می شود که در طول سالها تحت تأثیر باورهای دیگران ایجاد شده است ، گاهی اوقات کاملاً طبیعی نیست ، با الهام از والدین ، معلمان ، رسانه ها و غیره.هنگامی که فرد احساس می کند استانداردهای قدیمی کار نمی کند و شاخه های تازه اعتقادات تازه هنوز قدرت لازم را بدست نیاورده است ، ترسیده و به موقعیت های قدیمی که احساس امنیت می کنند عقب نشینی می کند. "یک قدم به جلو ، پنج قدم به عقب" شعار این تیپ های شخصیتی است. در بیشتر موارد ، آنها مسیر بالای توسعه خود را به یک مسیر باریک و راحت از دانش روزمره تبدیل می کنند.

چگونه بودن؟ هرگز تنها نرو. اگر واقعاً می خواهید ، می توانید در هر شرکتی که در یک جهت حرکت می کند بپیوندید و "مال خود" شوید.

"دزد" شماره 5. ترس از طرد شدن و تنهایی

وقتی هرج و مرج در سیستم های بسته رخ می دهد که شامل خانواده ، تیم و غیره می شود ، تعادل به هم می خورد. به محض اینکه تک تک اعضای آنها می خواهند سرگردانی های دور خودشناسی را آغاز کنند ، بلافاصله هیجان در زیستگاه معمول او ایجاد می شود. یعنی ، فردی که از مراحل آگاهی بالا می رود ، شروع به انتشار امواج انرژی با فرکانس بالاتر می کند. اطرافیان شما بلافاصله آن را احساس می کنند ، آنها احساس ناراحتی می کنند. آنها دو روش برای تأثیرگذاری بر جسورانی که به آرامش آنها دست زده اند ، دارند: یا "متخلف" هماهنگی را مجبور به بازگشت به موقعیت های قبلی خود کنند ، یا با او بیشتر پیش بروند. بیشتر اوقات ، محیط به روش اول متوسل می شود و شخص از ترس تنها ماندن در جاده بزرگ و گم شدن نمی تواند محکومیت دیگران را تحمل کند. او دستمال سفیدی را جلوی چشم آنها تکان می دهد ، به موقعیت های اولیه باز می گردد و با اشتیاق پیشرفت موفقیت آمیز افراد خوش شانس را در مسیر خودسازی مشاهده می کند.

چگونه بودن؟ برای فعال کردن میل به "متفاوت شدن از دیگران" ، تلاش برای تصویر "ستاره راهنما" ، که نور روشن آن مسافران دیگر را جذب و الهام می بخشد. احساس نیاز به این افراد کنید. بنابراین ، می توان ترس از تنهایی و طرد شدن را فراموش کرد ، و شروع روابط جدید با تاخیر انجام نمی شود.

"دزد" شماره 6. ترس از این که دیگران دچار سوء تفاهم نشوند و عقل خود را از دست بدهند

او کسانی را که از زندگی واقعی بریده اند و دائماً در مسائل بلند فکر می کنند تهدید می کند. با پیشرفت مسیر ، افکار بیشتر و بیشتر می شوند ، در ذهن حلقه می زنند و تلاش می کنند تا صاحب را گیج کنند. اگر برخی از تیپ های شخصیتی که با ترفندهای این "دزد" تسلیم می شوند ، در قالب ایده ای راه حلی برای افکار خود پیدا نمی کنند و معنای پیشرفت خود را در مسیر توسعه خود باز نمی کنند ، خطر وجود دارد. سرازیر شدن در پرتگاه افسردگی و گرفتار شدن در آنجا برای مدت طولانی.

چگونه بودن؟ سعی کنید حداقل ایده ای را "به دنیا بیاورید" و سپس پیاده روی در امتداد جاده خودسازی منطقی خواهد بود. شانس پیشی گرفتن از کسانی که از پشت نفس می کشند و به طور قابل توجهی به خط پایان نزدیک می شوند به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.

"دزد" شماره 7. ترس از افتادن از مرکز توجه دیگران و از دست دادن علاقه خود به خود

برای کسانی که عادت دارند توجه خود را به روشهای ساده جلب کنند ، به عنوان مثال ، با گفتن جوک و داستانهای خنده دار از زندگی دوستان ، ترسناک است. همانطور که آنها سعی می کنند در گام های کوچکی در مسیر توسعه خود حرکت کنند ، می خواهند چیز مهمتری را به اشتراک بگذارند ، تا میزان اهمیت آنها را افزایش دهند. و محیط به هیچ وجه به آن علاقه ای ندارد ، آنها توجه خود را به چیزهای ساده تر و قابل فهم تر معطوف می کنند. تنبل ها طبیعتاً چاره ای ندارند جز اینکه موقعیت اصلی سابق خود را به روش های اثبات شده به دست آورند. آنها برای مدت طولانی در ابتدای راه گیر می کنند یا از ادامه حرکت کاملاً خودداری می کنند.

چگونه بودن؟ برای تبدیل شدن به یک آغاز متحد برای کسانی که در این راه با او هستند ، مهارت های خطابه ای را برای بیان ایده "متفکران" ایجاد می کند: چرا و چرا همه آنها باید به عنوان یک تیم واحد تا خط پایان تلاش کنند.

"دزد" شماره 8. ترس از دست دادن قدرت و کنترل

او کسانی را که دوست دارند اراده خود را به دیگران تحمیل کنند می ترساند. خودسازی این باور را که امکان کنترل فرایندها در جهان فیزیکی وجود دارد ، از بین می برد و این باعث می شود برخی از تیپ های شخصیتی تحت فشار قرار گرفته و احساس امنیت از آنها سلب شود.ذخیره شهودی که طبیعت به آنها داده است نیاز به توسعه را جایگزین می کند. در حالی که هیچکس نمی بیند ، آنها خط تیره کوچکی با کت و شلوار استتار می کنند و سعی می کنند دریابند که حرکت در این مسیر چیست. آنها احساس می کنند که چیزی بیشتر از قدرت و ثروت در پیش روی آنهاست ، اما به آنها داده نشده است که بفهمند این چنین است.

چگونه بودن؟ "پایین" را بکشید و در خود ویژگی های دیگر انواع شخصیت (قدرت اراده ، نظم ، توانایی همدلی و غیره) را پیدا کنید که به شما کمک می کند جهت گیری خود را در فضای توسعه خود از دست ندهید ، آغشته به ایده نیاز به رشد و با اطمینان پیش رفتن ، گهگاه با بازی کردن احساسات اطرافیان خود را از بین ببرید.

"دزد" شماره 9. ترس از خود

او وحشتناک ترین سلاح را در اختیار دارد. این حتی کسانی را که در مسیر کمال بسیار پیشرفت کرده اند با گشودن ناگهانی پرتگاه دنیای درونی ، که در آن ثروت های بی شماری از توانایی ها و فرصت ها وجود دارد ، می ترساند. افرادی که به حق داشتن چنین گنجینه هایی پی می برند می فهمند که باید کاری با آنها انجام دهند ، از آنها مطابق با طرح طبیعی خود استفاده کنند و با انواع و اقسام انواع زندگی آشنا شوند. اما همه از نظر اخلاقی آمادگی این کار را ندارند ، یا نمی دانند چگونه از این همه ثروت استفاده کنند. برای آنها راحت تر است که در پوسته شیوه قدیمی زندگی خود پنهان شوند و وانمود کنند که هرگز چنین چیزی برای آنها اتفاق نیفتاده است.

چگونه بودن؟ با ترس خود روبرو شوید ، مطمئن شوید که آنقدرها هم ترسناک نیست. برای دیدن فرصت استفاده از گنجینه های دنیای درونی خود در تعداد انگشت شماری به منظور تزیین واقعیت خود با آنها مطابق قوانین هماهنگی ، با استفاده از اصل "کمتر بیشتر است" /

اینها تنها برخی از خطراتی است که در انتظار مسافران در جاده بلند توسعه خود است. اما اگر قبلاً طعم اکتشافات بی پایان خود و جهان اطراف خود را احساس کرده اید ، اگر به این نتیجه رسیده اید که بازگشتی وجود ندارد ، تمایل به توسعه به شما کمک می کند تا هر "سارق" را شکست دهید ، مهم نیست چقدر ترس شما را می ترساند

و روش غلبه بر ترسها مدتهاست که برای حکمای هندی شناخته شده است و هنوز هم کار می کند: کسی که راه می رود بر جاده مسلط می شود …

توصیه شده: