2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بسیاری از مردم می دانند که تمایلات به واقعیت تبدیل می شوند. به همین دلیل ماراتن ها ، سمینارها و آموزش های متعددی برگزار می شود. ما به راحتی می توانیم بیاموزیم که چگونه به درستی راه را برای تحقق مورد نظر هموار کنیم.
من در مورد تکنیک های مختلف که با موفقیت در ماراتن ها و تمرینات استفاده می شود صحبت نخواهم کرد. من می خواهم در مورد خواسته ها صحبت کنم.
گاهی اوقات این اتفاق می افتد که ما واقعاً چیزی را می خواهیم ، تمایل ما برای بزرگتر شدن از خودمان. این تقریباً به معنای کل زندگی ما تبدیل می شود و ما برای چیزهای زیادی آماده ایم. اگر میل "قوی تر" از خود ماست ، باید در نظر داشت که آیا این خواسته شما است یا خیر. من در عمل به این نتیجه می رسم که خواسته های ما به دلیل فشار اجتماعی ، تأثیر والدین یا سایر افراد نزدیک ، شرایط خاص زندگی ، کلیشه ها و غیره "افزایش" می یابد. به طور کلی ، من این را گفتم: وقتی خواسته های ما بر ما غلبه می کند ، ما در آنها تنها نیستیم.
وقتی تمایل "بزرگتر" از ما باشد ، فکر کردن روی جزئیات کوچک برای ما بسیار دشوار است. ما همه چیز را می خواهیم. و می گیریم. اما بعد معلوم می شود که به نظر می رسد آنها به خواسته خود رسیده اند ، اما چیزی وجود دارد که کاملاً رضایت بخش نیست. از دسته "خواب نمی بینم". ممکن است ما برای چنین تفاوت های ظریف کاملاً آماده نباشیم و با مشکل پذیرش آنها روبرو هستیم.
مثال 1
مرد جوان از دوران مدرسه ، رویای رفتن به نیویورک ، یافتن شغل خوب و کار در تخصص خود را داشت. همه چیز خوب پیش رفت ، هدف محقق شد. سرخوشی و شادی فراوان. با این حال ، با گذشت زمان ، او متوجه شد که در یک شهر عظیم چقدر تنها است. اقوام دور هستند ، می توانید سالی دو بار به آنها برسید. وقتی آنها می رسند ، او بیشتر اوقات سر کار است. این به دلیل ایده های متفاوت در مورد روابط با دختران کاملاً جواب نمی دهد. دوستان وجود دارند ، اما آنها زندگی خود را انجام می دهند. در نتیجه ، مرد جوان فهمید که در جایی اشتباه کرده است. با تأمل در موضوع مهاجرت به نیویورک ، او به یاد آورد که در ابتدای سفر آماده بود تا به خاطر رویای خود هر کاری انجام دهد. علاوه بر این ، این میل به واسطه شرایط بد زندگی ، یک شهر کوچک ، ترس از عدم تحقق ، توسط نمونه هایی از کسانی که قبلاً خارج از کشور را ترک کرده بودند شکل گرفت. و البته تصویری که در صفحه تلویزیون برای همه ما نمایش داده می شود.
مثال 2
یک دختر جوان با یک پسر آشنا شد. از همان اولین ملاقات ، او می خواست از او فرزندی به دنیا آورد. به خواسته ام رسیده است اما این رابطه در یک زوج به نتیجه نرسید. او نمی تواند با این واقعیت کنار بیاید که مرد مسئولیت او را بر عهده نمی گیرد و پیشنهاد ازدواج نمی دهد. علاوه بر این ، او پذیرفتن عادت های معشوق خود را بسیار دشوار کرد. و اگرچه این زن و شوهر احساسات و جذابیت نسبت به یکدیگر داشتند ، اما این با خواسته او مطابقت نداشت ، و با گذشت زمان ، دختر احساس بدی پیدا کرد. اما خواسته اصلی او برآورده شد. و او تمام تلاش خود را برای این کار انجام داد.
ما بیش از خواسته های خود هستیم. آنها فقط بخشی از زندگی ما هستند. البته شما باید برای آنها تلاش کنید ، اما آنها را در راس همه چیزهایی که دارید قرار ندهید. ما بیش از افکار ، اعمال ، تجلیات خود هستیم. اینها همه قسمتهای کوچک ما هستند. به همین دلیل است که بسیار ملایم و آرام با آنها برخورد می شود. اگر نمی توانید به چیزی برسید ، ناامید نشوید ، زیرا این تمام زندگی شما نیست. چیزهای مختلف زیادی در آن وجود دارد ، و در حال حاضر شما دوره متفاوتی دارید ، شاید برای خواسته های دیگر. و گاهی خود زندگی برای ما شگفتی ساز می شود. توصیه می شود اجازه ندهید که آنها بگذرند و ارزش آنها را کاهش ندهید.
همیشه به یاد داشته باشید که اجازه دهید خواسته ها جای خود را بگیرند. سپس ما خودمان به آنها وابسته نمی شویم و آنها سریعتر متوجه می شوند. و البته ، "عوارض جانبی" برای ما کمتر دردناک است.
توصیه شده:
"چیزی در من اشتباه است" ، یا با احساساتی که نباید باشد چه باید کرد؟
تجربه من در زمینه روانشناسی ، علمی که ده سال به آن اختصاص داده ام ، تأیید می کند که هر فرد گاهی در مورد خود شک می کند. یکی آن را شهود می نامد ، دیگری بر چنین احساسی برچسب می زند: چیزی در مورد من اشتباه است. این احساس همه جانبه می تواند ذهن را کدر کند ، باعث سوء تفاهم در خانواده شود و باعث نزاع بین عزیزان شود.
لیز گیلبرت. چیزی اشتباه است
منبع: مقاله ای از لیز گیلبرت. گران، یک بار به دلیل عجیبی به ملاقات یک درمانگر آمدم. می ترسیدم که ممکن است یک جامعه شناس باشم. چرا؟ فکر می کردم احساس اشتباه می کنم. من 30 ساله بودم ، ازدواج کرده بودم - و با تمام نشانه ها باید در خواب بچه دار شدن بودم.
رابطه مجازی: وقتی آن چیزی است که شما به آن نیاز دارید ، و هنگامی که بیهوده است
تلفن از جریان پیام های جدید در پیام رسان خارج می شود ، جریان ایموجی در مورد عشق وارد می شود - و روح گرم و شاد می شود ، "پروانه ها تکان می خورند". و عصر یک مکالمه صادقانه طولانی در مکاتبات یا تماس تلفنی وجود دارد ، و این باعث می شود که کار را در اسرع وقت به پایان برسانید و به خانه به رایانه بروید.
7 اشتباه خانوادگی وقتی فردی دارای اختلال روانی در خانواده است
چرا موضوع اختلال روانی داغ و تابو است بیماری روانی اقوام یک موضوع تابو است. به دلایلی ، آنها در مورد هر چیزی صحبت می کنند و می نویسند - در مورد رابطه جنسی ، خشونت ، پول ، پست بودن ، خواسته های پنهانی - و در این مورد به ندرت چیزی پیدا می کنید.
وقتی "چیزی نمی خوریم" ، اما "از هوا" چاق می شویم ⠀؛
می دانید ، اتفاق می افتد که کمی غذا می خورید و زیاد چاق می شوید. یا یکبار کیک خوردید و احساس کردید مثل یک فیل هستید. یعنی ، ما می توانیم افزایش وزن واقعی و احساس اضطراب درونی را از هم تشخیص دهیم. ما قبلاً فهمیده ایم که این در مورد غذا نیست ، بلکه به عنوان فرصتی برای احساس این حالات عمل می کند.