STATION LIFE

تصویری: STATION LIFE

تصویری: STATION LIFE
تصویری: Life on Station 2024, ممکن است
STATION LIFE
STATION LIFE
Anonim

STATION LIFE.

آیا تا به حال با افرادی آشنا شده اید که به چیزهای کمی بسنده کنند؟ چه کسی می تواند شاد و کامل زندگی کند ، اما در عوض در انتظار قطار زندگی کند؟ چه کسی می تواند از قهوه خوشمزه روی سکو لذت ببرد و در عوض فقط بنشیند و منتظر بماند. روی چمدان. تظاهر به اینکه آنها به شرایط دیگری احتیاج ندارند. این که شما هنوز برای هیچ کاری وقت نخواهید داشت ، - قطار … این که شما وقت ندارید مسائل مهم را حل کنید ، زیرا شما در 40 دقیقه حرکت می کنید. اینکه زمانی برای تماس با دوست و تبریک تولد وجود ندارد. و همینطور در تمام عمرم …

و بنابراین در تمام زندگی خود چنین افرادی ظروف کثیف را از روی میز بر نمی دارند و حتی از خانه خود دور نمی شوند تا راحت روی میز بنشینند. آنها مستحق افزایش حقوق هستند و مادام العمر به آن نیاز دارند. کسی که 18 بار جوراب می اندازد ، اما جوراب های جدید نمی خرد. آنها زنده می مانند ، زیرا در زندگی روزمره خود را به هر گونه پیچ و خم تسلیم کرده اند ، حتی بدون "روشن شدن" ، که طبیعی نیست.

ملاقات کرده اید؟ بنابراین به تازگی با چنین شخصی آشنا شدم.

من بدون محکومیت ، ارزیابی و انتقاد هستم - چنین افرادی زندگی خود را قابل قبول می دانند و حق دارند هر طور که می خواهند زندگی کنند. و آنها حق دارند در برابر جاه طلبی ها و خواسته های دیگران واکنش نشان ندهند. وقتی شخصی به من می گوید: "می دانید ، اما من به چیزی در این زندگی احتیاج ندارم ، به شدت متعجب می شوم. نان و آب وجود دارد و خوب است."

من در ضرر بودم و مثل همیشه تحلیل و حالت "مرتب کردن آن" را روشن کردم. می خواستم بدانم چرا. و من سعی کردم بفهمم "چه خبر است؟" قبل از طرح سوال

- مردی از نان و آب خود راضی است و نیازی نیست با داستان هایی درباره کره و خاویار به سراغ او بروید. او به سطح پنجاه و پنجم رسیده است و از هوس های مادی خلاص شده است.

- شخصی در محیط خاصی بزرگ شده است / زندگی می کند که در آن مرسوم نیست سر خود را بلند کنید ، تلاش کنید و غیره. به سادگی به او آموزش داده نشد و هیچ نمونه ای در اطراف وجود نداشت.

- این مرد آنقدر "خفه" شده ، بی ارزش شده و به او تف کرده اند ، که دیگر چیز دیگری نمی خواهد. یک شخص باور نمی کند که شایسته خوبی است و قادر خواهد بود با مشکلات کنار بیاید.

- او مجموعه ای از همه چیز را در روح خود دارد که نمی خواهد "چنگ بزند" و همه اینها در زندگی و زندگی روزمره خود را نشان می دهد.

- تنبلی بیش از حد برای فشار آوردن ، انجام دادن کاری با زندگی خود و به طور کلی از زندگی خسته شده است (مقاومت مداوم ، نفرین قدرت ، دورویی به خود و دیگران ، ایفای نقش و غیره).

جریان هوشیاری من ساده بود ، و من توانستم کلمات درست و کافی را بیابم ، لحن را بدون محکومیت و انتقاد انتخاب کنم و با علاقه صادقانه پرسیدم:

"به من بگو چرا دهه ها در راهرو زندگی می کنی؟"

و جواب مرا به صفحه اختری فرستاد:

"و چی؟ در اینجا کودکی (30 ساله ، اگر چیزی باشد) روی پای خود ایستاده است و همه چیز سر جایش قرار می گیرد ، و من جان خود را می گیرم. من الان فقط 56 سال دارم"

و من گرفتم.

این فرد ، 25 سال پیش که قهوه ساز خریداری کرده است ، بدون استفاده از آن ، آن را در گنجه نگه می دارد. این شخصی است که تمام عمر برای یک آپارتمان صرفه جویی می کند و به مدت 20 سال فقط ماکارونی می خورد. این شخصی است که منتظر قطار است.

من طرفدار زندگی هستم و منتظر نیستم که در 55 سالگی فرا برسد.

! همین الان ، 3 روز قبل از سفر کاری ، آپارتمان را تمیز کنید ، نه 5 روز بعد از آن.

! در حال حاضر ، خواسته های خود را به خودتان بپذیرید و به خود نسخه 2.0 را مجاز کنید.

! در حال حاضر از یک بشقاب تمیز و زیبا غذا بخورید ، نه سوسیس بریده شده روی تخته برش.

! به رختخواب ساتن بروید ، که 4 سال است در کمد است و نه روی یک پتوی پشمی ارزان …

آیا زمان آن رسیده است که تعلل را متوقف کنیم؟

آیا زمان آن رسیده است که همان چیزی شوید که 10 سال پیش می خواستید؟

آیا زمان آن فرا رسیده است که خواب خود را در ایستگاه قطار زندگی متوقف کنید؟

آیا وقت آن رسیده است که به خود اجازه دهید آنچه را که می خواهید از زندگی بگیرید؟

شما چی فکر میکنید؟

#یانینازاروبا

#روانشناس

توصیه شده: