برخورد موثر و غیر مثر با اعتیاد به الکل - استعاره

تصویری: برخورد موثر و غیر مثر با اعتیاد به الکل - استعاره

تصویری: برخورد موثر و غیر مثر با اعتیاد به الکل - استعاره
تصویری: ببینید مصرف الکل چه بلایی سر کبدتان می آورد ! 2024, ممکن است
برخورد موثر و غیر مثر با اعتیاد به الکل - استعاره
برخورد موثر و غیر مثر با اعتیاد به الکل - استعاره
Anonim

زمانی مشورت با بیماران الکلی را متوقف کردم وقتی مشخص شد که کار با اعتیاد یک کار چند لایه ، چند حامل و جهانی است و نمی توان آن را بین موارد مورد بررسی قرار داد. با این حال ، خانواده های وابسته به الکل اغلب غنی از انواع مختلف آسیب های روانی هستند. بنابراین ، دیر یا زود ، روان درمانی خویشاوندان روان تنی وابسته به بیماران الکلی این س questionال را مطرح می کند که چگونه به مشتری خود توضیح دهم که وضعیت مبارزه خانوادگی با اعتیاد به الکل با کد نویسی ، تهدید و غیره حل نمی شود. برای این منظور ، من به یک استعاره رسیدم که نه تنها دلیل بی تاثیر بودن چنین روش هایی را توضیح می دهد ، بلکه درک نسبی از مشکل اعتیاد به الکل را به عنوان آسیب شناسی روانی افزایش می دهد.

*****

یک قطعه زمین بزرگ را تصور کنید - مزرعه ای که با میوه های عجیب و غریب کاشته شده است. در یک طرف این سایت یک ایستگاه مترو وجود دارد ، در طرف دیگر یک ساختمان مرتفع که افراد زیادی در آن زندگی می کنند. حمل و نقل دیگری وجود دارد ، اما توقف ها دور هستند ، حمل و نقل دائماً مسدود است ، باید مدت زیادی منتظر بمانید ، گران تر است و غیره. و مترو در این نزدیکی است ، همیشه فضای آزاد دارد ، زیرا افراد کمی وجود دارد ، در تابستان خنک است ، در زمستان گرم است ، تنها عیب آن این است که فقط از طریق این زمینه خصوصی می توانید به آن برسید. بنابراین ، صاحب خانه او را با حصار حصار کشید ، اما مردم متوجه شدند که او به ندرت آنجا است ، در حصار حفره ای ایجاد کرده و به تدریج شروع به زیر پا گذاشتن جاده کردند. یکی گذشت ، دیگری - جاده وسیع تر می شود ، میوه های گران قیمت پایمال می شوند و غیره. اما مردم متفاوت هستند. کسی به همه اینها نگاه می کند ، شرم دارد و به مینی بوس می رود ، با وجود این که خیلی راحت نیست ، و دیگری بی پروا در میدان می چرخد ، سوم (کودک) اصلاً نمی داند که می توانید به آن برسید مدرسه متفاوت است ، و غیره. صاحب میدان کل این وضعیت را کشف می کند ، و سوراخ ها را تعمیر می کند ، تابلوهایی با کتیبه ای در مورد جریمه ها آویزان می کند ، به وجدان متوسل می شود ، می نویسد که یک دوربین مخفی وجود دارد و غیره. اما مردم هنوز در مکان دیگری سوراخ جدیدی ایجاد کرده و مسیر جدیدی را زیر پا می گذارند. در پلیس و دادگاه ، چنین شخصی همیشه رشوه می دهد و همیشه راه خروج را پیدا می کند. در تابستان ، مردم به کلبه های تابستانی می روند و در تعطیلات ، مسیر بیش از حد رشد می کند ، اما فقط تا زمانی که دوباره برگردند. بنابراین ، وضعیت را می توان به دو طریق حل کرد - یا مترو را بردارید ، یا خانه را بردارید. اما مالک یک فرد ساده است و نمی تواند این کار را انجام دهد ، بنابراین حداکثر کاری که می تواند انجام دهد حصار محکم تری با سیم خاردار تحت تنش است. در غیر این صورت ، تمام زندگی او یک مبارزه مداوم با جمعیت است.

*****

قطعه زمین بزرگ - زمین کاشته شده = بخشی از مغز است

ایستگاه مترو = این الکل است (شروع برنامه "نوشیدن"). همانطور که مترو به فرد کمک می کند تا به جایی برسد ، الکل نیز به فرد کمک می کند تا به وضعیتی برسد که آرزو دارد.

ساختمان بلند = این دلیل است هیچ کس نمی فهمد که چرا در این مکان بوده و چه کسی و چه زمانی آن را ساخته است ، اما وجود دارد. بنابراین دلیل ، هیچ کس نمی داند چه چیزی ، هیچ کس نمی داند کجا و چه کسی مقصر آن است ، اما این است.

بسیاری از مردم = اینها کاتالیزور هستند. همانطور که افراد کاملاً متفاوتی در خانه زندگی می کنند ، با سرنوشت های متفاوت و غیره ، بنابراین دقیقاً در زنجیره ای از علت تا الکل عوامل متعددی می تواند دخیل باشد. اینها دوستان (ساکنان آپارتمان 2) ، و تعطیلات (آپارتمان 3) ، و همسر عوضی (آپارتمان 4) ، و کار ضعیف (آپارتمان 5) ، کمبود پول (آپارتمان 6) ، دوستان (آپارتمان 7) ، افراد همفکر (مربع ، سرگرمی (مربع 9) ، عدم ایمان (مربع 10) و غیره و غیره

حمل و نقل دیگر = روشهای جایگزین که توسط آنها فرد مشکلات خود را حل می کند. ورزش ، سرگرمی ، ارتباطات ، کلیسا ، روانشناس و غیره

کسی به همه اینها نگاه می کند ، شرم دارد و به مینی بوس می رود = اراده است برای همه متفاوت است ، اما هیچ کس از آن محروم نیست.

مالک او را حصار کشید = ممنوعیت نوشیدن عزیزان ، که در صورت لزوم ، در اولین فرصت از بین می رود

یکی می گذرد ، دیگری ، جاده وسیع تر می شود ، میوه ها پایمال می شوند = اینگونه است که هر عادتی شکل می گیرد. در مغز ، ارتباطی بین رویدادها وجود دارد ، و هرچه این موارد بیشتر تکرار شود ، این ارتباط قوی تر می شود ، درست تا رفلکس. تا زمانی که این ارتباط وجود داشته باشد ، فرد دارای اراده ضعیف از آن استفاده می کند و حتی اگر اتصال جدیدی ظاهر شود ، این در اولویت خواهد بود. اینگونه مغز کار می کند. که اگر تمایلی به حذف این ارتباط وجود دارد ، به طور مجازی لازم است که حرکت در این مسیر غیرممکن شود.

علائم جریمه را آویزان می کند ، می نویسد که یک دوربین مخفی وجود دارد = یکی از روشهای شکستن این پیوند کدگذاری است. بیشتر اوقات ، برنامه نویسی چیزی جز ارعاب نیست. که کسی که با ترس بیشتری به برنامه نویسی وام می دهد ، نوشیدن را کنار می گذارد و "قدم زدن در این مسیر را متوقف می کند".

در پلیس و دادگاه ، چنین شخصی همیشه رشوه می دهد = این رابطه با عزیزان وابسته به هم است. هرچه "محافظ" سخت تر باشد ، این احتمال بیشتر است که در نقطه ای هیچ کس از سوراخ خزیده نشود. اما "نگهبان" نمی تواند برای همیشه در آنجا بایستد. به طور مشابه ، عزیزان نمی توانند دائما کنترل کنند و همیشه دلایلی وجود خواهد داشت.

بیشترین کاری که می تواند انجام دهد یک حصار محکم تر با سیم خاردار پرانرژی است = درمان دارویی هدف آن جلوگیری از استفاده مغز از این ارتباط و تحریک فعالیت برای استفاده از گزینه های جایگزین است. بنابراین ، پزشکان همیشه می گویند "ما می توانیم راه مترو را غیرقابل دسترسی کنیم ، اما اگر شخصی از CAM مایل به استفاده از مینی بوس ، تراموا و غیره نباشد ، بی اثر و کوتاه مدت خواهد بود" ، یعنی. ما می توانیم به بهبودی کمک کنیم ، اما اگر خود شخص آن را بخواهد.

مردم به کلبه های تابستانی و تعطیلات می روند = یک مرکز توانبخشی ، که معادل این واقعیت است که شخص به مکانی می رود که مترو در آن وجود ندارد و از همه مهمتر خانه ای با ساکنان آن وجود ندارد (بدون شرکت بد ، بدون استرس مداوم و غیره). اما پس از آن او برمی گردد و ابتدا مینی بوس را از روی عادت رانندگی می کند ، و سپس به نظر می رسد که همه همسایه ها در حال پرسه زدن در میدان هستند و با خود می گوید "خوب ، فقط یک بار ، وگرنه امروز خیلی دیر شده ام" و همه چیز را از نو شروع می کند. از نو.

مترو را بردارید = گزینه تقریبا غیر واقعی همانطور که هیچ کس ایستگاه مترو را به دلیل باغ کسی تمیز نمی کند ، هیچ کس نیز الکل را به دلیل اعتیاد به الکل از روی زمین از بین نمی برد.

خانه را تمیز کن = به طور کلی ، می توان با توجه به منشأ نامفهوم و غیر منطقی آن ، درگیری مداوم و ارزش میوه های مالک ، از خانه ای استفاده کرد. این یک رویکرد روان درمانی است که شامل یافتن و سطح بندی هر یک از علل است. هیچ خانه ای وجود نخواهد داشت ، هیچ مردمی وجود نخواهد داشت ، نیازی به رفتن به مترو از طریق باغ شخص دیگری نخواهد بود ، هیچ شخصی با انتخاب یک مترو مناسب و یک مینی بوس ناخوشایند اما صحیح و غیره روبرو نخواهد شد. دلیلی برای نوشیدن وجود نخواهد داشت ، هیچ کاتالیزوری به شکل شرکت بد ، جامعه ، مشکلات و غیره وجود نخواهد داشت.

همانطور که تمیز کردن خانه به یکباره آسان نیست ، یافتن و از بین بردن علل روانی نیز آسان نیست. بنابراین ، فقط کار پیچیده "حصار قوی و اسکان مجدد موازی ساکنان" م becomesثر است (می توانید با "تعطیلات" در یک مرکز توانبخشی شروع کنید). اگر فرد مشکلات روانشناختی خود را که باعث می شود مشروب بخورد حل نکند ، درمان دارویی به تنهایی نتیجه مطلوبی را به دنبال نخواهد داشت ، و هنگامی که یک میدان مداوم باز از گزینه ها در مقابل چشمان ما قرار دارد ، روش های ارعاب ، حواس پرتی و روان درمانی طولانی مدت نمی تواند مثر باشد..

مهم است که به خاطر داشته باشیم که در مفهوم جهانی ، اعتیاد به الکل غیرقابل درمان است زیرا اتصالات عصبی از مغز در هیچ کجا ناپدید نمی شوند ، آنها فقط می توانند محو شوند ، اما در اولین فرصت می توانند دوباره شروع کنند. بنابراین ، یک فرد می تواند مشروب بخورد و بعد از 20-30 سال ، هنگامی که ناگهان "یکی از ساکنان خانه قدیمی ، به خاطر نوستالژی ، می خواهد از میدان عبور کند و به سمت مترو بشتابد." و هنگامی که زندگی رنگ ، طعم و علاقه خود را از دست می دهد ، فرد احساس نوستالژی می کند.

توصیه شده: