لیوان دیگه؟

فهرست مطالب:

تصویری: لیوان دیگه؟

تصویری: لیوان دیگه؟
تصویری: کدوم لیوان سمی هستش!! این مجازاتا دیگه آخرشه 2024, ممکن است
لیوان دیگه؟
لیوان دیگه؟
Anonim

اگر از یک فرد معمولی روسی زبان بپرسید - در چارچوب این مقاله من در مورد این بخش خاص از جامعه جهانی صحبت خواهم کرد - "آیا شما از مواد مخدر استفاده می کنید؟" - پاسخ ، در تعداد زیادی از موارد ، "البته نه!" من با دوستان ملاقات می کنم "،" در حد اعتدال "،" خوب ، چه کسی از آن استفاده نمی کند؟"

اگر مکالمه در یک محیط خصوصی تر انجام شود ، جزئیات بیشتری ظاهر می شود. "یک لیوان شراب هنگام شام ، فقط برای اشتها" ، یا "کمی کنیاک قبل از خواب ، می دانید ، برای بهتر خوابیدن" ، "چه نوع حمامی بدون آبجو؟" ، یا "ودکا با کباب می رود بسیار خوب! "،" ما جشن داریم ، شما باید چند جعبه شامپاین بخرید "،" بدن پس از 21 روز کاملاً از الکل پاک می شود ، یعنی هرگز "- چنین عبارات زیادی در انواع مختلف وجود دارد.

در جامعه ما ، به طور کلی ، رابطه ای عجیب با الکل وجود دارد. البته ، همه می دانند که مضر است ، و در مورد آن روی بطری ها و حتی در پنجره ها می نویسند ، در حالی که تعداد فروشگاه های فروش الکل در یک شهر معمولی روسیه ، فرض کنید ، در کیلومتر مربع ، حتی هر سال در حال افزایش است ، اما هر ماه. علاوه بر این ، الکل بخشی جدایی ناپذیر از زندگی ما است ، در همه جا وجود دارد. اگر مجوز الکل نداشته باشد ، هیچ رستورانی زنده نخواهد ماند ، فقط سود نخواهد برد. مردم بیشتر به دنبال یک میان وعده خوشمزه برای نوشیدنی هستند تا برای رضایت لذیذ. تصور هرگونه وعده غذایی خانوادگی یا شرکتی بدون الکل دشوار است ، من در مورد رویدادهایی مانند عروسی یا تولد یک کودک صحبت نمی کنم ، به طور کلی زنده ماندن "خشک" غیرممکن است. ما در مورد انواع مختلف شراب صحبت می کنیم ، از سفرهای خارج از کشور بدون چند بطری زیبا خریداری نشده ، عکس های خود را در ساحل با یک لیوان شمن در دستان خود قرار دهید ، و قبل از رفتن به تعطیلات ، ما خواب می بینیم. نوشیدن پینا کلادا در بالکن اتاق هتل مشرف به غروب خورشید.

علاوه بر این ، به یاد داشته باشید که چند بار ، وقتی صحبت از روان درمانی می شود ، این عبارت را شنیده اید: "اوه ، چه کسی به این روانشناسان شما نیاز دارد؟ ما تصمیم می گیریم."

من نمی دانم چگونه یک دوست ، به احتمال زیاد دقیقاً در همان سرخوردگی ، ماده ای که باعث تغییر هوشیاری و خماری در آینده می شود ، می تواند به حل این یا آن مشکل روانی کمک کند ، اما این واقعیت که راه حل مشکل به تعویق می افتد مدت زمان نامحدودی ، به احتمال زیاد ، او را تشدید می کند ، کاملاً واضح است.

حتی وقتی من یک شخص "شرکتی" بودم ، اغلب به این فکر می کردم که چرا کارمندی که صبح ها از خماری در دفتر شکایت می کند ترجیح می دهد با همکاران همدردی داشته باشد ، در مورد اینکه چقدر الکل بی کیفیت در اطراف است ، یا حتی یک لیوان برای ناهار ، "برای بهبود سلامتی" ، و نه این سوال: "چرا اصلا مشروب خوردی؟"

اگر شما در طول یک مهمانی ، عبارتی مانند: "من نمی نوشم" ، در پاسخ چه چیزی دریافت خواهید کرد؟ ابتدا نگاهی گیج کننده ، سپس این سال: "آیا قرص مصرف می کنی؟" ، "امروز رانندگی می کنی؟" و اگر بیمار نیستید ، رانندگی نمی کنید و باردار نیستید و مشروب نمی خورید - این به طور کلی چگونه است؟ چرا؟ شما چه مشکلی دارید؟

من با ذکر بیهوده داروها را شروع نکردم. مطالعاتی وجود دارد که تأیید می کند میزان آسیب به بدن انسان و میزان وابستگی به الکل چندین برابر بیشتر از همان کوکائین یا هروئین است ، در حالی که گردش مالی "مواد مخدر" توسط ایالات محدود است ، اما گردش الکل است ، به طور کلی ، نه.

من یک متخصص مواد مخدر نیستم و مسائل مربوط به مصرف الکل و اعتیاد از نظر روانشناختی و متافیزیکی به من علاقه بیشتری دارد.به نظر من در این مبحث سه جنبه وجود دارد: 1) چرا فرد الکل می نوشد ، 2) پیامدهای روانی نوشیدن ، 3)

راههای رهایی از اعتیاد

صادقانه ترین پاسخ به این سال: "چرا مشروب می نوشی؟" خواهد بود: "زیرا من می خواهم." سپس می توانید چیزی مانند: "برای استراحت" ، "برای شرکت" ، "سرگرم کننده تر است" ، "دقیقاً مانند آن" ، "از روی کسالت" ، "از روی عادت" را بکشید.

عدم در نظر گرفتن حقایق وابستگی فیزیولوژیکی (الکل به بخشی از متابولیسم بدن تبدیل می شود و عدم وجود آن عواقب ناخوشایندی دارد) و وابستگی اجتماعی (این همان "چگونه می توانم جشن یا تولد / عروسی بدون الکل داشته باشم؟" مرا درک نمی کند! ") ، من روی لحظات متافیزیک می نشینم.

بر اساس تجزیه و تحلیل کار با مشتریان ، من می توانم سه دلیل برای نوشیدن الکل را تشخیص دهم ، و آنها هر دو جداگانه و همه با هم رخ می دهند. اولین دلیل: الکل (هر) مغز را کند می کند ، تقریباً "تفکر بی پایان" را متوقف می کند. بسیاری از افراد ، به ویژه کسانی که به دلیل ماهیت فعالیت خود ، باید دائماً "درگیر فرایند" باشند - برای تصمیم گیری در مورد چیزی ، فکر کردن ، صحبت کردن ، دریافت و انتقال اطلاعات ، در برخی موارد فقط از آن خسته می شوند ، بنابراین صحبت کردن "بیش از حد گرم" و گرفتن و متوقف ساختن مغز از تولید 10 هزار فکر در ثانیه کار آسانی نیست. مغز ، مانند یک چرخ فلک عظیم ، با سرعت فوق العاده ای می چرخد ، اغلب با اینرسی ، به زمان نیاز دارد تا کند شود ، و الکل تقریباً فوراً ، در حدود 10 دقیقه ، این کار را انجام می دهد. ، و بسته به میزان دوز "تزریق" به آن ، کاملاً متوقف می شود. به نظر می رسد مانند یک دکمه "آماده به کار" ، مغز فقط متوقف شده و منتظر است تا سم پایان یابد ، که اغلب تنها پس از چند ساعت اتفاق می افتد ، و این به شخص یک نوع استراحت و راهی آسان برای سکوت می دهد مغز به قول معروف "صبح نوشیدم - تا عصر آزاد هستم".

دلیل دوم: الکل حال و هوای فرد را تغییر می دهد. به محض نوشیدن ، به نظر می رسد شکوفا می شوید ، لبخند می زنید و پرحرف هستید. برخی از موانع داخلی ، گیره ها ، محدودیت ها برداشته می شوند. دانشجویانی که زبان های خارجی را مطالعه می کنند ، اغلب به شوخی می گویند که پس از چند لیوان ارتباط با خارجی ها برای آنها بسیار آسان تر می شود ، آنها از اشتباهات دستوری شرم نمی کنند و گفتار به نوعی روان تر می شود. می توانید برقصید ، به دختری ناآشنا نزدیک شوید و در مورد یک عمل دیوانه وار تصمیم بگیرید ، ترمز داخلی نیز موقتاً در حالت آماده باش قرار می گیرد ، ذات واقعی یک شخص آشکار می شود و نه نقابی که بر سر دارد. من فکر می کنم شما هم در خودتان و هم در اطرافیان خود متوجه این موضوع شده اید که چگونه افراد بی صدا پرحرف ، خجالتی شجاع ، حریصان سخاوتمند ، و افراد آرام پرخاشگر می شوند.

دلیل سوم در سطح نیست. این کاملاً پنهان است و برای درک آن ، باید تقریباً خود یا شخصی را که با او صحبت می کنید بازجویی کنید. من آن را به طور مختصر بیان می کنم: میل به خود نابودی. الکل واقعاً بدن انسان را از بین می برد ، مانند یک بمب ساعتی است که بر کار اندام های بدن تأثیر می گذارد و آنها را می کشد ، اما بسیار آهسته ، ملایم و بدون عجله. کجا چنین تمایلی برای کشتن خود دارد؟ زیرا ، صادقانه بگویم ، او هیچ ارزشی در خود نمی بیند. علاوه بر این ، من می گویم که او اصلاً نمی فهمد چرا زندگی می کند ، معنی این همه هیاهو و عجله چیست و از آنجا که شلوغی و شلوغی در آینده قابل پیش بینی به پایان نمی رسد ، تنها یک راه چاره وجود دارد - برای فرار. بروید از روی پل بپرید یا سعی کنید نفس خود را برای مدت طولانی زیر آب در حمام خود نگه دارید-گزینه ها به گونه ای هستند ، بدن غریزه بسیار قوی برای حفظ خود دارد ، بدون مبارزه تسلیم نمی شود ، و اگر کم کم ، کم کم ، چند تکه سم در روز ، پس به نوعی نامحسوس ، و بنابراین نه چندان اسراف ، و هنوز هم کار می کند! به نظر من شما مستقیماً و غیرمستقیم ارائه آمار مرگ و میر ناشی از مصرف الکل ضروری نیست.

بیایید جلوتر برویم.عواقب. همانطور که دوست و همکار حرفه ای من می گوید ، "الکل یک وام لذت بخش است." برای هر توده ، شیشه و شیشه ای که به نظر می رسید دیروز در جشن یا گردهمایی با دوستان یا جلوی تلویزیون بسیار ما را خوشحال کرد ، ما هزینه خواهیم کرد. سلامت ، پیامدها ، احساسات منفی. الکل همیشه مانند توهم "ارتعاشات زیاد" عمل می کند. به نظر می رسد که ما بعد از یک لیوان / لیوان احساس خوبی داریم و لذت می بریم ، می خندیم و شوخی می کنیم ، تقریبا سرخوش هستیم! این یک فریب ، جانشین ، جعلی است. به محض پایان اثر سم ، خواهید فهمید که هنوز آنجا هستید ، در همان زندگی خسته کننده و شلوغ ، که می خواهید از آن فرار کنید ، و علاوه بر این ، احساسات منفی تشدید می شود - شرم ، ترس ، احساس گناه… دیروز در یک مهمانی شرکتی بسیار عالی بود - و امروز نگاه کردن به چشمان همکاران بسیار خجالت آور است ، من آنقدر در یک کلوپ شبانه رقصیدم که فراموش کردم با شوهرم تماس بگیرم - در حال حاضر من در گرمای شدید احساس گناه وحشتناکی می کنم. لحظه ای که من به دوست پسرم چیزهای زننده ای گفتم - حالا ترک کردن او ترسناک است و غیره. هرچه بیشتر فکر می کردید تحت تأثیر الکل در مقیاس احساسی مثبت بالا رفته اید ، وقتی عملکرد آن متوقف شود ، پایین می آیید.

به محض اینکه فهمیدیم مقصر کیست ، سوال بعدی مطرح می شود: "چه باید کرد؟"

اگر واقعاً می خواهید تاثیر الکل بر زندگی خود را کاهش دهید (یا حتی به طور کامل از بین ببرید) ، به این س answerال پاسخ دهید: "وقتی مست هستم چه ارزشی می برم؟" می توانم فرض کنم که این بار دیگر ، کند شدن افکار ، سرخوشی موقت ، بلوک انتقادات درونی است ، که دائماً در "پس زمینه" با خود وجود دارد: "شما بی ارزش و بی فایده هستید". گزینه های دیگر ممکن است ، به شرطی که پاسخ صادقانه باشد. و به محض دریافت پاسخ ، از قبل امکان کار با آن وجود دارد. راه خروج را بیابید. آنچه را که واقعاً می خواهید پیدا کنید ، آنچه الکل به شما توهم می دهد را بیابید و حتی بیشتر - راههای دیگری را برای بدست آوردن آنچه می خواهید صادقانه بیابید. معمولاً آنها بسیار پیچیده تر هستند ، به تلاش زیادی ، نظم و انضباط ، کنترل خود نیاز دارند ، بنابراین مردم "دوباره فعال" می شوند و آنها را انتخاب نمی کنند ، زیرا در کوتاه مدت به نظر می رسد غیر ضروری و بسیار دشوار است.

اگر می خواهید مغز خود را کند کنید - مدیتیشن را بیاموزید ، اگر می خواهید "استراحت کنید" - بدانید که چه چیزی باعث می شود "کوچک شوید" ، و اگر سوال در مورد احساس بی ارزشی خود است ، مربیگری ، هر دو با یک متخصص کمک می کند. و درونی شما

باز هم نمی گویم آسان است. اصلا آسان نیست! بدن هر از گاهی تلاش می کند تا از آگاهی خارج شود ، به دایره معمول بازگردد ، الکل در دسترس همه است و همیشه ، تقریباً در کمین مسافران خسته در مسیر زندگی است و به آنها وعده آرامش و شادی و فقط آگاهی می دهد. دوست رزمی قابل اعتماد شما ، می تواند کمک کند ، متوقف شود ، نگه داشته شود ، و یادآوری کند که زندگی امشب به پایان نمی رسد ، فردا روز جدیدی فرا خواهد رسید ، و در آن شما باید برای حل کارهای روزانه "در منبع" باشید ، و یک خماری و احساسات منفی به هیچ وجه به شما کمک نمی کند. و اگر فعالیتی را نیز پیدا کنید که به شما شادی واقعی می دهد ، و نه یک تقلبی الکلی ، متوجه خواهید شد که متأسفانه وقت خود را فقط برای نوشیدن مشروبات الکلی ، بلکه برای مبارزه با عواقب منفی آن از دست می دهید. در حالت ایده آل ، من به عنوان یک درمانگر احساسی می خواهم ببینم چگونه مشتری ارزش خود را برای خود و جهان پیرامون درک می کند ، و سپس میل به "خودکشی دیرهنگام" خیلی سریع از بین می رود ، و شخص به وضوح می داند که ، در حقیقت ، شما می توانید شادی را حتی بدون توده های سم در عصرها تجربه کنید.

توصیه شده: