از قربانی گرفته تا ظالم و برعکس

تصویری: از قربانی گرفته تا ظالم و برعکس

تصویری: از قربانی گرفته تا ظالم و برعکس
تصویری: ده تا (10)از بزرگترین قاتل های زنجیره ای خطرناک و ترسناک و سریالی کودکان و زنان تاریخ ایران و جهان 2024, سپتامبر
از قربانی گرفته تا ظالم و برعکس
از قربانی گرفته تا ظالم و برعکس
Anonim

"تمام دنیا یک تئاتر است و افرادی که در آن بازیگر هستند". اگر کلاسیک می دانست که این ارزیابی چقدر عادلانه است ، شاید از چنین اظهارات رادیکال خودداری می کرد. روانشناسان مطمئن هستند: بسیاری از مردم زندگی نمی کنند - آنها بازی می کنند. روز به روز ، متن هایی را که به آنها اختصاص داده شده است با توجه به "نقش" آنها تلفظ کنید. اگر نقش را دوست دارید - مشکلی نیست ، بازی کنید. اما این اتفاق می افتد که شما خود را بر روی همان کلمات ، اقدامات ، واکنش ها نسبت به افراد دیگر قرار می دهید و در حال حاضر بر روی دیوار می خواهید از سیستم دائماً تکرار اشتباهات ، "چکش های" محبوب که بی وقفه روی آن قدم می گذارید بالا بروید. تاتیانا کوزنتسووا ، روانشناس تحلیلی ، عضو انجمن روانشناسی تحلیلی پرم ، در مورد نقش های مورد علاقه افراد مختلف و مهمتر از همه ، در مورد راههای خروج از "عملکرد" بسیار خسته کننده می گوید.

بسیاری از بازیهای روانشناختی که در شرایط مختلف زندگی بوجود می آیند و اغلب در جامعه ما یافت می شوند ، معمولاً به یک مدل ارتباطی به نام مثلث کارپمن تقلیل می یابد.

سه گوشه آن سه نقش دارد: "قربانی" ، "مستبد" و "نجات غریق" … در این نقش ها ، بدون توجه به مشارکت کننده این بازی ها ، روابط وابسته کاملاً درک می شود.

شرکت کنندگان در این "بازی" دائماً در حال تغییر نقش های خود هستند ، بنابراین این "بازی" برای مدت طولانی خسته نمی شود و گاهی اوقات می تواند برای یک عمر ادامه یابد. البته ، هر نقش مزایای خاص خود را دارد ، بنابراین در ابتدا شرکت کنندگان با لذت زیادی بازی می کنند. اما پس از آن زمان به ناچار فرا می رسد که مخرب بودن این "بازی" از لذت آن فراتر می رود.

اگر در مورد اینکه چه کسی کیست صحبت کنیم ، پس از نظر اجتماعی ، معتبرترین نقش خواهد بود " نجات دهنده" بنابراین ، موافقت با این نقش بسیار آسان است. " امدادگران »آنها پاسخ هر س questionالی را می دانند ، برای آنها بسیار مهم است که کمک کنند ، توصیه کنند ، پس انداز کنند تا احساس کنند مورد نیاز و مهم هستند. امدادگر همیشه مسئولیت رفاه دیگران را بر عهده می گیرد. با وجود تمام زیبایی های چنین نقشی ، "نجات دهنده" باید به خودش حساب بدهد: در حالی که او با مشکلات دیگران سر و کار دارد ، مشکلات او فقط جمع می شوند. "نجات دهنده" معمولاً این باور ناخودآگاه را دارد که نیازهای شخصی او مهم نیستند ، زیرا او تنها برای کاری که می تواند برای دیگران انجام دهد ، ارزش قائل است. یعنی مهم نیست که چه می خواهید و می توانید برای خود انجام دهید ، نجات دیگران بسیار مهمتر است. لطفاً توجه داشته باشید: هیچ کس نمی گوید نیازی به کمک به افراد دیگر نیست ، مهم این است که دلایل این امر را در اختیار خود قرار دهید. اگر از طریق کمک به شخصی ، فردی احساس غرور و قابل توجهی کرد یا برعکس ، مورد استفاده قرار گرفت ، ممکن است این نشانه ای باشد که او نقش "نجات دهنده" را ایفا می کند.

"قربانی" - این یک فرد آزرده و آزرده است ، کسی که از عشق ناراضی ، کار سخت ، مشروبات الکلی ، مواد مخدر یا چیزهای دیگر رنج می برد. همه روابط مثلث کارپمن در اطراف " قربانیان ”و ، متناقض ، به ابتکار او.

چرا؟ چون بدبخت " قربانی »امتیازات زیادی را از موقعیت پست خود دریافت می کند. او می تواند غیر مسئول باشد ، عدم ابتکار ، به هر حال "نجات" خواهد یافت. این شخص دائماً مورد تأسف است ، او دائماً در کانون توجه است ، نیازی به مسئولیت زندگی خود ندارد ، او به سادگی نمی تواند کاری انجام دهد. این نقش می تواند بر عهده فردی باشد که بنا به دلایلی تصمیم می گیرد که قادر به مراقبت از خود نیست ، دیگران ، جامعه ، زندگی سخت ، عشق ناخوشایند ، بیماری و … در همه چیز مقصر هستند. و مطمئناً باید کسی (نجات دهنده) باشد که بیاید و زندگی خود را برای او ترتیب دهد.

سومین عضو مثلث به اصطلاح " مستبد"آیا کسی که از دیدگاه" قربانیان ”، باعث مشکلات مختلف می شود ، فشار وارد می کند. که در آن " قربانی"در جستجوی حفاظت ، اشاره می کند" نجات غریق"و اگر کسی با این نقش موافقت کرد ، مثلث رخ داده است.

Tiran
Tiran

نقش در چنین مثلث همواره در حال تغییر. غالبا " ستمگران"خودشان را در نظر بگیرند" قربانیان"، معتقدند رفتار آنها دفاع از خود است.این افراد برای توجیه خود اغلب با شعار "زندگی می کنند" دنیا آنقدر بی رحمانه است که فقط افراد بی روح می توانند در آن زنده بمانند ، به این معنی که من اینگونه خواهم بود " اغلب افراد ضعیف و بی دفاع مستبد می شوند ، آنها برای محافظت از خود حمله می کنند.

روابط "مثلثی" می تواند در هر شرایط زندگی ایجاد شود. این به وضوح در خانواده هایی نشان داده می شود که فرد مبتلا به اعتیاد (اعتیاد به الکل ، اعتیاد به مواد مخدر) یا فرد بسیار بیمار وجود دارد. به طور خلاصه ، کسی که از همه نظر نیاز به مراقبت مداوم دارد. غالباً افراد وقتی از عشق "نجات می یابند" که کسی آنقدر عاشقانه عشق می ورزد که تمام نیروی خود را صرف شخصی می کند که متقابلاً پاسخ نمی دهد. در این شرایط ، معشوق "قربانی" خواهد شد. شیء او به عنوان "مستبد" درک می شود. به طور معمول ، محیط عاشق در موقعیت "نجات دهنده" قرار می گیرد. در چنین رابطه ای ، برای مدت بسیار طولانی ، همه چیز می تواند در یک دور باطل پیش برود.

توجه داشته باشید که دو نفر برای مثلث کارپمن کاملاً کافی هستند. گاهی اوقات این روابط است که در زوج های متاهل شکل می گیرد: شوهر و همسر تغییر مداوم نقش ها ، بازی کردن آن " تیرانا"، سپس " قربانی ”و مرتباً یکدیگر را نجات دهید.

Spasatel
Spasatel

جالب است بدانید که هیچ کس در مثلث نمی تواند نقش خود را در نتیجه منطقی ایفا کند. اگر در خانواده ای که الکلی وجود دارد روابط مخرب برقرار کنیم ، می بینیم که زنی که مرتباً شوهرش را نجات می دهد یا برعکس از او رنج می برد ، نقش تأیید شده اجتماعی را ایفا می کند. " قربانیان"و" نجات غریق »در عین حال ، دریافت مزایای ناخودآگاه از چنین روابطی به شکل ترحم دیگران یا احساس اهمیت شخصی در زندگی این شخص ، و در نتیجه ناخودآگاه از این روابط مخرب حمایت می کند.

اگر همسر کار می کند نجات غریق ”، او دائماً مورد تأیید جامعه قرار می گیرد ، و خودش احساس می کند شخصیت مهمی است که زندگی اش پر از معنای مبارزه با بیماری شوهرش است.

اگر همسر در این رابطه باشد " قربانی"، سپس او دوباره در چشم همسایگان و دوستان روی تریبون گفت:" ببین ، ماریا چه دوست خوبی است! با چنین مرد بدشانسی ، همه چیز بر سر او باقی می ماند ، هم بچه ها و هم خانه! " اگر شوهر نوشیدن را متوقف کند ، دیگر قهرمان نیست! به این رابطه رابطه وابسته می گویند. متأسفانه ، بسیاری از زنان از طریق چنین روابط مخرب خود را تکمیل می کنند.

گاهی مثلث کارپمن "مولد شرم" نامیده می شود … شرم در این گونه روابط نیرو است ، زیرا همه چیز با احساس گناه گره خورده است. و یکی از وظایف اصلی داخل مثلث ، بازی به نام " پیدا کردن و مجازات مجرم" شاید به همین دلیل است که چنین مدل ارتباطی در روسیه بسیار رایج است. یک سرگرمی عامیانه روسی وجود دارد - به دنبال مقصر باشید. در بسیاری از موقعیت ها ، ما کسی را مقصر می دانیم ، اما نه خودم. شرکت کنندگان در مثلث به هیچ وجه مسئولیت آنچه را که اتفاق می افتد بر عهده نمی گیرند. زنان بسیار کمی هستند که با تأمل ، صادقانه بگویند: "شوهرم مشروب می خورد ، از جمله به این دلیل که من به نوعی او را تحریک می کنم."

اغلب افراد در نقش "گیر می کنند" قربانیان" یا " تیرانا"، که عملاً یکسان است ، زیرا" قربانی"در مرحله ای ، وضعیت خود را تغییر می دهد و خود شروع به استبداد مجرم خود می کند.

به عنوان یک قاعده ، برای خروج از چنین روابط مخرب ، به کمک شخصیت چهارم نیاز است - "ناظر" که در موقعیت خنثی ایستاده است. بدیهی است که این فرد می تواند یک روانشناس باشد ، یا فردی از شرکت کنندگان که از بازی "نجات" ، "مستبد" ، "قربانی" خسته شده اند. اغلب ، چنین رابطه سناریویی می تواند یک عمر طول بکشد ، و چهارمین رابطه آنها اضافی است. دلیل آن ممکن است این باشد که مردم از آنچه در حال رخ دادن است کاملاً بی اطلاع هستند یا از چنین زندگی کاملاً راحت هستند.

اگر به دلایلی دیگر نمی خواهید در این مثلث معیوب بازی کنید ، ابتدا باید آن را به درستی شناسایی کنید ، از خود در این مثلث مطلع شوید ، نقشی را که در آن بازی می کنید (که با آن وارد این مثلث شده اید) درک کنید.

اگر از شخصی به دلایلی ، اما در مقابل چیزی درخواست کمک کنیم ، در مورد مثلث صحبت می کنیم. "اگر دوستانم را بیرون بیندازید ، من مشروب را ترک می کنم (شما همیشه کنار من می نشینید ؛ یک متخصص خوب و غیره خواهید یافت)." در این مورد ، کسی که درخواست می کند به وضوح سعی می کند مسئولیت وضعیت خود را بر عهده دیگری بگذارد. اگر کسی که به او مراجعه می کنند برای آن "خریداری" شود ، ما در مورد یک رابطه وابسته صحبت می کنیم. بگذارید به خودم توصیه کنم: اگر در مورد بیماری از شما انتظار کمک دارند ، برای کمک عجله نکنید. شما جذب بازی شده اید. به محض این که یک فرد بزرگسال از پذیرفتن مسئولیت خود خودداری می کند ، وارد نقش "قربانی" می شود و برای خود به دنبال "نجات دهنده" می گردد. با این حال ، همه چیز در زندگی نتیجه اقدامات ما است. بیماری ، شکست در محل کار یا خانه ، روابط بد با دوستان ، کاملاً همه چیز نتیجه اقدامات شخصی ما است ، بگذارید با خود صادق باشیم.

Agressor1
Agressor1

اگر متوجه شدید که در یک رابطه سناریویی هستید ، اول از همه باید مسئولیت احساسات ، اقدامات و واکنش های خود را بر عهده بگیرید: چگونه می توانم شخصاً به حفظ این رابطه کمک کنم؟ »درک کنید که موقعیت شخصاً به شما چه می دهد ، چرا این بازی را ترک نمی کنید.

در مرحله بعد ، س nextال بعدی مطرح می شود: ادامه رابطه بر اساس سناریوی رایج یا خروج از آن. اگر شخصی باقی ماند ، باید صادقانه به خود بگوید که چه نقشی از نقش یا نقش قربانی خود دریافت می کند. " نجات غریق" یا " تیرانا" شاید این موقعیت سختی باشد ، اما یک موقعیت بالغ و آگاهانه است.

چگونه می توانید "نجات غریق" بودن را متوقف کنید؟ سعی کنید مسئولیت خود و دیگران را به اشتراک بگذارید ، فقط در قبال خودتان مسئول باشید ، درمورد آنچه در قدرت شماست ، مرزهای خود را حفظ کنید. شما مجبور نیستید کاری انجام دهید " قربانی ”، توصیه کنید ، فقط در صورت درخواست ، کمک کنید ، تاکید کنید: این نظر من است ، شما خودتان تصمیم می گیرید. موضع گیری مهم است " نظاره گر" آماده کمک باشید ، اما فقط در زمانی که قربانی شروع به انجام کاری به تنهایی می کند. به هر حال ، فقط می توان به یک فرد دروغگو کمک کرد که دراز بکشد ، اما فردی که بلند می شود می تواند در بلند شدن کمک کند.

شرایطی وجود دارد که یکی از شرکت کنندگان در مثلث قبلاً در این سناریو "غرق شده است" ، و نفر دوم قصد ندارد آن را به پایان برساند. برای ادامه و نگه داشتن اولین مورد ، او از همه اهرم های نفوذ ممکن استفاده می کند ، به عنوان مثال ، شروع به بیماری می کند. سعی نکنید دیگران را مجبور کنید که درست زندگی کنند ، به خود و دیگران اجازه دهید که اشتباه کنند. اول از همه ، این خود شما هستید که باید از فیلمنامه خارج شوید ، در تمرین من دائماً متقاعد می شوم که اگر حداقل یک شرکت کننده در مثلث کارپمن تغییر کند ، رابطه کاملاً تغییر می کند ، ادامه سناریوی قبلی غیرممکن می شود.

تصاویر: هنرمند جاشوا بربانک

توصیه شده: