منابع شخصی

تصویری: منابع شخصی

تصویری: منابع شخصی
تصویری: منابع یادگیری زبان فرانسه به صورت خودآموز 2024, ممکن است
منابع شخصی
منابع شخصی
Anonim

اصل برگرفته از evo_lutio

منابع شخصیتی همه آن پشتوانه های زندگی است که در اختیار فرد است و به او اجازه می دهد نیازهای اساسی خود را تأمین کند:

1) زنده ماندن

2) راحتی جسمانی

3) ایمنی

4) مشارکت اجتماعی

5) احترام از طرف جامعه

6) تحقق خود در جامعه منابع به اجتماعی و شخصی تقسیم می شوند ، به عبارت دیگر - بیرونی و داخلی. منابع خارجی عبارتند از ارزشهای مادی ، موقعیتهای اجتماعی (نقشها) و ارتباطات اجتماعی که از جامعه حمایت می کند و به فرد خارج کمک می کند. منابع داخلی پتانسیل شخصیت ذهنی ، شخصیت و مهارت های فردی است که از درون کمک می کند. با این حال ، تقسیم به منابع خارجی و داخلی کاملاً دلخواه است. هر دو منبع ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و با از بین رفتن منابع خارجی ، به تدریج از بین رفتن منابع داخلی رخ می دهد. منابع خارجی قابل اطمینان ایمنی منابع داخلی را تضمین می کند ، اما به شرطی که این منابع داخلی از قبل وجود داشته باشند. گاهی اوقات یک فرد منابع خارجی را بدون منابع داخلی دریافت می کند و این درست مانند یک دکوراسیون خارجی است که می تواند هر لحظه از بین برود. به عنوان مثال ، این تراژدی برخی از کودکان از خانواده های بسیار ثروتمند است که هنوز شخصیت خود را توسعه نداده اند ، از حمایت های اجتماعی زیادی از قبل برخوردار شده اند. در این مورد ، افتادن در دام اعتیاد بیمارگونه ، بی علاقگی یا افسردگی بسیار بیشتر از مرد جوانی است که از منابع اجتماعی کافی برخوردار نیست ، مجبور است خود آنها را به دست آورد و در این فرآیند به طور خودکار منابع داخلی را تشکیل می دهد ، از آنجا که دومی شبیه عضلات شخصیت است. در نتیجه بار در حال رشد است. با این حال ، اگر چنین جوانی اصلاً منابع خارجی نداشت ، هیچ حمایت اولیه ای از جامعه دریافت نمی کرد ، بسیار مشکوک است که بتواند زنده بماند. یعنی حداقل منابع خارجی اولیه مورد نیاز است.

هرچه منابع داخلی بیشتری بدست آمده باشد ، توانایی فرد در بازگرداندن منابع خارجی در صورت از دست دادن بیشتر است ، مقاومت او در برابر محیط بیشتر است ، ذهنیت ، اراده ، ادغام نفس ، منبع کنترل ، خودآگاهی و خودآگاهی قوی تر است. اثربخشی ، مقاومت در برابر استرس در عین حفظ یکپارچگی فرد. درک این نکته بسیار مهم است که قوی ترین منابع داخلی جایگزین منابع خارجی نمی شوند ، اما اجازه می دهند مدتی بدون منابع خارجی وجود داشته باشند ، آنها را از ابتدا بازیابی کنند ، در هر شرایطی ایجاد شده و سازگاری بیش از حد ایجاد کنند ، و تنها در برابر محیط مقاومت کنند. قهرمان فیلم های اکشن فوق العاده به این شکل است: او در یکی از وحشتناک ترین آزمایش ها قرار می گیرد و برنده می شود. این استعاره بسیار دقیق است.

منابع داخلی قدرتمند در واقع مانند یک موتور به جای یک قلب ، اراده بی پایان ، کاریزما و یک منبع بزرگ انرژی هستند. با این حال ، باید به خوبی درک کرد که هرگونه منبع داخلی - مانند اکسیژن در ریه ها ، مانند منبع گلیکوژن در کبد - فقط برای مدتی به صورت خودکار تأمین می شود ، تا زمانی که شخص منابع تغذیه جدیدی پیدا کند - منابع خارجی. یک فرد نمی تواند برای مدت طولانی در برخی منابع داخلی وجود داشته باشد ، او باید محیط مناسبی را بیابد و با آن وارد معامله شود ، با کمک آن تمام نیازهای خود را از کمترین تا بالاترین تامین کند ، در غیر این صورت ، پس از مدتی ، داخلی پتانسیل از بین می رود به همین دلیل است که در حالت ایده آل ، فرد باید دائماً مراقب حفظ و افزایش این منابع و سایر منابع باشد و هرچه منابع داخلی او قوی تر باشد ، افزایش منابع خارجی آسان تر است. و هرچه خود او منابع خارجی بیشتری را ایجاد می کرد ، در داخل قوی تر می شد.

منابع داخلی ذخیره استقلال است. این چنین است که یک فرد خوب ، مطمئن و کامل می تواند بدون هیچ گونه حمایتی از سوی جامعه و حتی با مخالفت آن ، بدون توسل به توهمات دفاعی و انکار ، یعنی آشکارا متوجه وضعیت واقعی امور باشد ، اما استرس را تحمل کند و خود را حفظ کند.یک شخص نمی تواند و نباید بی نهایت مستقل باشد ، یک شخص یک موجود اجتماعی است و جوهر زندگی او در تعامل با جامعه ، در مقابل دیگران ، در مشارکت در زندگی مردم است. با این حال ، یک فرد برای حفظ خود در هنگام درگیریها ، محافظت از خود در برابر تجاوزها ، تأیید سوبژکتیویته ، اراده ، خود و من ، به یک استقلال احتیاج دارد ، نه این که در دستان اشتباه به یک فرد ضعیف اراده تبدیل شود. منبعی بی جان ، برده و چیزی که از همه قوی تر است ، تبدیل به چیزی نشود که ما در این LJ کلمه "تغذیه" می نامیم. هر فردی را می توان تحت شرایط خاصی به غذا تبدیل کرد ، اما هرچه میزان استقلال او بیشتر باشد ، ذهنیت او قوی تر است ، یعنی بخش یکپارچه شخصیت او ، به اصطلاح هسته شخصیت ، هسته شخصیت ، "مقاوم" ، اصالت ، خودخواهی ، هرچه نابود کردن آن دشوارتر باشد ، مقاومت و قدرت او بیشتر است.

شخص دارای هسته بسیار قوی را می توان مشروطاً شکست ناپذیر دانست ، زیرا برای تسلیم اراده او تلاش زیادی لازم است. کشتن بدن او بسیار ساده تر از شخصیت است. چنین آرمانی ارزش تلاش برای آن را دارد. در هر صورت ، ارزش آن را دارد که تا جای ممکن از وضعیت ضعف شخصی ، عدم اراده ، وابستگی و تجزیه دور شویم. در حالت ضعیف ، شخص نمی تواند پشتوانه های داخلی را در خود بیابد ، نمی تواند به خود تکیه کند ، استقلال ندارد ، نمی تواند بدون حمایت عزیزان انجام دهد و به خاطر این حمایت آماده است خود را رها کند ، او از تنهایی رنج می برد و به دنبال فرار از آن خلأی است که هر بار که مشکلی به وجود می آید یا اضطراب به سادگی ظاهر می شود ، در خود کشف می کند.

برای درک مشکل منابع ، باید از میزان پویایی و میزان حرکت آن آگاه بود. شما نمی توانید یکبار منابع را جمع آوری کرده و برای همیشه قدرت بگیرید. منابع مستلزم تعامل مداوم با محیط زیست ، توسعه و به روز رسانی مداوم هستند. با صرف منابع خارجی و بدست آوردن دیگران در عوض ، شخص موقعیت های خارجی خود را تضعیف می کند ، که نمی تواند بر خودمختاری او تأثیر بگذارد ، مهم نیست که چقدر قوی بوده است. شخص دائماً در حال تغییر است ، "زندگی می کند" - یعنی در حرکت و تغییر است. و اگر منابع داخلی و خارجی آن توسعه نیابد ، تنزل می یابد. هیچ چیز زنده نمی تواند در جای خود یخ بزند. وقتی از من س askedال می شود که "چرا یک زن قوی در یک رابطه ضعیف تبدیل شد ، زیرا منابع کافی داشت ،" می خواهم بی ادبانه ، اما صادقانه پاسخ دهم "آنها بودند ، اما اینطور شدند."

منابع می توانند تا زمانی که یک فرد درگیر این منابع است ، باقی بمانند. به محض اینکه سرش به چیز دیگری می افتد ، به عنوان مثال ، در یک رابطه ، منابع او یا به کسی می رسد که خود را وقف می کند ، یا به تدریج از هم جدا می شود و ناپدید می شود. نکته اصلی این است که ارتباط بین قسمتهای یکپارچه ایگو قطع می شود (اگر این ارتباط بود ، یعنی شخص واقعاً قوی بود و به نظر نمی رسید) ، اگر شخصی از توسعه ذهنیت و استقلال خود دست بردارد ، قطع می شود. ، ادغام نفس او ، و شروع به درگیر شدن با چیزی کاملا برعکس می کند.

درک نادرست از خودمختاری و استقلال به همان اندازه مضر است. در تلاش برای حفظ "مرزها" ، برخی از مردم شروع به رفتار خصمانه و محتاطانه با دنیای اطراف خود می کنند ، وارد ارتباط نمی شوند ، جریان سرمایه گذاری ها را متوقف می کنند ، که برای توسعه خود باید به طور مداوم انجام شود ، در غیر این صورت توسعه متوقف خواهد شد باید درک کرد که هیچ منبع انرژی در درون شخصیت وجود ندارد ، به جز آن پتانسیل کوچکی که فرد موفق به جمع آوری آن شده و به زودی پایان می یابد. همه منابع انرژی در خارج ، در جهان پیرامون ، در جامعه و طبیعت هستند (اگر آن را شخصی ، یعنی از نظر اجتماعی نیز می دانید). شما می توانید نه با افراد خاص ، بلکه با یک قشر اجتماعی فرهنگی ، خواندن کتاب و درک هنر ، می توانید یک شیوه زندگی نسبتاً بسته را پیش ببرید ، درگیر خلاقیت برای فرزندان باشید ، اما این نیز یک تعامل اجتماعی است و گاهی اوقات بسیار شدید شدیدتر از پاتوق های سطحی است ، اما در خارج از جامعه هیچ منبع انرژی وجود ندارد.

با برخورد خصمانه یا بدون علاقه با جهان خارج ، شخص خیلی سریع خود را تخلیه می کند.عشق ، اشتیاق ، لذت ، کنجکاوی ، الهام ، تحسین ، حیرت ، علاقه ، همدلی ، جاذبه ، هوس ، جستجو ، آرزو ، میل ، تشنگی همه راههای اتصال به منابع جدید انرژی هستند. بدون جذب به چیزی ، هیچ ارتباطی وجود نخواهد داشت ، فرد در کپسول خود باقی می ماند ، خفه می شود ، ضعیف می شود ، به حالت اقتصادی بیشتر و بیشتر می رود ، در نتیجه جهان از طریق شیشه کپسول مه آلود خواهد شد بیشتر و بیشتر تیره و تار و خصمانه ، یا فقط زشت و خسته کننده به نظر می رسند. بنابراین ، افسردگی می تواند شخص را تحت سلطه خود درآورد و او را به طور کامل از بین ببرد و باعث ایجاد تمایل به مرگ شود. یا به طور کامل بسته نمی شود ، گاهی اوقات از کپسول بیرون می رود و کمی خود را با چیزی که ناکافی است تغذیه می کند ، با این حال ، برای قوی تر ، جسورتر و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری های فعال تر.

اما عشق ، اشتیاق و لذت به تنهایی برای غنی سازی خود با انرژی کافی نیست. این برای اتصال کافی است ، اما ممکن است برای شما کافی نباشد که انرژی خود را به اشتراک بگذارید و در عوض چیزی به دست آورید. برای مبادله متقابل ، به سیستمی نیاز است که نیروی مرکزیت تامین انرژی منبع را متعادل کند تا انرژی از منبع به مرکز جریان یابد (نیروی گریز از مرکز). این سیستم ادغام درون فردی است ، آن منابع بسیار داخلی. هرچه مرکز شخصیت قوی تر باشد ، نیروی گریز از مرکز با افزایش گریز از مرکز قوی تر می شود.

از دیدگاه اکثر محققان ، ادغام نفس شامل عزت نفس کافی و پایدار (نه بیش از حد ، نه دست کم گرفته نشود ، نه پرش) ، منبع کنترل ، یعنی احساس مسئولیت شخصی و قدرت تأثیرگذاری بر شرایط زندگی فرد (بدون توهمات جادویی ، کافی) و اعتماد به زندگی ، یعنی تمایل به پذیرفتن رویدادهای آن به عنوان درس هایی برای بهبود ، احساس عشق به زندگی نسبت به خود (همان هسته ای که اعتقاد بر این است عشق بی قید و شرط والدین ، اما در واقع می تواند در هر سنی شکل بگیرد و از بین برود …

تریاد - "عزت نفس ، منبع کنترل ، اعتماد (یا چالش)" - نه به خودی خود ، بلکه فقط در فرایند به دست آوردن منابع خارجی ، در روند تعامل اجتماعی ، کار ، خلاقیت ، آموزش ، کسب احترام و عشق به مردم شکل می گیرد. برای دریافت چیزی از جهان ، باید مقدار زیادی به آن بدهید ، اما دادن به خودی خود دریافت را تضمین نمی کند. بدون دادن ، هیچ چیزی دریافت نمی کنید ، اما با دادن هیچ تضمینی برای دریافت وجود ندارد ، هیچ جزم و دستورالعمل ساده ای در این مورد وجود ندارد ، شما باید در همان زمان سخاوتمند و محتاط باشید (این با عشق همزمان امکان پذیر است جهان و عشق به خود) ، و بدون این دو ویژگی غیرممکن است …

کسانی که خواهان کنار گذاشتن همدردی و اعتماد در جهان هستند ، می توانند به کسانی که آنها را باور دارند ، بسیار بد خدمت کنند. عشق به جهان و باز بودن به جهان تنها فرصت برای دستیابی به منابع است: داخلی و خارجی ، و هیچ راه دیگری وجود ندارد. سیستم فیلترها و فیوزها را می توان به صورت جداگانه ایجاد کرد ، با توجه به تجربه و ویژگی های شخصیتی ، سفت و سخت تر یا کمتر باشد ، اما بسیار مهم است که کودک را با آب بیرون نیندازید ، تا زمانی که تمام کانالهای حمایتی برای زندگی سالم نباشد. به طور کامل خاموش هستند و مانع از دسترسی به نیروهای حیاتی نمی شوند.

توصیه شده: