من سیب به Nect نمی دهم: در مورد منابع و مرزهای شخصی

تصویری: من سیب به Nect نمی دهم: در مورد منابع و مرزهای شخصی

تصویری: من سیب به Nect نمی دهم: در مورد منابع و مرزهای شخصی
تصویری: Blackview Airbuds 1 - TWS HEADSET / REVIEW & MICROPHONE TEST 2024, آوریل
من سیب به Nect نمی دهم: در مورد منابع و مرزهای شخصی
من سیب به Nect نمی دهم: در مورد منابع و مرزهای شخصی
Anonim

فیلم قدیمی شوروی راجع به بوراتینو را بخاطر بسپارید ، و سخنان او: "من به نکت سیب نمی دهم ، با وجود اینکه او در حال مبارزه است!" ؟

من درباره شما اطلاعی ندارم ، اما این عبارت تحسین و اندوه را در من برانگیخت.

من تحسین می کردم و بی سر و صدا حسادت می کردم که پسر چوبی حتی حاضر نیست سیب های خیالی را به اشتراک بگذارد. فرقی نمی کند که قرار باشد باشد. اینها سیب های او هستند و آنها را به کسی نمی دهد. و هیچ گونه اقناع ، نصیحت و تنبیه مالوینا او را از این نظر جابجا نکرد.

و من ناراحت بودم که اجازه چنین کاری را نداشتم - بزرگسالان شرمنده خواهند شد. و من نمی دانستم چگونه می توانم اینقدر جسورانه به فضای شخصی خود ادعا کنم.

زمان زیادی از آن لحظه گذشته است. من آموخته ام که به چیزهایی که مناسب من نیست نه بگویم. من در حال حاضر کمی تحت تأثیر "باید" دیگران قرار می گیرم اگر آنها با "خواسته" من مطابقت نداشته باشند.

نگرانی های دوران کودکی در مورد "من سیب را به نکت نمی دهم ، حتی اگر او در حال دعوا باشد" هنگام کار با مشتری ظاهر شد ، وقتی او گفت که همیشه چیزی را از دست می دهد: یا پول ، یا زمان ، یا انرژی برای آنچه می خواهد به س myال من: "آیا می دانید چگونه دیگران را در درخواست ها یا خواسته های خود رد کنید؟" - او پاسخ داد: "من شرم دارم که اگر چیزی را که دیگران نیاز دارم ، رد کنم."

در صورتی که شخصی تشخیص نتایج کار خود و استفاده از آن را برای خود مشکل سازد ، ممکن است کمبود دائمی منابع ایجاد شود. این نشان دهنده ضعف یا آسیب پذیری مرزهای شخصی است.

مرزهای شخصی چگونه ضعیف یا آسیب پذیر در زندگی ظاهر می شوند:

  • نتایج کار با کوچکترین انتقادی به راحتی قابل استهلاک است: "آنها آن را دوست نداشتند ، این بدان معناست که آنچه من انجام داده ام یک مزخرف کامل است."
  • هیچ تصوری از ارزش زمان صرف شده ، تلاش ، تجربه به دست آمده وجود ندارد
  • ناتوانی در ارزیابی کار خود از نظر پولی (در فعالیت حرفه ای) یا هر نوع منابع دیگر: استراحت ، شناخت دیگران و غیره.
  • هزینه کار بسته به خریدار نوسان می کند (به راحتی استهلاک می شود)
  • بی حوصلگی ، ترس یا شرم زمانی ایجاد می شود که نیاز به ادعای تألیف آنچه انجام شده وجود داشته باشد: "بله ، من کار خاصی نکردم ، اینها همه آنها هستند."
  • ستایش ، تحسین ، تشخیص نتایج توسط دیگران به سختی پذیرفته می شود - احساس گناه ، شرم ، بی حوصلگی وجود دارد
  • دستمزد دریافتی یا سود در تجارت به سرعت به جایی نمی رسد: "پول خرج شده است ، اما نمی دانم کجا".
  • از آنجا که نتایج تحقیقات یا فعالیت های علمی در یک "قفسه" قرار می گیرد یا به راحتی به دیگران "توزیع" می شود نویسنده نمی داند با آنها چه کند
  • یک احساس ثابت که زمان / کار / تلاش هدر می رود ، احساس بی فایده بودن از آنچه انجام شده / زندگی کرده است
  • کاری که یک فرد انجام می دهد هیچ سودی ندارد: نه رضایت ، نه پول ، نه چشم انداز آینده ، نه تجربه ای که بتوان در آینده از آن استفاده کرد.

نقطه قوت شخصیت اصلی فیلم "پینوکیو" این است که اگر از نتیجه معامله راضی نباشد ، می تواند مستقیماً درخواست یا درخواست "نه" را بدهد.

درست است ، هوشیاری او توسط دستکاران کلاهبردار حیله گر دور زده شد. اما این یک داستان دیگر است.

توصیه شده: