جرم شما در مورد شما چه خواهد گفت یا چه کسی را می بخشیم؟

فهرست مطالب:

تصویری: جرم شما در مورد شما چه خواهد گفت یا چه کسی را می بخشیم؟

تصویری: جرم شما در مورد شما چه خواهد گفت یا چه کسی را می بخشیم؟
تصویری: 10 نشانه خیانت زنان در زندگی زناشویی از نظر متخصصان روان شناسی - کابل پلس | Kabul Plus 2024, ممکن است
جرم شما در مورد شما چه خواهد گفت یا چه کسی را می بخشیم؟
جرم شما در مورد شما چه خواهد گفت یا چه کسی را می بخشیم؟
Anonim

وضعیتی را در نظر بگیرید که افراد از هم جدا شده اند و یکی به وضوح است احساس آزردگی می کند.

نارضایتی از والدین ، شریک ، دوست دختر ، یکی از عزیزان ، رئیس ، کارمند - مهم نیست.

مهم این است که یک نفر احساس صدمه کند.

یعنی ، او ناراحت است ، عملاً متقاعد شده است که طرف مقابل اشتباه می کند و با او - خوب و فوق العاده ، طرف دیگر به طور طبیعی بد است ، بی انصافانه رفتار کرد.

این یعنی چی؟

و درست برعکس می گوید

اگر تو آزرده ای, پس این دقیقاً همان چیزی است که شما از دست داده ایدt ، این شما هستید که پس از جدایی "کمبود" دارید. اینجا حقیقت است. این بدان معناست که شما متوجه نشده اید که در این رابطه ، بیش از آنکه هزینه کرده اید به شما داده شده است. دلخوری درباره همین است.

اگر درد دارید ، اکسیژن برای شما قطع شده است. این شما بودید که سخاوتمندانه در این رابطه استعداد داشتید و شاید ، اما بیشتر ، این است شما اصلاً درک نکرده اید ، متوجه نشده اید سخاوت ، اهمیت چیزی که یک شخص به شما داد - شما فقط "پارازیت" کردید.

اگرچه یک شخص می تواند به شما فقط توجه با کیفیت بالا ، زمان خود ، اما قیمت واقعی و کیفیت پر انرژی آن را می دانید چه زمانی از دست می دهید.

بنابراین اگر شما سوء استفاده کرده اید تمایل به شما ، جدایی همه چیز را در جای خود قرار می دهد: توهین توسط کسی احساس می شود که بیشتر گرفت و متوجه آن نشد.

هر چه او (نفس خود) در مورد این وضعیت فکر می کند ، و مهم نیست که چگونه خود را توجیه می کند - احساس بدی دارد ، سپس HIS محروم شد جریان: اینجا حقیقت است

اگر در این دادن و گرفتن تعادل وجود دارد ، پس کینه اتفاق نمی افتد - به سادگی ، اتمام یک مرحله زندگی ، و باز شدن افق های جدید ، مردم به گرمی و نسبتاً آسان از هم جدا می شوند.

کینه ، چیزی برای "کور کردن" وجود ندارد - اگر به یک شریک بیش از حد داده نمی شود ، برای او عادلانه است. اما اگر یکی بیشتر دریافت کرد ، پس از این مازاد انرژی ، ادعای خود را کور کرد.

اگر کسی از شما بخاطر عدم توجه کافی ، عدم توجه کافی ناراحت می شود ، تنها یک نتیجه گیری وجود دارد - برعکس ، شما به نوعی شریک خود را خراب می کنید.

شما و جایی بازی واقعی خود را "زیبا" ، بیش از حد تغذیه می کنید ، وگرنه شکایت نبود ، بلکه قدردانی بود. قدردانی معیار مناسبی برای تعادل در یک رابطه است. - تعادل در سیستم در امتداد محور "گرفتن-دادن"

در اینجا شما شریک زندگی خود هستید و شما را تحریک می کند ، اغلب بدون آنکه بدانید ، اصالت شما را بررسی می کند و فشار می آورد:

اینجا "عزیز" کیست ، آیا شما اینجا "زیبا" هستید؟ بیا ، بیشتر بده

او این کار را برای نشان دادن به شما انجام می دهد ، در صورتی که بیش از حد بازی کنید ، به شما کمک می کند تا در نهایت واقعی شوید ، خواسته های واقعی خود و مهمتر از همه ، محراب های جانبی را نشان دهید.

اینگونه خود را نشان می دهید و دیده می شوید: دوست داشتن ، قدردانی ، احترام یا اعتراض و نفرت - مهم نیست.

نکته مهم این است که شما را با آگاهی از محدودیت های خود به شما باز می گرداند

مهم این است که تحریک کننده یا "انگل" امروز را به شما نشان می دهد و به لطف او.

ممکن است او ناراحت شود - شما می گویید؟ اگر محدودیت های خود را به او نشان دهید ، ممکن است آزرده خاطر شود.

بله ، احتمالاً چنین خواهد شد.

اما برای او مفید خواهد بود.

و اگر از این می ترسید ، در رابطه کمتر پول می دهید - و به خودت دروغ نگو اما اصلاح کنید و از آنچه او برای شما انجام می دهد تشکر کنید.

برای مردم بسیار سخت است که به ماهیت انگلی خود پی ببرند و بنابراین به عنوان یک قاعده ، مجرم می خواهد "مجرم" را تحقیر کند برای قاطعیت خود و قیام در چشم خود ، جبران آسیب پذیری خود و در نتیجه پنهان کردن حقیقت درباره انگلی بودن آنها.

شاید کسی عصبانی شود؟

نه !؟ چگونه؟! به من آسیب می رساند ، به من آسیب می رساند ، سپس آن دیگری بد است. از آنجا که او بد است ، آیا او اشتباه می کند زیرا باعث درد می شود؟

و از آنجا که او در اشتباه است ، پس من خوب هستم ، زیرا کسی بد است ، کسی همان است ، پس باید خوب وجود داشته باشد. خوب ، پس من خوبم. کودک اینگونه فکر می کند.

هوشیاری و اطفال کودکان برای خوردن و خوردن تیز می شود ، نوزاد گرسنه است - و عصبانی است.او درد ، گرسنگی و سرما دارد و تقاضا می کند ، در غیر این صورت فقیر زنده نمی ماند - او کوچک است. اما یکی از ویژگیهای اصلی یک فرد بزرگسال که او را از یک کودک متمایز می کند میل و توانایی بخشیدن است.

اگر بیشتر می دادید ، همانطور که به نظر می رسد ، آن جرم اتفاق نمی افتاد

شما از فراوانی می دهید ، دارید.

اگر رابطه پایان یافت ، این مشکلی نیست ، اگر تمایل به اشتراک گذاشتن ، ایجاد ، دادن به بزرگسالان خود است ، همیشه راهی برای درک آن پیدا خواهید کرد

و اگر رابطه واقعاً متعادل نبود و آنها بیش از آنچه که از شما گرفتند از شما گرفتند ، در زمان جدایی شما فقط در این مورد متقاعد خواهید شد ، تجربه خواهید کرد بدون جرم ، تسکین

برای مثال ، اگر به شخصی در خیابان کمک کرده اید: پول داده اید ، یا یک پیرزن را به جاده منتقل کرده اید ، یا نان متکدی خریداری کرده اید ، از اینکه او در مقابل چیزی به شما نداده است ناراحت نیستید.

شما تقاضای قدردانی ندارید ، به طور منظم ، از روند بخشیدن راضی هستید و این واقعیت که روند رفاه به پایان رسیده است به هیچ وجه شما را آزرده نمی کند.

شما به او برنمی گردید و شیر نمی خورید ، آیا شخص هدیه شده از شما بسیار تشکر کرده است ، آیا او اینقدر توجه شما را به خود جلب کرده است

بنابراین ، خوب است که بدهید - حتی بیشتر از آنچه از شما انتظار می رود ، در این صورت همیشه از این افراد آزاد خواهید بود ، آزاد در ارائه آنها ، فارغ از انتظار پاسخ ، قدردانی.

در بخشیدن ، شما ثروتمند و سخاوتمند هستید - و این در صورتی امکان پذیر است شما یک فرد بالغ در داخل هستید و دارید.

طبق تعریف ، شما آگاهی فراوانی دارید ، نه آگاهی کمیابی.

اگر بخشیدن عملی است که برای خود فرد کافی و مناسب است ، پس کسی که آن را انجام می دهد ، دستکاری کننده نیست ، بلکه فعال کننده … بنابراین ، دادن یک عمل یک طرفه است ، به تنهایی خودکفا و جامع است ، اما تنها زمانی که فرد انجام دهنده کامل باشد.

اگر بخشش خودکفا نیست ، بلکه تنها نیمی از فرایند است ، این یک عمل افراد نیمه دل است ، نه کامل ، که به خودی خود تقسیم شده اند.

افراد جدا از هم نوع خود را جذب می کنند ، زیرا یک فرد کامل ، شاید نه بلافاصله ، اما هنوز به راحتی تشخیص می دهد - یک دستکاری کننده ، "انگل".

دو عامل واقعی به راحتی با یکدیگر کنار می آیند و همچنین دو دستکاری کننده ، و یک دستکاری کننده و یک فعال کننده نمی توانند با هم وجود داشته باشند.

دستکاری کنندگان به راحتی انجام می شوند و به دستکاری های همان دستکاری کنندگان وابسته می شوند - این یک استراتژی برای زنده ماندن در طبیعت ناقص است. دو دستکاری کننده "پتو" را از یکدیگر بیرون می آورند و دائماً سعی می کنند کمتر هزینه کنند ، در حالی که دستکاری کنندگان در هر سناریویی آزرده خاطر می مانند ، زیرا آگاهی معیوب ، آگاهی از کمبود ، نارسایی ، کمبود وجود دارد.

دستکاری کننده همیشه "کافی نیست". این افراد از نظر تعریف آزرده می شوند ، پر از سوراخ هستند و نمی توان آنها را اشباع کرد.

و یک "انگل" - با تعریف ، از اینکه خود را به عنوان "انگل" بشناسد ، آزرده خاطر دوقلوها می شود

وقتی از شر "انگل" خلاص می شویم ، همیشه احساس آرامش می کنیم. از نظر هر گونه انگل: انرژی ، فیزیکی ، وزن اضافی - ما احساس سبکی می کنیم ، اما مطمئناً آزرده خاطر نیستیم.

بنابراین اگر آزرده خاطر شده اید ، به دنبال و آگاه باشید که کجا هستید "مجرم" چیزهای زیادی داد ، بیش از حد کافی داد ، آنقدر پول داد که شما حتی این مازاد انرژی را صرف کردید تا از آن کینه یا نفرت را بیرون بیاورید.

و بخشش اینجاست اگر کینه ای دارید ، به خود نیاز دارید.

به هر حال ، اگر "دوبار" نگاه کنید ، متوجه موارد زیر خواهید شد: ما نه از او ، بلکه از خودمان ، از آنچه انتظار داشتیم و قصد داشتیم آن شخص برنامه ای برای ارائه به ما نداشته باشد ، آزرده خاطر شده ایم.

به این معنا که شما می توانید از حماقت ، کودک گرایی ، تدبیر ، ترسو ، زیرکی ، بی کفایتی ، اسراف خود ناراحت شوید. برای این است که باید خود را ببخشد.

با کمک دیگری ، ما توانستیم آن را ببینیم - سپاسگزاری از او باید از طرف ما باشد نه توهین آمیز.

خودت را ببخش احمق ، كوچولو ، چگونه فرزند دلبندت را می بخشیدی. آنگاه خواهید فهمید که دیگر نیازی به بخشیدن هیچکس ندارید.

توصیه شده: