2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
نام دیگر فراموش نشده ای ، دقیقتر ، در روسیه که هرگز به طور خاص به نظر نمی رسید - Ignacio Matte Blanco (Ignacio Matte Blanco). روانکاو شیلیایی که علاوه بر شیلی در بریتانیای کبیر و ایتالیا نیز زندگی می کرد.
با آموزش - روانپزشک ، در دهه 40. در انگلستان آموزش دیده و تحصیل کرده است ، از جمله در موسسه روانکاوی لندن. در سال 1946 ، پس از بازگشت از بریتانیای کبیر ، او مرکز تحقیقات روانکاوی در شیلی و در 1949 - انجمن روانکاوی شیلی را تأسیس کرد. در سال 1966 از شیلی به ایتالیا رفت و تا زمان مرگش در 1995 در آنجا زندگی کرد.
در دوران ایتالیا بود که او آثار اصلی خود را نوشت: "ناخودآگاه به عنوان مجموعه ای بی نهایت" (1975) ، "فکر کنید ، احساس کنید و باشید. تأملات انتقادی در مورد آنتینومی بنیادی انسان و جهان »(1988) و تعدادی دیگر.
در 23 ژوئن 2017 ، در سن پترزبورگ ، روانکاو انگلیسی Ion Mordant سخنرانی کوتاهی در مورد Ignacio Matta Blanco و برخی از جنبه های نظریه او ارائه کرد. من می خواهم سه لحظه به یاد ماندنی را برجسته کنم: ایده تجربه ذهنی از بی نهایت فرآیندهای ناخودآگاه ، اصول تقارن تفکر در ناخودآگاه و عدم تقارن تفکر نفس ، و همچنین روان درمانی به عنوان حرکت از بی عدالتی به سوی عدالت
من سعی خواهم کرد نحوه درک این سه ایده را بازتولید کنم.
ایده اول تجربه ذهنی از بی نهایت فرایندهایی است که در ناخودآگاه رخ می دهد. به عنوان مثال ، افسردگی می تواند توسط بیمار تجربه شود (و معمولاً تجربه می شود) به عنوان یک فرایند بی پایان. این همان چیزی است که عمق ناامیدی و رنج بیمار را نشان می دهد. او اینطور فکر نمی کند - خوب ، امروز من افسرده هستم ، تا عصر در آن خواهم بود ، و فردا صبح این کار به پایان می رسد ، و با نیروی تازه ای شروع به کار می کنم. نه ، به نظر او این افسردگی همیشه خواهد بود ، که بی پایان است. این دقیقاً نحوه عملکرد ناخودآگاه تفکر است - همه چیز بی نهایت و همزمان ، در همان زمان است.
در غیر این صورت ، زمان در ناخودآگاه تجربه می شود. این را می توان در رویاها به خوبی مشاهده کرد - جایی که رویدادهای گذشته ، حال و آینده به طور همزمان اتفاق می افتند. به عنوان مثال ، در خواب ، بستگان متوفی ممکن است حضور داشته باشند ، در رویدادهای رویایی با چهره های حال حاضر تعامل داشته باشند ، یا حتی در رویدادهایی حضور داشته باشند که ناخودآگاه ما هنوز فقط پیش بینی می کند ، یعنی در آینده. زمان در ناخودآگاه جاودانه است ، و در این زمان بی نهایت است - هیچ پسوندی ندارد.
ایده دوم ، یا بهتر بگویم یک نظریه کامل ، تقارن ناخودآگاه است. در ناخودآگاه ، قسمت برابر کل می شود. اگر دو دایره را روی یک ورق کاغذ به تصویر می کشید - یکی دو برابر بزرگتر از دیگری ، پس هر یک از این دایره ها دارای بی نهایت نقطه در داخل هستند. و مهم نیست که کدام بزرگتر است ، زیرا هر یک از آنها بی نهایت هستند. به این معنا که اگر برای خود ما آگاه و درک کننده خود ، تفاوت بین حلقه ها آشکار است - یکی بزرگتر از دیگری است ، پس برای ناخودآگاه ، که با مجموعه های بی نهایت و تعداد بی نهایت اشیا کار می کند ، هیچ تفاوتی بین آنها وجود ندارد. ، آنها یکسان هستند.
به عنوان مثال ، یک بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی در کلینیک (جان این مثالها را آورده است) ممکن است ادعا کند که دست او خودش است. یعنی ، قسمت با کل برابر شده است ، دست برابر کل بدن است - چنین است تفکر ناخودآگاه. یا مثلاً بیمار ادعا می کند سگی که در خانه رها کرده مدام به فکر اوست. واضح است که در حقیقت عکس این امر صادق است - این اوست که در مورد سگ فکر می کند. اما در ذهن ناخودآگاه خود او در مورد سگ و سگی که در مورد او فکر می کنند پدیده های یکسان و متقارن هستند - آنها یکی هستند. در حالی که من (ایگو) به صورت نامتقارن فکر می کند - مقایسه می کند ، به دنباله ای از اقدامات فکر می کند ، بخشی را از کل جدا می کند و غیره.
تز سوم: فرایند درمان حرکت از تجربه بی عدالتی به سوی عدالت است.رنج اصلی بیمار تجربه بی عدالتی است. خویشاوندان ، کارفرمایان ، کل جهان نسبت به او بی انصاف بودند و هستند. خاطرات آسیب زای دوران کودکی مشابه - با من بی انصافانه رفتار شد ، نه آنطور که من لیاقت آن را دارم. و درمان از طریق شکایت از بی عدالتی ، از طریق عکس العمل آن ، گسترش تصویر وضعیت ، به ظاهر ناعادلانه و غیره به درک رویدادهای خاص و جهان به طور کلی کمک می کند تا کاملاً منطقی و به طور کلی عادلانه سازماندهی شده باشد.
البته ، همه موارد فوق فقط یک قطعه کوچک از میراث نظری است که مات بلانکو برای ما به جا گذاشت ، نفوذ فکری او در مکانیسم های روان. من نتوانستم کتابهای مات بلانکو به زبان روسی را پیدا کنم ؛ ظاهراً هرگز در روسیه ترجمه نشده است. اگرچه میراث او بسیار جالب است ، به ویژه با توجه به افزایش علاقه به کار ویلفرد بیون ، نظریه تفکر او ، که نظریه مات بلانکو با آن شباهت های زیادی دارد.
توصیه شده:
دشواری های ترجمه یا برخی نکات مربوط به آشنایی
در آغاز هر آشنایی ، بدون استثنا ، چیزی عرفانی وجود دارد. فقط تصور کنید ، دو نفر سوار یک واگن مترو پر از مترو شده اند ، قطار مانند آنها به طرف یکدیگر تکان خورد ، تنفس آنها متوقف شد ، چشم ها به هم برخورد کردند و … و هیچ اتفاقی نیفتاد. چرا می توان یک دوست مادام العمر را در رسوایی خط کثیف در میخانه پیدا کرد ، اما نه در یک سایت دوستیابی که ظاهراً هدف آن گرد آوردن سالکان است؟ و از آنجا که شما نیازی به نفرین سرنوشت ندارید ، فقط باید بنشینید و به این فکر کنید که ما در واقع از خودمان ،
چگونه می توان رابطه جنسی خوبی با خود داشت - جنبه های روانی (18+)
اگر زندگی شما به اندازه کافی رابطه جنسی خوب و رضایت بخش ندارد ، می توانید سعی کنید بفهمید چه چیزی از دست رفته است. رابطه جنسی خوب جنبه های فیزیولوژیکی و روانی دارد. در برخی از لحظات ، فقط جنبه فیزیولوژیکی برای ارضاء کافی است. شاید در آغاز رابطه در یک زن و شوهر یا در اوج بیش فعالی جوان ، تماس جنسی ، که به هیچ وجه قبل یا بعد مورد بحث قرار نگرفت ، اما به سادگی بود - بسیار خوب است و هر دو طرف را راضی می کند.
درباره گروه های "STOP Narcissist، Psychopath". و برخی تأملات در مورد درمان خودشیفته
گروه ها و جوامعی با نام هایی که حاوی کلمات "خودشیفته ، روان پریش ، سوء استفاده ، سوسیوپات" هستند ، اکنون در فیس بوک محبوب شده اند. سهم شیر شرکت کنندگان را زنان تشکیل می دهند. افراد به چنین گروه هایی می پیوندند تا تجربیات زندگی در مورد سوء استفاده را به اشتراک بگذارند و حمایت دریافت کنند.
"MAMA" - نظریه های مشروطه. روانگردان های سالم
در ابتدا ، این مقاله ادامه مجموعه ای از مقالات در مورد افسردگی بود و به طور خاص به علل روانی اختلالات روانی پس از زایمان اختصاص داده شد. اما در روند نوشتن ، به هر حال ، همه چیز به این واقعیت خلاصه می شود که انتظارات ناموجه دائماً در قلب این مشکلات نه تنها از کودک و عزیزان ، بلکه در واقع از خود من است.
سایه برخی از دفاع های روانی
گاهی اوقات به نظر می رسد که جهان پیرامون ما شبیه هزارتو است ، که هر از گاهی در راه رسیدن به هدف بن بست ها ، تله های خائنانه و گوشه های تیز آسیب هایی را تهدید می کند. این درد ناشی از تلفات غیرمنتظره و ناامیدی از فرصت های از دست رفته و ترس از خطرات واقعی و درک شده است.