س Askال-تشکر-تکذیب

فهرست مطالب:

تصویری: س Askال-تشکر-تکذیب

تصویری: س Askال-تشکر-تکذیب
تصویری: تشکر و قدردانی 2024, ممکن است
س Askال-تشکر-تکذیب
س Askال-تشکر-تکذیب
Anonim

قسمت 1

آیا می دانید چگونه بپرسید؟ چطور می پرسید؟ آیا مستقیماً می پرسید یا منتظر می مانید تا دیگران به نیازهای شما پی ببرند؟ و سپس ، مانند نوزادی در گهواره ، خشم خود را خفه می کنید زیرا دیگران حدس نمی زدند (مادر به تخت کودک نیامد). اگر حدس نزده اید ، بد هستید.

ناتوانی در برقراری ارتباط مستقیم و گفتگوی معادل در روابط با دیگران (شرکا ، والدین ، برادران و خواهران ، دوستان ، همکاران) منجر به انواع مختلف دستکاری می شود.

چه چیزی مانع از پرسیدن مستقیم شما می شود؟

عدم تمایل به مسئولیت درخواست شما ، پرداخت هزینه آن. من مستقیماً نپرسیدم - من هیچ چیزی بدهکار نیستم. کوچکترین پرداخت سپاسگزاری صادقانه است ، به عنوان تشخیص ارزش دیگری و کمک او ، سرمایه گذاری او در تحقق درخواست. من نمی خواهم بدهکار باشم.

  • غرور. وقتی می پرسم ، باید اعتراف کنم که دیگری چیزی را دارد که من ندارم. من نمی خواهم احساس حقارت ، ضعف ، آسیب پذیری داشته باشم. شرمنده.
  • ترس از طرد شدن. عدم مقاومت در برابر طرد شدن. رد درخواست به عنوان رد کردن تلقی می شود. با این حال ، دیگری حق دارد براساس "نمی تواند" و "نمی خواهد" خود امتناع کند. بدون بهانه آوردن.
  • جلوگیری از مزاحمت دیگران. بیشتر اوقات ، این اتفاق می افتد زمانی که فردی از خود می پرسد که نمی داند چگونه "نه" بگوید.

در ناتوانی در پرسیدن ، فرصتی برای دستکاری شخص دیگر وجود دارد.

می توانید موانعی را پیدا کنید که مانع از بیان مستقیم درخواست شما با کمک روان درمانگر شده و از طریق ارتباط مستقیم با دیگران ارتباط برقرار کنید. بله ، این احتمال وجود دارد که از شما امتناع شود. این اتفاق هم می افتد. به هر حال ، شما احتمالاً حق رد خود را به رسمیت می شناسید …

آیا اغلب خود شما به عنوان بخشنده عمل می کنید؟ آیا می توانید حدس بزنید دیگران از شما چه انتظاری دارند؟ آیا غالباً خودخواهانه به خود پیشنهاد کمک می دهید؟ بعد از کمک ارائه شده انتظار چه نوع نگرشی را دارید؟

قسمت 2

آیا می دانید چگونه باید تشکر کرد؟ چگونه تشکر می کنید؟ آیا حمایت و کمک را بدیهی می دانید؟

من معیار قدردانی خود را دارم. وقتی واقعاً سپاسگزار هستم ، احساس گریه می کنم. آره فقط گریه کن گریه کردن احساسات سرشار. این احساسات مربوط به چیست؟ این که من نیاز و آسیب پذیری خود ، نقص و نقص خود را تشخیص می دهم. من سود دیگری را به عنوان هدیه می پذیرم. در واژه نامه ، هدیه به عنوان "ارائه" ، "اهدا" تفسیر می شود. شخص دیگری آنچه را که دارد ، متعلق به او است - زمان ، دانش ، تجربه ، تلاش بدنی ، مادی یا پول. قدردانی برای من تأیید اقدامات شخص دیگری در قبال من ، تشخیص ارزش چیزی است که او به اراده خود با من در میان گذاشته است.

چه چیزی می تواند مانع قدردانی شود؟

  • نمی خواهم به آسیب پذیری خود اعتراف کنم.
  • عدم تمایل به تشخیص ارزش دیگری.
  • ایده عدالت. از آنجا که دیگری دارد ، و من ندارم ، او باید با من در میان بگذارد.
  • تعهد ضمنی (که در پست قبلی در مورد آن نوشتم).
  • نگرش مصرف کننده نسبت به زندگی و سایر افراد.
  • غرور.
  • کینه

صداقت برای من از کلمه "جرقه" ناشی می شود. قلب با قدردانی صادقانه می درخشد. قدردانی - از کلمه "نیکو دادن". بدون قدردانی صادقانه ، هدیه بی ارزش می شود و بنابراین ارزشی ندارد ، دشوار است که آن را اول از همه به خود اختصاص دهید و از آن بهره مند شوید.

افرادی که قادر به تشکر نیستند با نارضایتی کامل از زندگی مشخص می شوند. شاید ما باید شروع به توجه به مزایای آن کنیم؟ تمرکز توجهم را نه از آنچه ندارم بلکه از آنچه دارم تغییر می دهم؟ من یک بار در مورد چگونگی تأثیر هورمون ها بر درک ما از زندگی نوشتم ، بنابراین ما می توانیم با نگرش خود بر هورمون ها تأثیر بگذاریم. هورمون های شادی دوپامین ، سروتونین و اندورفین هستند. توجه به مزایا و گفتن "متشکرم" می تواند روحیه هورمونی شما را تغییر دهد.

آیا اغلب تشکر می کنید؟ به طور رسمی از شما تشکر می کنم یا صمیمانه؟ چه چیزی مانع از تشکر شما می شود؟

قسمت 3

آیا می دانید چگونه رد کنید؟ چرا گاهی اوقات اینقدر سخت است که امتناع کنیم؟ چه چیزی مانع "نه" صادقانه شما می شود.

یکی از علل شایع ترس ها است: ترس از دست دادن ارتباط ، ترس از طرد شدن ، ترس از قضاوت و ارزیابی ، ترس از احساس گناه ، ترس از توهین به دیگران با طرد شدن ، ترس از شرم. بنابراین ، مهم است که با ترس های خود کنار بیایید ، آنها را نام ببرید و سپس تصمیم بگیرید که چگونه با آنها برخورد کنید.

اگر هنگام درخواست چیزی دچار تنش شدید ، منطقی است که سوالات زیر را از خود بپرسید:

  • آیا این در حیطه مسئولیت من است؟
  • آیا می توانم به او کمک کنم؟ آیا من توانایی و قدرت لازم برای این کار را دارم؟
  • آیا من می خواهم؟ تمایل من برای کمک چقدر صادقانه است؟
  • اگر درخواست را رعایت کنم چه احساسی خواهم داشت؟
  • اگر پیگیری نکنم چه احساسی خواهم داشت؟
  • اگر امتناع کنم از چه چیزی می ترسم؟
  • ساختار ارزش خود را تجزیه و تحلیل کنید.

یکی دیگر از دلایلی که امتناع از آن دشوار است ، تجربه آسیب روانی است. چنین افرادی اغلب نسبت به خود ، به خواسته ها و توانایی های خود حساسیت مختل دارند. در این مورد ، یک دوره روان درمانی به سادگی برای بازگشت این حساسیت ضروری است.

خوب ، در عمل ، مشتریانی نیز وجود دارند که درون خود را پر کرده اند: "به مردم باید کمک کرد" ، "شما باید" ، "برای دیگران زندگی کنید" ، "اگر من نیستم ، پس کی؟" جالب ترین چیز این است که اگر این موضوع به کار گرفته شود ، اما جذب نگردد ، به عنوان یک درگیری ناخودآگاه درونی تجربه می شود.

افرادی که نمی دانند چگونه امتناع کنند ، اغلب خود را قربانی و گروگان شرایط می دانند. و اگر شما یک قربانی هستید ، به نظر نمی رسد مسئول خودتان باشید ، قدرت در دست افراد دیگر ، ترس ها یا درون گراها است.

چه کسی "بله" یا "نه" شما را مدیریت می کند؟

خوب ، و در نهایت ، دیالوگی از "قلب سگ" مورد علاقه من. "من نمی خواهم" صادقانه شما نیز استدلال کافی برای رد است.

من پیشنهاد می کنم چند مجله به نفع بچه های آلمان تهیه کنید. یک قطعه پنجاه کوپک.

- نه ، نمی کنم.

-چرا رد می کنی؟

-نمیخوام.

-با بچه های آلمان همدردی نمی کنید؟

-درد می کنم.

-از پنجاه دلار متاسف هستی؟

-نه

-پس چرا؟

-نمیخوام.

سکوت کردند."