2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
همه ما هر از گاهی با کسالت دردناک و رنج آور از عدم وجود مشاغل و علاقه به محیط روبرو می شویم که با کاهش فعالیت ، عدم علاقه به چیزی و مشکل در توجه به چیزی مشخص می شود. خاص
علاوه بر همه موارد فوق ، ما می توانیم در ارتباط با این حالت احساس اضطراب و تمایل مستمر به تغییر وضعیت و فرار از این احساسات ناخوشایند داشته باشیم - به هر حال ، گاهی اوقات خستگی به سادگی غیرقابل تحمل است.
خستگی می تواند ناشی از کار یکنواخت خسته کننده و همچنین حالت تهی شدن درونی و سیری از زندگی باشد.
به عنوان یک واکنش کاملاً طبیعی در برابر عدم فعالیت (هنگامی که فرد نمی تواند آنچه را که می خواهد انجام دهد) ، هنگامی که مجبور به انجام کاری است که به مطالعه علاقه ای ندارد) ظاهر می شود.
به عبارت دیگر ، خستگی واکنش مغز در برابر شرایطی است که همه چیز جدید در محیط به پایان رسیده است یا شرایطی که نیاز به توسعه دارد و نوعی فرآیند خلاق از بین رفته است. به عنوان مثال ، وقتی هر روز شبیه روز قبل است (روز مرغ خواری) ، همه چیز خسته است و چیزهای قدیمی دیگر خوشحال نیستند ، مغز محیط را بسیار فقیر می شناسد و دکمه "بی حوصلگی" را فشار می دهد و از فرد می خواهد که جستجو کند چیزی جدید و جالب از این گذشته ، او نیاز به توسعه و یادگیری جهان دارد - قرن ها به لطف این بود که بشریت زنده ماند.
کسالت پشت کنجکاوی است. این کار از انجام کارهای معمول منحرف می شود و شما را مجبور می کند به دنبال اهداف جدید باشید ، قلمروها یا ایده های جدید را کشف کنید. بدون توانایی خستگی ، مردم هرگز به اوج هنری و تکنولوژیکی فعلی نمی رسیدند - به لطف آن ، تخیل آزاد می شود ، یک فرد می تواند از چارچوب معمول خارج شود و متفاوت فکر کند.
تنها مشکل این است که با یک کلیک انگشتان خود نمی توانید فعالیتی را بیابید که بتواند بلافاصله موج خلاق شگفت انگیز را تحت الشعاع قرار دهد - این امر به زمان اختصاص داده شده به فرایند فکر و انتخاب بین بسیاری از فعالیت ها نیاز دارد.
اما حالت بی حوصلگی ، وقتی چیزی جدید و جالب هنوز ظاهر نمی شود ، بسیاری از مردم اغلب می خواهند با نوعی دوپامین سریع - غذای پرکالری ، شیرینی ، تماشای سریال تلویزیونی ، بازی های رایانه ای ، الکل و غیره را قطع کنند. می تواند آغاز یک حالت افسردگی شود و به توسعه وابستگی های مختلف کمک کند.
خستگی همچنین می تواند بیمارگونه باشد و در طول زندگی فرد را درگیر خود کند اگر تمایلات فعالی نداشته باشد و ترجیح دهد با جریان حرکت کند ، هیچ تلاشی نشان نمی دهد.
همچنین افرادی با گرایش به حوصله زیاد هستند که مغز آنها به گونه ای طراحی شده است که به نوآوری دائمی و تجربیات تازه نیاز دارند و این یکی از دلایل جستجوی مداوم ماجراها و تجربیات مختلف است.
چرا حالت کسالت اینقدر زننده است و می خواهید از آن فرار کنید؟
ویلیام جیمز اینگونه توضیح داد: ما از زمانی متنفر هستیم که زمانی که در اینجا و اکنون اتفاق می افتد برای ما بسیار طولانی به نظر برسد و وقتی که زمان گذشته برای ما کوتاه به نظر می رسد ، غصه می خوریم. اما وقتی زمان در حال گذر "اینجا و اکنون" به نظر ما در یک لحظه و بسیار خوشحال به نظر می رسد ، زمانی که مدت زمان گذشته در حافظه ما بسیار طولانی به نظر می رسد (بیشتر از آنچه در گذشته بود) به نظر می رسد.
بنابراین ، برای جلوگیری از کسالت کشنده (فرمول "اکنون - طولانی ، پس - چیزی برای به خاطر سپردن وجود ندارد") ، لازم است که زندگی پر از انواع برداشت ها باشد که به طور آهنگین ، به شیوه تنفس یا تپش قلب. آن ها شما باید یک رژیم برای خود ایجاد کنید و به روال تعیین شده پایبند باشید.
به عبارت دیگر ، کسالت ادامه پیدا کرد - دست به کار شوید ، در غیر این صورت خود مغز راهی برای خروج از موقعیت پیدا می کند و این واقعیتی نیست که برای بدن مفید باشد.به هر حال ، او هنوز یک فرد تنبل است و ترجیح می دهد به دنبال یک لذت سریع باشد تا جستجوی طولانی برای چیزی که واقعاً جالب باشد.
توصیه شده:
چرا حوصله داری؟ خستگی چیست؟ چه چیزی پشت بی حوصلگی نهفته است؟ - اگر حوصله دارید چه؟
دوباره یکشنبه … من سریال را دیدم - خسته کننده ، بازی کردم - خسته کننده ، پیاده روی کردم - خسته کننده … خستگی به نظر می رسد یک احساس ساده است ، اما در واقع احساسات ، خواسته ها و نیازهای زیادی زیر آن پنهان شده است . کسالت بی ضرر به نظر می رسد ، اما می تواند زندگی شما را کاملاً غیرقابل تحمل کند.
وقتی بارها و بارها مشکل برای زندگی ما پیش می آید
امروزه هریک از ما می توانیم با اطمینان بگوییم که هیچ فردی وجود ندارد که این یا آن حادثه آسیب زا را در زندگی خود تجربه نکرده باشد. ما با چیزی آشتی می کنیم ، توضیحی می یابیم ، می بخشیم و موقعیت را رها می کنیم ، بر سر چیزی تلو تلو خورده و تمام عمر آن را با خود حمل می کنیم.
وقتی انتخاب پیش می آید
"چرا همه چیز در زندگی من اینطور است؟" - من این سوال را همیشه می شنوم. در داخل گریه یا گریه ، همیشه در جلسات ظاهر می شود. بسیاری از ما در برابر زندگی احساس درماندگی کامل داریم. زندگی می تواند این ترفند را کنار بگذارد و همه برنامه های ما در یک لحظه از بین می روند.
مامان رفت. بچه حوصله ندارد. آیا هنجار است؟
مادر برای مدت طولانی رفت و با کسی که عادت نداشت عادت داشت. یا مادر خیلی خسته بود و تصمیم گرفت به تعطیلات برود ، از کودکی که 1-2-3 سال دارد (یا شاید بیشتر) استراحت کند. فووووه! چه خوشبختی ، می توانی نفس بکشی! بزرگسالی که کودک با او ماند می گوید که حتی مادرش را به یاد نمی آورد
آیا احساس بدی دارید یا بی حوصله هستید؟ بخور
من فکر می کنم هرکسی در زندگی خود چنین حالتی را داشته است که شما در آشپزخانه سرگردان شده اید و در افکار خود غرق شده اید. سپس خالی و اکنون ، شما در حال جویدن یک قطعه سوسیس باقی مانده از ساندویچی هستید که آروغ زده اید. شما مقصر نیستید. نمیخواستی بخوری شما فقط فکر می کنید.