2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یک خانم 35 ساله (بگذارید او را E. بنامیم) با شکایت از افزایش اضطراب و احساس سنگینی در قفسه سینه ، در ناحیه قلب و تنگی نفس به مشاوره آمد. قبلا ، او قلب و اندام تنفسی را بررسی کرد ، هیچ آسیب شناسی مشخص نشد. مشتری از نظر جسمی کاملاً سالم بود.
هنگامی که ما شروع به تجزیه و تحلیل وقایع قبل از ظهور اضطراب و سنگینی در قفسه سینه کردیم ، زن اعتراف کرد که در محل کار او به یکی از کارمندان علاقه و علاقه جنسی قوی پیدا کرده است (M.).
او این احساسات را برای خود ممنوع کرد ، زیرا ازدواج کرده بود و به اصول اخلاقی سخت پایبند بود. یک همکار ، که مورد علاقه او بود ، نیز ازدواج کرده بود.
ابر نفس نفسانی سفت و سخت مشتری ، جلوه ای از احساسات شهوانی نسبت به مرد را سرکوب کرد ، که خود را در اضطراب ، سنگینی قفسه سینه و گاهی استفراغ روان زا نشان داد.
در میانه تجزیه و تحلیل ما از وضعیت او ، یک زن مبتلا به التهاب لوزه ها شد و با تب بیمار شد ، نتوانست به سر کار برود و بنابراین ، از خود در برابر مواجهه با یک چیز خواسته و همچنین دردناک محافظت می کند. فرایند روان درمانی
پرونده او مرا واداشت تا به یکی از آثار زیگموند فروید درباره درمان هیستری توسط بیمار جوانش دورا (آیدا باوئر) مراجعه کنم.
برای روان رنجوری هیستریک (شخصیت مشتری دقیقاً هیستریک بود) ، تجلی علائم تبدیل مشخصه است ، هنگامی که درگیری داخلی خواسته های ممنوع سرکوب شده به یک بیماری تبدیل می شود. در نتیجه ، یک نزاع جاذبه حل نشده مرتبط با قسمت تحتانی شکم (اندام تناسلی) می تواند در قسمت فوقانی بدن ایجاد شود ، که خود را در سنگینی قفسه سینه ، بیماریهای روانی سیستم تنفسی ، گلو ، میگرن ، آفونیا ، غش و حتی فلج نشان می دهد.
برای غلبه بر علامت ، لازم است تضاد بین مطلوب و ممنوع برطرف شود یا حداقل تضعیف شود.
با کار بیشتر بر روی روان رنجور مراجعه کننده ، به بینش زیر رسیدیم: موضوع عشق باعث انتقال قوی پدرانه در زن شد. از تاریخ مشخص شد که او توسط یک پدر سادیست بزرگ شده است.
E. یک قسمت از دوران کودکی خود را به یاد آورد ، زمانی که پدرش یک بار شروع به خفه کردن او با بالش کرد ، و سپس همه چیز را به یک شوخی تبدیل کرد. در عین حال ، پدر مشتری علاوه بر سادیستی بودن ، با او بسیار محارم رفتار می کرد. او همچنین به یاد می آورد که چگونه با پدرش حمام کرده و آلت تناسلی مرد خود را دیده است. بنابراین ، ترس زن با شهوانی همراه بود.
"من اغلب خیال می کردم که چگونه من و م. مشغول عشق ورزیدن بودیم. او غالب است و هر دوی ما وقتی که صورتم را روی بالش فشار می دهد و من شروع به خفگی می کنم ، ارگاسم می گیریم."
در جلسه بعد ، زن بسیار گریه کرد. به قول او:
"در طول هفته گذشته ، من خیلی به انتقال پدرم ، به پدرم و رابطه جنسی با خفگی فکر کردم. به یک چیز پی بردم: من نمی خواهم قربانی دست او شوم ، نمی خواهم خفه شو ، من به این رابطه جنسی خشن احتیاج ندارم ، من چیزی کاملاً متفاوت می خواهم - عشق … ".
سپس E. تخیل جنسی خود را با اختراع دیگری تکرار کرد:
"M. غالب است ، او به آرامی مرا برمی انگیزد. برانگیختگی او نیز افزایش می یابد و برای اینکه ما به ارگاسم برسیم ، او فقط باید من را خفه کند. به نظر می رسد این فقط یک بازی است ، اما بسیار واقعی و خطرناک! و بنابراین ، M. باید من را خفه کند ، اما او از این کار امتناع می کند. او مرا در آغوش می گیرد و می گوید که من را دوست دارد و هرگز به من آسیب نمی رساند."
ای. اوضاع را آنطور که می خواست پدرش در موعد مقرر با او انجام دهد ، بازی کرد - او از ضربه زدن و خفه کردن او دست برد ، اما می گفت که او را دوست دارد ، به او احساس مراقبت و ایمنی می دهد.
نیازی به گفتن نیست که راه سختی طی شد و اشکهای زیادی ریخت؟
اما بدون این E. به سختی می توانست علائم خود را ، و همراه با آن روان رنجوری خود را شکست دهد.
پس از لفظی شدن درگیری داخلی ، پس زمینه عاطفی زن از بین رفت ، سنگینی قفسه سینه و تنگی نفس از بین رفت.
گاهی اوقات ، سناریوهای مخربی که از دوران کودکی وضع شده اند ، اگر بدون مطالعه مناسب در ناخودآگاه باقی بمانند ، می تواند منجر به عواقب غم انگیزی شود.
توصیه شده:
ترس از قفسه سینه
هر چند وقت یکبار که مشکوک هستید مشکلی در زندگی شما وجود دارد ، هیچ اقدامی برای آگاهی از وضعیت واقعی امور انجام نمی دهید؟ افکار "چه می شود اگر …" ، "و اگر بفهمم که … پس چه می شود ، من هنوز نمی توانم …؟" اغلب شما را متوقف می کند؟ من اغلب فکر می کنم.
"سایکوسوماتیک" آن چیزی نیست که شما فقط فکر می کردید! در مورد ماسک های "سایکوسوماتیک" ، هنجار و آسیب شناسی
از واکنش برخی از خوانندگان به یادداشت های من ، متوجه شدم که بسیاری از "روان پریشی" را به جز تصویری جمعی از داستانها که "همه بیماریها از مغز هستند" درک می کنند. با این حال ، اینطور نیست. برای توضیح ، من مکررترین پاسخ های خود را به س questionsالات مربوط به "
سوراخ در سینه: عشق مشروط
اگر در کودکی تنها فرزند شهر بدون عروسک باربی بودید ، در 43 سالگی همچنان کودکی خواهید ماند که در کودکی عروسک باربی نداشته است. اگر در دوران کودکی احساس سرشار از مراقبت ، عشق و پذیرش بی قید و شرط کامل را نداشتید ، حتی اگر شغل مورد نظر را دریافت کرده اید ، به همسر و فرزندان خود محبت کرده اید ، باز هم همان کسی خواهید بود که در کودکی آنطور که می خواهید دوستش نداشتید ، اما دوست داشتنی - با شرایط.
انواع عشق و تفاوت آنها: اشتیاق ، عاشق شدن ، اعتیاد به عشق ، عشق مطلق و بالغ
عشق … واژه ای آشنا از کودکی. همه می فهمند که وقتی شما را دوست دارند ، این خوب است ، اما وقتی از محرومیت محروم می شوید ، این بد است. فقط هرکس به روش خود آن را درک می کند. غالباً این کلمه برای اشاره به چیزی استفاده می شود که معلوم می شود نه کاملاً عاشق است و نه اصلا دوست ندارد.
دانش ، تجربه و تجربه
یکی از وظایف اصلی روان درمانی ، گذار از جستجوی دانش جدید به تجربه است. این یک کار متوسط است که منجر به هدف نهایی می شود - تغییرات در زندگی یک فرد ، اما بدون آن ، این هدف دست نیافتنی است. و سپس ممکن است تناقضی که اغلب با آن روبرو می شوید بوجود آید: