2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
سلام ، من سطل زباله هستم!
من هم می توانم مرد باشم و هم زن. من ممکن است 1 ساله یا حتی 35 ساله یا بیشتر باشم ، سن هنوز در اینجا هیچ نقشی ندارد. در درون ، من هنوز نمی فهمم که چقدر هستم ، و واقعاً چه احساسی دارم ، و اینکه کجا و چرا در چنین نقشی هستم. و همه به این دلیل که من پر از زباله های دیگران هستم و وقت ندارم به خودم فکر کنم.
شاید به خاطر نیاورم که ناگهان تبدیل به "سطل زباله" شدم. گاهی به نظر می رسد که همیشه اینطور بوده است. خانواده ای که در آن بزرگ شده ام (-la) غالباً دامن های خود را روی من می ریختند … احساسات منفی ، کینه ، مسئولیت آنچه اتفاق می افتد. مامان یا پدر ، و گاهی اوقات با هم ، با انداختن یکدیگر در نزاع ، بیرون کشیدن فریاد ، اشک ، اتهامات ، مرا مجرم می دانستند. همچنین اتفاق می افتد که آنها به دنبال چیزی بودند و چیزی بهتر از این پیدا نکردند و تصمیم گرفتند همه چیز را روی من ، یک پسر یا یک دختر ، که فوراً تبدیل به "سطل خانواده" شد ، "ریخته" کنند. و سپس من مدت زیادی ایستادم و سرشار از زباله بودم ، که با گذشت زمان در من تجزیه شد و بوی کاملاً "فوق العاده" را خسته کرد ، به شکل پرخاشگری ، درد ، افسردگی ، انفعال ، اشک و ….. (شما می توانید خودتان را ادامه دهید) …
گاهی کیسه زباله ام را عوض می کردند ، اما این کار را به ندرت و بی دقتی انجام می دادند و محصولات تجزیه شده قبلی ، که زمانی در پایین باقی مانده بود ، در روح فرو می رفت. مدتها در آنجا ساکن شده است. بله ، بله ، باورش سخت است ، اما من روحی دارم که پر از درد ، ترس ، ناامنی و ناامنی است. فقط زندگی نکنید و ببینید در اطراف شما چه می گذرد. و درک آن مضاعفاً دردناک است (کسی این تجربه را با سر خود می فهمد و به خاطر می آورد ، کسی آن را در سطح بدن ثابت می کند: به عنوان مثال ، با گیره) که کل سیستم خانواده از مدت ها قبل و بدون شما پوسیده است. با این حال ، در حالی که شما کوچک و درمانده هستید (هم به دلیل سن بیولوژیکی و هم به دلیل سن روانی) ، تخلیه اصلی به سمت شما انجام می شود.
و در مورد آن چه باید کرد؟
به دنبال راهی برای خروج ، به روش های مختلف (با استفاده از استراتژی های مختلف برای بقا) عمل کردم:
- تبدیل به سطل روی شد. نگرش اصلی آن این بود: "من نمی شکنم ، نمی شکنم ، همه چیز را می گیرم" (احساس نکنید ، بیان نکنید ، تحمل کنید). عواقب آن به شکل زنگ زدگی ، سوراخ شدن و بی فایده بودن کامل در استفاده بیشتر بود.
- وانمود کرد که یک سبد زیبا برای کاغذهای اداری است ، بنابراین به نظرم رسید که "در چنین زیبایی ، آنها جرات تخلیه شیب را ندارند." با این حال ، همانطور که تجربه ادغام نشان داده است ، این امر متوقف نمی شود. دیگران اهمیتی نمی دادند که من می خواهم چه کسی ظاهر شود ، تا زمانی که جایی برای تخلیه وجود داشته باشد ، تا زمانی که رضایت (هرچند ساکت) برای تخلیه وجود داشته باشد - عمل به پایان رسید.
- فکر می کرد او "پادشاه زباله دان" است. و چگونه دیگر می توانید از خود دفاع کنید اگر نه با این اعتقاد که "همه چیز فوق العاده است! هنگامی که آنها به من ریختند ، این بدان معناست که من خاص ، منتخب هستم" و مقدساً (و گاهی در تمام زندگی ام) معتقد هستم که "اگر اینها نبودند آلو ، من چنین شخص فوق العاده ای (-لا) بزرگ نمی شدم. " این شیب ها بود که من را مقاوم تر ، قوی تر و مستعد شرایط استرس زا نکرد.
…و دیگران….
زمان می گذرد ، کودکان بزرگ می شوند ، خانواده های خود را ایجاد می کنند ، در آنها بچه به دنیا می آورند و نقش ها تغییر می کند … از یکبار "سطل زباله" به … و بسیاری دیگر … تا زمانی که می آید ، اگر او بخواهد البته برای یک هویت مهم که یکبار از دست رفته است "خودت باش" … هیچ زباله ، کیسه و کیسه های نادر دیگران.
توصیه شده:
چه اتفاقی برای یک زن می افتد هنگامی که تأثیر جراحت در زباله های او پسمانده است؟
چه اتفاقی برای یک زن می افتد وقتی که ضربه دیگر قدرت قوی بر او ندارد؟ او چگونه به چیزهایی که قبلاً واضح به نظر می رسید نگاه می کند؟ و مهمتر از همه ، آیا او خود همان شخص است یا قبلاً کاملاً ناآشنا است؟ یک روز صبح ، در یک روز بارانی معمولی ، او با افکار عجیبی در سرش بیدار شد.
دوستان شما شما را به پایین می کشند. یا پدیده سطل خرچنگ
افرادی که نمی توانند کاری انجام دهند به شما اطمینان می دهند که برای شما نیز نتیجه ای نخواهد داشت. " به دنبال خوشبختی یک وضعیت معمولی - یک فرد رویای تغییر زندگی خود را برای بهتر دارد و برای این کار سخت تلاش می کند ، او تشنه موفقیت است.
جارو کردن سطل زباله اندیشه های روان درمانگر. از سال نو
به طور کلی ، این همه هیاهو قبل از سال نو؟ به طور خلاصه ، برنامه های بی پایان برای سال آینده؟ شما نمی توانید در شلوغی قبل از تعطیلات شرکت کنید ، هدیه نخرید ، در جیب خود به بابا نوئل (یا بابا نوئل) انجیری نشان دهید ، اما به هر حال سال به پایان می رسد.
"باز هم ما مقداری زباله خریدیم !!!" یا از دست دادن اختیارات والدین
وضعیت: مامان پسر 4 ساله اش را برای ملاقات پدربزرگ و مادربزرگش آورد. کودک خوشحال است که اسباب بازی های جدیدی را که والدین آنها خریداری کرده اند با آنها به اشتراک بگذارد. در پاسخ ، او از مادربزرگش می شنود: "دوباره ، ما مقداری زباله خریدیم
"زباله اطلاعات" چیست و چگونه بر زندگی ما تأثیر می گذارد؟
با مطالعه امکانات و توانایی های آگاهی ، می توانم بگویم که ما خودمان همه رویدادهای زندگی خود را شکل می دهیم ، مشکل در درک نحوه وقوع آن است. همه ما عبارات هوشمندانه ای را خوانده ایم که "افکار واقعیت را جذب می کند" یا "افکار موقعیت ها را شکل می دهند"