من مشکلی دارم ، نمی توانم آن را حل کنم

فهرست مطالب:

تصویری: من مشکلی دارم ، نمی توانم آن را حل کنم

تصویری: من مشکلی دارم ، نمی توانم آن را حل کنم
تصویری: چگونه کد تائید کلش اف کلنز رو بگیریم اگه به جیمیلمون نمیاد؟؟! آموزشی 2024, آوریل
من مشکلی دارم ، نمی توانم آن را حل کنم
من مشکلی دارم ، نمی توانم آن را حل کنم
Anonim

عنوان نویسنده: چه کسی قایق شما را می بوسد؟

من یک مشکل دارم ، - شخص می گوید ، - من نمی توانم آن را حل کنم.

زندگی بستگی به توانایی حل مشکلات دارد. جایگاه مالی. وضعیت در جامعه قدرت داخلی. تمایل به ضربه زدن. توانایی لذت بردن از زندگی.

توانایی حل یک مشکل اصلی است ، به هر حال.

آنچه ما را نمی کشد ما را قوی تر می کند. همیشه یک راهی هست. بهتر است با مشکل مذاکره کنیم نه دعوا. شما یا بخشی از راه حل هستید یا بخشی از مشکل. راه حل مشکل در سطحی بالاتر از سطحی است که در آن بوجود آمده است. شما هیچ مشکلی ندارید ، شما توانایی نگرانی دارید …”.

شما می توانید گزینه ها را برای مدت بسیار طولانی لیست کنید. علاقمندان را می توان با رانندگی "حل مشکل" در موتور جستجو متقاعد کرد. پشت هر رویکرد یک تجربه موفق از زندگی یک فرد … و بیش از یک است. بسیاری از گزینه ها نشان می دهد که هیچ راه حل جهانی برای مشکل وجود ندارد … و همچنین ، مجموعه فوق الذکر ، گویی به فردی که مشکل دارد می گوید:

- حتی امیدوار نباشید که شخص دیگری بتواند راه حلی را پیشنهاد دهد ، - به شخص می گوید ، - شما خود باید به دنبال رویکردی برای این مشکل باشید. تعجب می کنید؟ آیا اینطور است؟ بیایید آن را مشخص کنیم.

شخص بیشتر مشکلات خود را خودش حل می کند. نتایج با او خوب است. بیشتر اوقات ، او دقیقاً فکر نمی کند که چگونه به دنبال راه حل بوده است … چرا ، در واقع؟ مشکل حل شده است!

دنباله ای برای حل مشکل در گذشته توسط او ساخته شده بود. اما در حال حاضر ، شخص به سادگی از آن استفاده می کند. بیشتر اوقات ، از روی عادت.

همیشه اینطور نیست. گاه و بیگاه، زندگی شخصی را به چالش می کشد که او را در موقعیت دشواری قرار می دهد … الگوریتم معمول راه حل دیگر کار نمی کند.

- خیلی سخت است. ناشناخته های زیادی وجود دارد. داده کافی نیست این خارج از قدرت من است. موقعیت من هیچ راه چاره ای ندارد. من چیزی برای پاسخ به این چالش ندارم ، - مرد دستان خود را بالا می اندازد.

در نگاه اول ، این مشکل به عنوان یک چالش خارجی تلقی می شود. این کاملا درست نیست. مشکل سیگنالی است که نشان می دهد فرد توانایی تصمیم گیری درست را از دست داده است. دقیقا. روند ضرر در طول زمان "کشیده" می شود. بنابراین ، تشخیص "در واقع" ضرر ممکن نیست. خطرات افزایش می یابند و لحظه بحرانی فرا می رسد که به آن مشکل می گویند.

- مشکل یک سوال سخت است تعریفی که در دیکشنری توضیحی یافت می شود ، که حل و پیاده سازی آن دشوار است ، می گوید که نیاز به تحقیق و راه حل دارد.

اگر مشکل س questionال سختی است ، بقیه س questionsالات ساده هستند. چه چیزی یک سوال دشوار را از یک سوال ساده متمایز می کند؟ یک فرد به لطف تجربه و دانشی که در حال حاضر دارد به سوالات ساده پاسخ می دهد. تفکر او ، بدون تأخیر ، پاسخ یک س simpleال ساده را "می دهد". در مورد یک مسئله (مشکل) پیچیده وضعیت متفاوت است. تحقیق و یافتن پاسخ زمان می برد. این به دلیل این هست که پاسخ ، مانند س questionال ، شامل حوزه ای از دانش و تجربه شناخته شده ، در دسترس انسان نیست.

با حل سوالات ساده ، شخص به سراغ افراد شناخته شده ، شناخته شده ، قدیمی می رود. راه حل یک مسئله پیچیده مستلزم این است که او به ناشناخته ، ناشناخته ، جدید روی آورد. پاسخ یافت شده در حوزه شناخته شده دشوار نیست و ساده تلقی می شود. پاسخ به یک س difficultال دشوار در حوزه ناشناخته ها نهفته است.

چرا رابطه با ناشناخته ها ، جدید برای فرد مشکل ایجاد می کند؟ زیرا تصمیمی مبتنی بر تصمیم جدید و ناشناخته ، شخصی تهدیدی برای امنیت خود محسوب می شود … او را با خطرات احتمالی تهدید می کند. او نمی تواند عواقب چنین تصمیمی را پیش بینی کند و بنابراین ، به موقع از آن جلوگیری می کند.

حل یک س simpleال ساده ، فرد را در یک "منطقه راحتی" ، امن می گذارد. حل یک مسئله پیچیده شما را به منطقه ای از ناراحتی ، ریسک و خطر می رساند. بنابراین ، تا زمانی که ممکن است ، هنگام مواجهه با یک سوال دشوار ، شخص ترجیح می دهد در تجربه و دانش موجود به دنبال پاسخ باشد.

بشریت از دیرباز با پیامدهای چنین تفکر بی اثر آشنا بوده است. یک راه حل غلط مشکل را برطرف کرده و تعدادی جدید ایجاد می کند, یک راه حل واقعی مشکل اساسی و تعدادی دیگر را برطرف می کند. این الگو برای بسیاری شناخته شده است.

در یک لحظه خاص ، یک فرد با یک واقعیت ناخوشایند روبرو می شود - تصمیمات او کیفیت زندگی او را کاهش می دهد. او یک مشکل را حل می کند و در عوض سه مشکل دریافت می کند. و این سه ، به نوبه خود ، باعث ایجاد ده می شوند. پیشرفت مرد می ایستد. در نهایت. درک اینکه انجام ندادن مشکلات کمتری برای او به همراه خواهد داشت تا با راه حل هایش.

هیچ راه حل جهانی برای این مشکل در طبیعت وجود ندارد. نه به این دلیل که هنوز اختراع نشده است یا اینکه به دقت پنهان شده است. به دلیل این واقعیت وجود ندارد یک راه حل آماده ، الگوریتم همیشه دانش قدیمی است … راه حل واقعی برای یک مسئله پیچیده بر اساس یک مسئله جدید است. در مورد آنچه که نیست.

چرا تصمیمی مبتنی بر تجربه و دانش قدیمی نادرست است؟ از روی میل به امنیت. به دلیل نیاز به تفکر برای پاسخگویی به یک مشکل (جدید) با کمک دانش قدیمی. تفکر فرد تغییرات ایجاد شده توسط مشکل را نادیده می گیرد. تغییراتی که در روند یافتن راه حل بدون مراقبت رها می شوند ، صرف نظر از حل شدن مشکل ایجاد شده ، مشکلات جدیدی را به وجود می آورند.

این پست به روش های تحقیق در مورد چیزهای جدید در جستجوی راه حل های واقعی نمی پردازد. خواننده می تواند آنها را در اینترنت پیدا کند. یا خودتان آن را کشف کنید ، ادامه دهید. شاید تحقیقات شخصی ، خواننده را به این درک برساند که تفکر او ، می خواهد مدت بیشتری در منطقه امن و آسایش بماند ، کیفیت زندگی او را "از بین می برد". این که منطقه راحتی ، در واقع ، خطرناک ترین و پر مخاطره ترین فضا از بین تمام مکانهای بالقوه ای است که او باید در آن باشد. چی یک مشکل نشانه این است که منطقه راحتی که در آن "بیش از حد طولانی نشست" دیگر حتی یک "نوار مرزی" نیست … و اینکه او باید فوراً از آن خارج شود ، در غیر این صورت ، مشکلات بعدی به او آسیب قابل توجهی می رساند.

توصیه شده: