روان درمانی به عنوان فیزیولوژی یا ورزش برای روح

فهرست مطالب:

تصویری: روان درمانی به عنوان فیزیولوژی یا ورزش برای روح

تصویری: روان درمانی به عنوان فیزیولوژی یا ورزش برای روح
تصویری: رشته فیزیولوژی ورزشی در خارج، موسسه مهاجرت تحصیلی | go2tr 2024, آوریل
روان درمانی به عنوان فیزیولوژی یا ورزش برای روح
روان درمانی به عنوان فیزیولوژی یا ورزش برای روح
Anonim

اغلب من پاسخ هایی از افراد مختلف در مورد روانشناسی به عنوان یک علم و روان درمانی به عنوان یک فرایند می شنوم. بی اهمیت ، من به شما می گویم ، پاسخ. و اگر روانشناسی به عنوان یک علم هنوز به نوعی درک می شود - خوب ، فقط به این دلیل که تحقیقات در حال انجام است که از نظر ریاضی تأیید شده است و غیره

آن ها برخی عوامل وجود دارد که می توان به روانشناسی چنین جدیت و "وزنی" داد. در مورد روان درمانی ، بیشتر اوقات مردم اصلاً چیزی نمی فهمند - از این گذشته ، هیچ چیز در آن وجود ندارد که "لمس" شود و به ویژه چیزی برای دیدن وجود ندارد - از این گذشته ، بزرگترین کار در درون یک شخص انجام می شود. و سپس ، تا زمانی که خودتان آن را امتحان نکنید ، هیچ چیز قابل درک نیست - فقط نوعی عرفان ، خیال پردازی و به طور کلی - "این همه روان درمانی شما مزخرف است" - اینها کلماتی است که من اغلب اوقات می شنوم.

خوب ، من خودم را برای متقاعد کردن بیش از حد از دیگران هدف نمی گذارم. من فقط در مورد یک استعاره زیبا ، به نظر من ، صحبت می کنم که اخیراً به طور غیر منتظره ای در سرم "پرواز" کرده است. شاید کسی آن را مفید یا جالب بداند - چه کسی می داند.

پس همین. حدود یک یا دو سال ، من اصلا ورزش نمی کردم. خب ، به عبارت ساده ، کمی از فرم خارج شد. پس از نگاهی انتقادی به خودم در پاییز و آه کشیدن کمی روی شلوار جینم ، که دیگر مناسب آن نیستم ، با اراده ای قوی تلاش کردم تا دوباره به ورزش "بله" بگویم. بنابراین ، یک کارت نیم ساله به نزدیکترین باشگاه بدنسازی خریداری شد - همانطور که می گویند بروید. و اکنون ، پس از یک هفته تمرین سخت ، زمانی که ماهیچه ها کمی به آن عادت کرده بودند و تمام توجهم را به خود جلب نکردند (خوب ، زیرا عادت کردن به آن دشوار بود - پاهایم می لرزید و دستانم می لرزیدند و به طور کلی همه چیز درد می کند) ، بالاخره من توانستم به اطراف نگاه کنم و روند آموزش را مشاهده کنم. و به هر حال ، من در کلاس های مختلف شرکت می کنم. آنها از نظر بار ، سرعت ، ویژگی ، هم گروهی و هم فردی کاملاً متفاوت هستند. اما … من در همه این فعالیت ها یک ساختار را مشاهده کردم.

اول ، گرم کردن وجود دارد که وظیفه آن گرم کردن و کشش ماهیچه ها است. سپس نوعی اقدام شدید ، که در واقع ، آموزش برای آن آغاز شده است. و در پایان ، ماهیچه های فشرده و خسته "آرامش" خود را به دست می آورند - به عنوان یک قاعده ، در پایان هر تمرین ما کشش ، کشش ، تنش را آزاد می کنیم.

این ساختار اتفاقی نیست. این اثر تمرین را به حداکثر می رساند و از آسیب به بدن ما - عضلات ، رباط ها ، تاندون ها و غیره جلوگیری می کند. هدف از چنین ساختاری این است که کارآموزان در عین حال که با بدن خود ملایم هستند ، اثر مطلوب را به دست آورند. و به طور کلی ، این از نظر فیزیولوژیکی و علمی اثبات و تأیید می شود. و این برای بدن کاملاً طبیعی است - من می گویم طبیعی - دقیق.

اما چرا من این همه هستم؟ بله ، در مورد روان درمانی حالا نگاه کن. ما فقط از ماهیچه ها ، استخوان ها ، رباط ها و چیزهای دیگر ساخته نشده ایم. هر یک از ما احساسات ، افکار ، نیازها ، معانی ، مقاصدی داریم - اما در واقع بسیاری از چیزها. و علیرغم این واقعیت که همه این چیزها نامحسوس هستند ، آنها دیگر بخشی از بدن ما ، بدن ما و روان ما نیستند. برای یک لحظه ، به معنای واقعی کلمه برای یک لحظه ، تصور کنید که همه این موارد مانند ماهیچه ها ، رباط ها ، فاسیا و دیگر قسمت های کاملاً ملموس بدن ما است. و سپس روند روان درمانی واضح و قابل درک می شود ، طبیعی است. و از نظر ساختاری بسیار شبیه ورزش است. چه یک جلسه روان درمانی گروهی باشد یا یک جلسه مشاوره فردی - درست مانند تمرینات ورزشی ، آنها ساختار مشخص خود را دارند.

به عنوان مثال ، ما - روانگردانان - هستیم:

- گرم کردن - وظیفه آن "گرم کردن" احساسات ، احساسات ، معانی و آماده سازی مشتری برای کار است.

- عمل - در واقع کار با مشتری.

- اشتراک گذاری یک واکنش حسی است ، حتی می توان گفت نوعی "تخلیه" استرس احساسی ، نوعی کشش برای "ماهیچه های احساسی" ، جذب تجربیاتی است که در حین عمل به دست آورده است.

مثل این.همه چیز طبق قوانین مشابه در ورزش و همچنین در کار با بدن اتفاق می افتد. و اگر دقیقاً به هر فعالیتی نگاه کنید ، کاملاً هر کاری - تقریباً ساختار یکسانی خواهد داشت - خوب ، اگر ما در مورد فعالیتی صحبت می کنیم که هنوز در جهت دستیابی به نتیجه دلخواه با نهایت مراقبت از خود است.

آیا می توان روان درمانی را ورزشی برای روح نامید؟ من فکر می کنم که از نظر بهبود کیفیت زندگی - شما می توانید! به هر حال ، ما ورزش می کنیم تا بدن خود را مرتب کنیم ، احساس بهتری داشته باشیم و زندگی کامل تری داشته باشیم. و روح ، روان - اگرچه فوراً قابل مشاهده نیست ، اما می تواند بسیار قوی تر از بدن آسیب برساند. و گاهی اوقات ، برای زندگی ، مدیریت زندگی و لذت بردن از آن ، باید روح خود را مرتب کنید. بنابراین - بله - روان درمانی را می توان با خیال راحت ورزشی برای روح نامید.

و احتمالاً آخرین تذکر به این متن. بسیاری ممکن است این س askال را بپرسند - آیا واقعاً ضروری است روان درمانگر یا روانشناس برای نظم دادن به روح خود؟ پاسخ در اینجا صریح است - بله ، من به آن نیاز دارم. باز هم ، من یک قیاس با ورزش می کنم. البته می توانید به تنهایی و بدون کمک مربی یا رهبر گروه تناسب اندام به ورزش بپردازید ، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این کار مفید باشد و به شما این امکان را می دهد تا به اثر دلخواه برسید. به هر حال ، مربی به شما کمک می کند تا یک برنامه فردی برای شما تهیه کنید و تمام ویژگی های فردی شما را پوشش دهد و همچنین اطمینان حاصل می کند که هنگام انجام تمرینات آنها را انجام دهید تا بتوانید به آنچه می خواهید برسید و در عین حال به بدن خود آسیب نرسانید.. باز هم ، از تجربه خود می دانم که انجام نادرست تمرینات ورزشی یا می تواند منجر به این واقعیت شود که گروه های عضلانی کاملاً متفاوتی درگیر هستند - کاملاً نه آنهایی که من به آنها نیاز دارم. یا حتی بدتر - به دلیل مصدومیت ورزشی - که بیش از یک بار در غیاب مربی برای من اتفاق افتاد.

همچنین روان درمانگر یا روانشناس ، مانند یک مربی ورزشی ، به نظم دادن به روح کمک می کند. چنین شرایطی را ایجاد می کند تا تغییرات لازم برای این مشتری خاص امکان پذیر شود. و کمک می کند تا آنجا که ممکن است با دقت و ایمن انجام دهید. به طور دوستانه ، شما البته می توانید به تنهایی و بدون توسل به کمک روان درمانگر فکر کنید ، اما این امر به چه نتایجی منجر می شود؟ روشن نکنید کاملا. و همچنین اینکه چقدر ایمن خواهد بود.

و در نهایت ، می خواهم توجه داشته باشم که در روان درمانی درست مانند ورزش ، امکان تغییر تنها در صورتی اتفاق می افتد که شخص (مشتری) بخواهد و مایل است کارهای زیادی برای این کار انجام دهد.

بنابراین - در کلمات معمول در مورد روند معمول. و بدون عرفان و خیال پردازی.

دوستان ، زندگی را به بهترین شکل انجام دهید و از آن لذت ببرید! به ورزش بپردازید ، خودتان را دوست داشته باشید ، مراقب خودتان باشید و روح خود را فراموش نکنید - این بخش جدایی ناپذیر و بسیار مهم شماست.

توصیه شده: