قلاب های جداگانه

تصویری: قلاب های جداگانه

تصویری: قلاب های جداگانه
تصویری: Meysam Ebrahimi & Mehdi Amiri - Gholab ( میثم ابراهیمی و مهدی امیری - قلاب ) 2024, آوریل
قلاب های جداگانه
قلاب های جداگانه
Anonim

بسیاری از مردم همه چیزهایی را که برای موفقیت نیاز داریم ، دارند ، به غیر از انعطاف پذیری احساسی که به همه ما کمک می کند با ضربه های سرنوشت مقابله کنیم. انعطاف پذیری با پرش از قلاب افکار ، احساسات و طرح های بی حاصل شروع می شود و اقدامات روزانه را با اهداف ، ارزش ها و امیدهای بلند مدت هماهنگ می کند.

به همان اندازه که تعداد کارمندان وجود دارد ، می توانید در محل کار مجبور شوید. اغلب در حین مشورت ، رهبرانی را می بینید که به "وظیفه" وابسته هستند. آنها با یک چک لیست از کارهایی که انجام می دهند به جلسه می روند و فقط در مورد موارد خاصی با شرکت کنندگان در جلسه صحبت می کنند ("من قبل از ناهار به گزارش فروش احتیاج دارم") ، نه فقط به عنوان افرادی که در جهت یک هدف مشترک تلاش می کنند ("چه کسی ایده دارد که چگونه کارایی پروژه را افزایش دهید؟ ") یا از تکنیک های مشابه استفاده کنید (" چگونه به مصرف کننده چیزی منحصر به فرد بدهیم که به آن افتخار می کنیم؟ "). اگر همکار وظیفه خود را انجام ندهد ، مدیر گوشه گیر و پرخاشگر می شود. یا روی چیزهای کوچکی تمرکز می کند ("دستورالعمل باید تا ساعت 5 بعدازظهر امروز تصویب شود ، هیچ بهانه ای وجود ندارد") و نگران نیازها ، افکار و خواسته های مهمتر گروه نیست - به عنوان مثال ، برای یک مورد تمجید نمی کند. آفرین. یا ، در پاسخ ، او فقط به آنچه مربوط به وظیفه است علاقه خواهد داشت: "شاخص های شما در این سه ماه کاهش یافته است" (به جای این که بگویید: "من می بینم که شاخص های شما کاهش یافته است. چه مشکلاتی دارید و چگونه می توانیم آنها را حل کنیم؟" با هم؟ ").

در عوض ، مدیران انعطاف پذیر احساسی به چیزهای کوچک توجه نمی کنند. آنها می دانند که جزئیات مهم هستند ، اما در فکر و برنامه ریزی از وظیفه به هدف حرکت می کنند. قبل از یک جلسه ، یک مدیر انعطاف پذیر از نظر احساسی ممکن است از خود بپرسد: "هدف (کلی) ما از این جلسه چیست؟" "بازخورد من چگونه به آنها در دستیابی به اهداف خود کمک می کند؟"

یکی دیگر از مشکلات بسیار رایج در محل کار ، تعامل بیش از حد است. تا چند دهه پیش ، کار به عنوان راهی برای امرار معاش و به عنوان یک منطقه از زندگی به عنوان باشگاه ، سرگرمی و کلیسا یا معبد در نظر گرفته می شد. در حال حاضر ، برای بسیاری از ما ، محل کار محل اصلی اجتماعی شدن است و مشاغل با رفاه همراه است. علاوه بر این ، در همه جا به ما آموزش داده می شود که امکان جستجو و جستجوی "هدف" در ربات وجود دارد. البته ، یک روبات می تواند بهزیستی روانی ما را تقویت کند ، اما از دست دادن دیدگاه و حس تناسب نیز می تواند آسان تر باشد.

تعامل بیش از حد خود را به صورت زیر نشان می دهد:

  • اشاره دفاعی به "تجربه" ،
  • نیاز مداوم به داشتن همه پاسخ ها ،
  • ناتوانی در پذیرش اشتباهات خود

در روابط شخصی با همکاران ، این خود را به معنای بی معنایی آرام نسبت به همکاران ، درگیر شدن در امور دیگران یا هیجان بیش از حد به دلیل تحریک و هوس دیگران در افکار (یا مکالمات) شما نشان می دهد.

برای افرادی که روی قلاب هستند ، "تعامل کمتر" به نظر می رسد گول زدن کار است. این اشتباه است. شما می توانید به سادگی از خود فاصله بگیرید ، همه چیز را کنار بگذارید (شما را در قلاب نگه دارد) ، ابعاد بسیار بیشتری از زندگی را کشف کنید و در عین حال برای ارزشهای واقعی خود به طور م moreثرتری کار کنید.

این مقاله به لطف کتاب "چابکی احساسی" نوشته سوزان دیوید ظاهر شد

توصیه شده: