خوب بودن را یاد بگیرید

تصویری: خوب بودن را یاد بگیرید

تصویری: خوب بودن را یاد بگیرید
تصویری: درس اول (۱) آموزش زبان ترکی را به سرعت یاد بگیرید 2024, مارس
خوب بودن را یاد بگیرید
خوب بودن را یاد بگیرید
Anonim

یکی از در دسترس ترین ، نه ساده ، اما امکان پذیر و در دسترس ترین فرصت ها برای همه برای شروع زندگی کامل تر ، هماهنگ تر و عمیق تر ، انجام کارهایی است که به آنها دست می زنید و به شدت به شما مربوط می شوند.

فوق العاده خوب - به عنوان مثال ، در یکی از تقریب ها ، این بدان معناست که شما در برابر عزیزترین ، معتبرترین ، نزدیکترین ، مهمترین موجود برای شما (نه لزوما یک شخص) شرمنده نیستید.

در تقریب بعدی ، این بسیار خوب است ، این زمانی است که احساس می کنید این موجود در حال حاضر با چشمان شما نگاه می کند و با دستان شما احساس می کند ، و شما به سادگی نمی توانید به خود اجازه دهید که چنین باشد. این موجود می تواند همان چیزی باشد که شما می توانید آن را کلمه خدا بنامید (اگر این کلمه به شما مربوط است) یا می تواند یکی از عزیزان باشد یا احساس عقلانیت زندگی - مهم نیست. مهم این است که چیزی بیش از خودتان و مربوط به شما باشد.

برای اینکه بتوانید هر شغلی را به خوبی انجام دهید ، باید در حال حاضر از همه مشاغل دیگر دست بکشید. و در یک تجارت واحد بمانید ، در این تجارت واحد منحل شوید. به طور کامل در آن باشد. در کل به معنای بدون فکر است. افکار همیشه چیزی غیر از آنچه هستند هستند. و شما نه در چیز دیگری بلکه در آنچه اکنون است می مانید و می مانید. افکار فقط افکار کلامی واقعی یا تصاویر همراه در جایی در "درون" شما نیستند. افکار همه "درون" خود فرآیندهای بسته بر خود شبیه سازی می شوند ، مانند احساسات ، خلق و خو ، حالات.

ده کار وجود ندارد ، صد نگرانی در هر لحظه از یک کار وجود ندارد. اما کاملاً ، کاملاً. شما همه چیز دیگر را رها می کنید ، گویی بینایی خود را از دست می دهید ، کنترل خود را بر همه چیز دیگر از دست می دهید. این کار آسان نیست و در ابتدا ممکن است حداقل بسیار نامفهوم و غیرمعمول به نظر برسد ، یا حتی ترسناک باشد. به نظر می رسد دلت برای زندگی تنگ شده است ، زندگی ای که احساس می کردی شبیه زندگی است ، زندگی ای که برایت آشنا و آشنا به نظر می رسید. رها کردن همه چیز در جهان ، تنها ماندن با چیزی ، برای شما دشوار و ترسناک است ، از این واقعیت که احساس معمول خود را در این مورد از دست می دهید.

اگر شما مراقب یک کودک هستید ، در این مورد کاملاً دوست دارید. بدون خواسته ، بدون تأمل - فقط همین. اگر شما در حال تهیه گزارش هستید ، فقط این گزارش ، فقط این پدیده است و هیچ چیز دیگر. نه انتظار برای پایان کار ، نه تمایل به استراحت ، نه کوچکترین نگاه به آینده ، نه برنامه های پیش رو ، نه عجله برای به پایان رساندن چیزی در اسرع وقت برای اینکه در آنجا "در آنجا" ، در جلو قرار بگیرم. این تنها چیزی است که وجود دارد. اگر ظرف ها را می شویید ، تنها چیزی است که وجود دارد. و اگر بتوانید چنین باشید ، بدون یک احساس واحد ، بدون یک فکر واحد ، بدون یک شک و تردید ، بدون یک "اما" واحد ، بدون تلاش و کوشش وارد زندگی می شوید. شما فقط نمی توانید کمک کنید اما روشن نکنید. و زندگی را آغاز خواهید کرد. و در عین حال ، احیای فضا و امور را که با حضور خود لمس می کنید ، آغاز خواهید کرد. نه عمدی. این شما را مهم یا خاص نمی کند - برای شما بسیار ساده و طبیعی خواهد بود. و تصور این که چگونه و چرا زمانی متفاوت بوده اید برای شما دشوار خواهد بود.

شما حضور زندگی را همین جا ، نفس ، نبض و ضربان قلب آن را کشف خواهید کرد. متوجه خواهید شد که این کار با یک عمل واحد ، یا با یک عمل واحد ، یا با یک تجلی ارتباط ندارد. احساس زندگی همیشه وجود دارد ، جایی را جستجو نمی کند ، هیچ جا حرکت نمی کند و هرگز از خود جدا نمی شود. با احساس این ، آرامش وصف ناپذیری را فرا خواهید گرفت. متوجه می شوید که جایی برای رفتن ندارید ، جایی برای عجله ندارید ، اما باید زودتر برای تهیه گیاهان خانگی خوشمزه در بازار عجله کنید.

به تدریج متوجه خواهید شد که نه یک اتم واحد ، نه یک حرکت واحد ، نه یک قدم یا عمل ، یک کلمه و یک احساس مهمتر از چیزهای دیگر نیست. خواهید دید که هیچ چیز در زندگی مهمتر از هر چیز دیگری نیست.به شباهت و برابری همه چیز در اطراف پی خواهید برد ، معادل کوچکترین با بزرگترین.

توصیه شده: