اثربخشی روان درمانی: اثبات شده ، اثبات شده ، واقعی

تصویری: اثربخشی روان درمانی: اثبات شده ، اثبات شده ، واقعی

تصویری: اثربخشی روان درمانی: اثبات شده ، اثبات شده ، واقعی
تصویری: جالب و ترسناک😳 Interesting and scary 2024, آوریل
اثربخشی روان درمانی: اثبات شده ، اثبات شده ، واقعی
اثربخشی روان درمانی: اثبات شده ، اثبات شده ، واقعی
Anonim

و در اینجا پست قبلی وعده داده شده در مورد تحقیقات جدی پزشکی است.

اخیراً ، Pabmed یک متاآنالیز از اثربخشی مقایسه ای درمان های مختلف برای اختلالات اضطرابی منتشر کرده است. کارآزمایی تصادفی کنترل شده ، همه موارد. در کل ، تقریباً 40،000 بیمار در این امر شرکت کردند. سه "تشخیص" مورد بررسی قرار گرفت: اختلال هراس ، اختلال اضطراب فراگیر و هراس اجتماعی. ارزیابی و مقایسه اثربخشی چندین گزینه برای درمان دارویی و تکنیک های مختلف "روانشناختی".

از جمله ، هنگام جمع بندی نتایج در انتشارات Pabmed ، عبارت زیر وجود داشت: "ES-pre-post برای روان درمانی ها با دارونما های قرص تفاوتی نداشت ؛ این یافته را نمی توان با ناهمگونی ، سوگیری انتشار یا اثرات بیعت توضیح داد" (ج). با دیدن او ، برخی از افراد آشفته با اختلال نقص توجه شروع به شادی با کلاه فریاد زدند: من می دانستم که باور دارم ، امیدوارم - روان درمانی بی اثر است ، همه اینها یک فریب است ، تأثیر آن شبیه دارونما است … بگویید "چه کسی شک می کند" (ج)

از آنجا که این فریادهای پرشور در بازنشر در شبکه شروع به پراکنده شدن کرد ، حتی از طریق صفحات افراد کاملاً جدی مربوط به علم و پزشکی ، من ضروری می دانم که اساس تحقیقات انجام شده را به تفصیل تجزیه و تحلیل کنم. از آنجا که موضوع جالب است ، و کارهای زیادی توسط محققان انجام شده است تا به سادگی متن را با چشمان خود مرور کنند ، بدون اینکه زحمت خود را برای درک اصل مطالب نوشته شده بکاهند. اما این اصل برای کسی که بی توجه>> 3 می خواند می تواند کاملاً غیرمنتظره باشد

در سطرهای اول ، کمی شک و تردید اجباری وجود دارد. انتشار در Pabmed به اصطلاح چکیده است ، فقط نتایج مختصر در آنجا نشان داده شده است و بس. هیچ توضیحی درباره روشهای تحقیق و سایر جزئیات مهم که تفسیر نتایج به آنها بستگی دارد ، وجود ندارد.

به عنوان مثال ، هیچ توصیفی از تصویر بالینی دقیق اختلالات اضطرابی وجود ندارد. با ارزیابی اثربخشی درمان موافقت کنید:

- فردی که از انبوه افراد در حمل و نقل عمومی یا در میان جمعیت ناراحتی روانی را تجربه می کند …

آگاروفوبی که در صورت لزوم عبور از آستانه خانه خود دچار وحشت شده است …

- برای یک اسکیزوفرنی تحت آزار و اذیت شدید که نگران است از اینکه اورانگوتانهای بزرگ آینده با لیزر در دست او را در حال حاضر از پشت بام خانه ها تعقیب می کنند …

اینها سه تفاوت بزرگ هستند ، اگرچه اختلال اضطراب را می توان در هر سه گزینه تشخیص داد. در هر سه گزینه ، اثربخشی تکنیک های یکسان کاملاً متفاوت خواهد بود - و این باعث تعجب نمی شود ، ما می کشیم. باید اینطور باشد.

هیچ توصیفی از یک شاخص جهانی اثربخشی و روشی برای محاسبه آن برای روشهای مختلف درمانی وجود ندارد.

همچنین شرح دقیقی از روش تحقیق وجود ندارد ، به عنوان مثال ، مشخص نیست که محققان چگونه "دارونما روانشناختی" را تدوین و تعریف کرده اند - بله ، آنها در نشریه دارای یک شاخص مشابه هستند.

اما - چو! من نمی خواهم این پست شبیه تلاشی برای توجیه آن با جستجوی لکه ای در چشم دیگران باشد. بله ، از چکیده مشخص نیست چه شرایطی مورد بررسی قرار گرفته است (شکل کلینیک ، شدت شدت اضطراب و غیره) ، مشخص نیست که تجزیه و تحلیل دقیق چگونه و با چه معیارهایی انجام شده است. این لحظه شک و تردید اجباری است. بیایید این را به عنوان یک اصل بدست آوریم که این مطالعه به درستی سازماندهی شده است ، شاخص ها به طور دقیق و قابل اعتماد تدوین شده اند و روشها کاملاً با کلینیک مطابقت دارند.

بنابراین ، محققان اثربخشی درمان را ارزیابی کردند. برای این منظور ، از شاخص جهانی "اندازه اثر" (از این پس ES) استفاده شد.

شاخص های اثربخشی درمان برای اختلالات اضطرابی به شرح زیر است:

ES مهارکننده های بازجذب سروتونین غیر انتخابی = 2 ، 25

ES مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین = 2.09

ES بنزودیازپین ها = 2.15

ES داروهای ضدافسردگی سه حلقه ای = 1.83

روان درمانی ذهن آگاهی شناختی ES = 1.56

ES "آرامش" (بدون توضیح ، آنچه را که می خواهید درک کنید) = 1 ، 36

ES روان درمانی فردی شناختی-رفتاری = 1.30

ES روان درمانی گروهی شناختی-رفتاری = 1 ، 22

درمان سایکودینامیکی ES = 1 ، 17

ES روان درمانی غیر شخصی از راه دور (به عنوان مثال ، مکاتبات روان درمانی در اینترنت) = 1 ، 11

روش ES برای پردازش ضربه های احساسی با استفاده از حرکات چشم Francine Shapiro = 1، 03

ES درمان بین فردی (بین فردی) = 0.78

ترکیب ES از روان درمانی شناختی و "داروها" (یعنی داروها بدون مشخص کردن کدامیک) = 2 ، 12

ES "ورزش" (به هر معنا که باشد) = 1.23

ES دارونما دارویی = 1.29

دارونما روانشناختی ES = 0.83

لیست های انتظار ES = 0.20

اینها در واقع همه اعداد اصلی هستند که قابل مقایسه و تجزیه و تحلیل هستند.

از این داده ها می توان دریافت که روان درمانی شناختی واقعاً فردی م thanثرتر از دارونما است و گروه درمانی کمی کمتر از اثربخشی دارونما است.

اما بیایید یک ثانیه به یاد بیاوریم که دارونما دارویی چیست. "اثر دارونما" به وضعیتی اطلاق می شود که در طول تحقیقات پزشکی ، بیماران بی سر و صدا با پستانک تغذیه می شوند - و بیماران هنوز بهبود می یابند. یعنی بیمار گروه کنترل مطمئن است که مانند بقیه با داروهای واقعی تحت درمان است ، اما آنها به طور پنهانی به او پستانک می دهند. تسکین دهنده. این کار با بیماران گروه کنترل برای مقایسه نتیجه درمان دارویی و غیر درمانی انجام می شود.

اثر دارونما یک اثر روانی برجسته است. یک مثال کلاسیک ، هنگامی که به پرستار زشت ، عصبانی ، بی ادب و همیشه مزاحم به بیماران گروه 1 پستانک داده می شود و سر بیماران مهربان و خندان به بیماران گروه 2 داده می شود. شاخه. پرستار با بی ادبی شما را مجبور می کند بنوشید و زبان خود را نشان دهید ، و رئیس بخش از دستاوردهای پزشکی صحبت می کند و پستانک را به عنوان جدیدترین ، منحصر به فرد و بسیار م remedyثر دارویی توصیف می کند. و در گروه دوم ، اثر دارونما به طور قابل توجهی بیشتر از گروه اول است.

هنگامی که فردی دارونما دریافت می کند ، مطمئن است که در مطالعه دارو شرکت می کند ، و داروی جدیدی (به شخص اطلاع داده شد ، وی رضایت خود را برای شرکت امضا کرد). شخص متقاعد شده است که به طور کامل با جدیدترین داروها ، همه شرایط ، همه راهها ، همه فعالیتها ، اقدامات ، محیط زیست درمان می شود - دقیقاً این را نشان می دهد. و اعتقاد او به بهبود او کمک می کند. این چیزی نیست جز عنصر "پیشنهاد" ، یعنی عنصری از تأثیر روان درمانی است.

بنابراین فریاد مشتاقانه "اثر روان درمانی همان اثر دارویی PLACEBO بود" در واقع منطقی به نظر می رسد "اثر روان درمانی همان اثر بخشی روان درمانی بود." بیایید برای کسانی که مورب می خوانند و چند کلمه را خارج از زمینه می خوانند ، احمق کنند ^ _ ^

محققان عمدا دارونما را از دارونما روانشناختی جدا کردند (مهم نیست که چگونه مورد دوم را تعریف می کنند ، اما شک و تردید بیشتر بود).

اگر با دقت بخوانید و برای درک آنچه در چکیده فرا تجزیه و تحلیل نوشته شده است تلاش کنید ، به نتایج زیر می رسیم:

-اثربخشی درمان دارویی بالاتر از اثربخشی روان درمانی است ، به ویژه هنگامی که در مورد کلینیک عمومی شرایط روانپزشکی صحبت می شود

- اثربخشی روان درمانی شناختی 1.5-2 برابر بیشتر از اثربخشی "دارونما روانشناختی" است. درمان دارویی نیز تقریباً یک و نیم برابر م placeثرتر از دارونما است.

- اثربخشی کلی روان درمانی شناختی و دارودرمانی از نظر اثربخشی تقریباً از همه روشهای جداگانه فراتر می رود.

- اثربخشی روان درمانی شناختی در مقایسه با روش شاپیرو و روان درمانی بین فردی (بین فردی) بسیار بیشتر است

اگر این نتیجه گیری ها به زبان ساده انسانی بیان شده اند:

- در موارد شدید ، دارو بهتر از روان درمانی عمل می کند.

- روان درمانی م isثر است.

- روان درمانی و دارو در کنار هم بهتر از جداگانه است.

- هرچه "رقص با تنبور" کمتر باشد ، روان درمانی م effectiveثرتر است. هرچه تعداد رقص ها بیشتر باشد ، نتیجه کمتر است.

و حالا ، با دستی که بر روی پنجمین فضای بین دنده ای در سمت چپ دارید ، به من بگویید: آیا این نتیجه گیری ها برای شما خبر فوری بوده است یا قبلاً چنین چیزی را حدس زده اید؟)))

توصیه شده: