چگونه کودک را نابغه تربیت کنیم؟

تصویری: چگونه کودک را نابغه تربیت کنیم؟

تصویری: چگونه کودک را نابغه تربیت کنیم؟
تصویری: چگونه کودک سالم و قوی تربیت کنیم؟ دوره های رشد کودک پسر و دختر - دکتر انوشه 2024, آوریل
چگونه کودک را نابغه تربیت کنیم؟
چگونه کودک را نابغه تربیت کنیم؟
Anonim

اکثر ما نابغه های این جهان را تحسین می کنیم. اما همه نمی دانند که نبوغ از ژن ها ناشی نمی شود ، اگرچه ریشه این کلمات مشابه است. آزمایش رابرت گرکام چه چیزی را ثابت کرد؟ از 200 بچه ای که از نطفه پدران برجسته به دنیا آمده اند ، فقط یکی از آنها توانایی هایی را در دوران کودکی نشان داده است. اما وقتی آن مرد خوش شانس بزرگ شد ، استعداد خود را در شراب و مواد مخدر از بین برد.

اگرچه بسیاری از آزمایش ها خلاف این را تایید کرده اند. با توجه به شرایط مناسب ، هر کودک سالم می تواند نابغه شود. هنگامی که این امر توسط مبتکران شوروی ، معلمان تأیید شد - شیتینین ، نیکیتین ، آلتشولر.

شچتینین در کتاب خود "آغوش عظمت" موردی را توصیف کرد که به مدرسه موسیقی وارد نشد زیرا کمیته پذیرش به او جمله وحشتناکی گفت: "تو خرس روی گوشت قدم گذاشته ای." پس از آن ، در طول سال تحصیلی ، او درگیر توسعه مداوم استعدادهای موسیقی بود. هنگامی که او یک سال بعد به همان مدرسه بازگشت ، وارد شد ، زیرا مشخص شد که دارای توانایی های موسیقی عالی است.

همه ما می دانیم که جهان چقدر یهودیان نابغه به ما داده است. آیا می دانید که بسیاری از بچه های یهودی از دوران کودکی اغلب عبارت زیر را به او می گویند: "من معتقدم که شما می توانید یک شخص بزرگ شوید!" لطفا توجه داشته باشید نه ؛ "تو مرد بزرگی هستی." دومی پیام کمی متفاوت را به کودک منتقل می کند. یعنی: "شما می توانید تبدیل شوید ، اما نمی توانید تبدیل شوید" - آنها می گویند انتخاب با شماست.

روزی روزگاری ، یک دنباله جهانی از اقدامات بزرگسالان کشف شد که به کودک کمک می کرد که اینشتین یا میکل آنژ شود. علاوه بر این ، توسط بزرگسالان برای نشان دادن استعدادهای پنهان خود استفاده می شد. اما بر اساس نمونه های افراد درخشان آشکار شد. والدین بزرگان چه کردند؟

مرحله ی 1. استعداد کودک را در اسرع وقت آشکار کنید. در واقع ، به من بگو مادر عزیز ، آیا دیدن استعداد هنری در اولین خط خطی روی دیوار آسان است؟ اگر دختر لباسهایی از وسایل و کفشهای مادرش ترکیب کند. و پسر داستان هایی درباره هیولا می نویسد ، آیا این فکر که او نویسنده داستان های علمی تخیلی آینده است به ذهن می رسد؟ و اگر بچه ها تصمیم بگیرند اسباب بازی ها یا نوت بوک های خود را به همکلاسی های خود بفروشند ، واکنش مادر آنها شگفت انگیز خواهد بود: "اما شما احتمالا تاجران درخشان آینده هستید." حداقل در فضای ما پس از اتحاد جماهیر شوروی ، این واکنش کمتری از سوی مادر است.

اما موتزارت آهنگسازی را در 3 سالگی شروع کرد ، نه به این دلیل که او موتزارت است. والدینش خیلی زود آغاز استعداد را در او دیدند. مرحله اول توسط آنها انجام شد. آنها متوجه شدند زیرا به توانایی های او بسیار توجه داشتند. آنها متوجه این موضوع شدند زیرا معتقد بودند این امکان وجود دارد. آنها معتقد بودند که به خوبی می توانند یک بچه نابغه داشته باشند و آن را در او تشویق کردند. آنها این استعداد را با تمرکز توجه نوزاد بر آن تقویت کردند. آنها توجه خود را به این امر جلب کردند ، حتی تجلی استعداد کودکان را بسیار ارزشمند دانستند و این ارزش استعداد را در ذهن کودک نشان داد.

مرحله 2. کودک را به پرورش استعداد تشویق کنید. در اصل ، کودک به ستایش ، تأیید ، حمایت نیاز دارد. و حتی بیشتر در موضوعی شکننده مانند توسعه استعدادها. چند بار می توانیم به خاطر بیاوریم که در کودکی ما را سرزنش می کردند یا به اولین کار خود توجه نمی کردیم؟ آنها آن را خشک تحسین کردند. آنها نقاشی را به مهمانان نشان دادند یا آنها را مجبور به خواندن شعر کردند. اما حالا مهمانان رفته اند و دیگر بوی غرور و تحسین نمی دهد. فقط چهره تند مادرم ، که می گوید او اشتباه می خواند ، کلمات اشتباه گفت ، لباس اشتباه پوشید ، خورشید را اشتباه رنگ آمیزی کرد - نه سبز ، بلکه زرد. اما پیکاسو یک خورشید زرد رنگ نکرد! امیدوارم نقاشی های نابغه شما به سطل زباله نرسد؟

تشویق و تأیید اعتماد به نفس را در کودک ایجاد می کند و حتی وقتی با اولین مشکلات روبرو می شود ، هنگامی که مجبور است در عرق پیشانی خود کار کند ، می داند که بیهوده نیست. بسیاری از افراد بزرگ به یاد می آورند که چگونه ایمان عزیزان از آنها حمایت کرد.شما می توانید احساسات خود را شخصاً برای کودک بیان کنید: "من از روشی که شما انجام دادید خوشم می آید. من به تو افتخار میکنم. من روش شما را تحسین می کنم."

این عبارات یا عکس آن: "هیچی ، متوسطی ، بی حوصلگی" ، در تمام عمر کودک در روح او به صدا در می آید - شما انتخاب می کنید. بله ، بله ، تعجب نکنید. کودک نمی تواند چنین انتخابی داشته باشد. او مانند اسفنجی پیامهایی را که با اعمال خود به او می دهید ، با نگاه و لحن صدایتان جذب می کند. بنابراین ، نه تنها صحبت کردن ، بلکه این احساس در سطح عمیق روح مادر نیز مهم است.

ما یک قطعه دیوار را برای او انتخاب می کنیم ، چیزهای غیر ضروری را هدیه می کنیم و در اسرع وقت یک ساز موسیقی می خریم. و به یاد داشته باشید ، اگر این کمی انیشتین باشد ، خانه شما وارونه می شود ، ماشین ها و عروسک ها به صورت قطعات جدا می شوند و لوازم مادر و وسایل پدر پیدا می شود و به تشخیص آنها استفاده می شود.

و در حالی که نابغه کوچک خواهان تمجید و افتخار کوچک خانواده است. پس لطفا صبور باشید یک کار سخت مادری در انتظار شماست. اما از آنجا که شما هنوز این مقاله را می خوانید ، بدین معناست که شما تمام ویژگی های یک مادر نابغه را دارید که قادر به پرورش یک اعجوبه کوچک است.

مرحله 3 مطالب با کیفیت ، تدریس و معلمان را در اختیار کودک بگذارید. بیایید صافی ماناسیان ستاره قزاقستانی را به خاطر بسپاریم. مادرش در سن 2 سالگی دخترش را برای آموزش فردی نزد یک طراح رقص با استعداد برد. ما باید قدردانی کنیم که چگونه مادر صفی کار درستی انجام داد و چه حیف که بسیاری از مادران به این مرحله از حمایت از فرزند استعداد خود نمی رسند.

بیایید نگاهی به این مرحله بیندازیم. شامل - ارائه گواش ، روغن ، پاستل و تا حد امکان به هنرمند کودک. یک بار لازارف ، معلم سال در مسکو ، به کودکان معمولی بوم و روغن داد و آنها شروع به نقاشی شاهکارها کردند. تعجب آور نیست ، زیرا هنگام انجام این مرحله از حمایت ، استعداد کودک فرصت ها و تجربه گسترده تری دارد. لازم است کودک را به یک معلم با استعداد دعوت کنید. بسیار مهم است که تا آنجا که ممکن است در مسابقاتی شرکت کنید که کودک می تواند برنده شود. او را به سفر هدایت کنید ، او را به گردش ببرید ، تا آنجا که ممکن است اشیاء زیبا را برای تصویر نشان دهید. این وظیفه مادر است.

بیایید مثال مربوط به اینشتین را نیز در نظر بگیریم. مطمئناً آنها بلافاصله یک میکروسکوپ یا حتی یک مجموعه کامل برای آزمایش برای او خریدند. یک ورزشکار به مربی خوب و عملکرد خوب در مسابقات نیاز دارد. به طور کلی ، اصل تقریباً یکسان است - مواد ، معلمان ، برداشتها ، مسابقات - همه چیز باید در بالاترین سطح باشد. به هر حال ، کودک شما احتمالاً در آینده فرد فوق العاده ای است ، به این معنی که او شایسته بهترین ها برای رشد استعداد خود است.

مرحله 4 یاد بگیرید که چگونه با ضررها کنار بیایید. هر شخص بزرگی پیروزی و باخت داشته است. در نگاه اول ، این کار آنقدرها هم که به نظر می رسد آسان نیست. ما در این مورد در مورد ضرر و زیان صحبت می کنیم. واکنشهای طبیعی در برابر شکست عبارتند از درد ، اندوه ، غم ، ناامیدی. شکست می تواند حتی یک بزرگسال را برای مدتی ناراحت کند. کودک می تواند تحت هجوم چنین احساسات قوی بشکند. به خصوص اگر او متوجه نشود که چه اتفاقی برای او می افتد. او ممکن است از واکنش خود نسبت به اولین شکست شوکه شود. او حتی ممکن است آن را برای شما صدا نکند.

و مهمترین چیزی که یک مادر می تواند در این لحظه بدهد این است که به کودک یاد بدهد که در غم از دست دادن سوگواری کند. نوابغ می دانند که چه تعداد نسخه های خطی ، نقاشی ، آثار علمی همراه با کل تکه های زندگی آنها - ماه ها ، سالها کار در پرتگاه ناپدید شده است. چه چیزی به یک فرد با استعداد کمک می کند تا از درد ناشی از فقدان جان سالم به در ببرد و دوباره مانند پرنده ققنوس از خاکستر برخاسته و راه رسیدن به یک هدف بزرگ را ادامه دهد؟ توانایی سوگواری برای از دست دادن شما و حرکت به جلو.

حالا بچه خود را تصور کنید که در مسابقه برنده نشده است. او ممکن است فکر کند که دیگر نباید این تجارت را انجام دهد. و اگر شما نیز چنین فکر می کنید ، استعداد واقعی را در جوانه نابود خواهید کرد.

اگر نوزاد دوست یا حیوان خانگی خود را از دست داده است - وظیفه مادر این است که در مورد آن صحبت کند ، در مورد اینکه چگونه غم ، اندوه و درد در چنین شرایطی عادی هستند احساس می کند.می توانید گریه کنید ، می توانید مدتی غصه بخورید ، یک روز عزاداری بسازید. و بعد از مدتی به مسیر اصلی خود بازگردید.

در مورد از دست دادن فرزند نیز چنین است. ضروری است که در این مورد با او صحبت کنید. نگویید: "ناراحت نشو ، امروز باختی ، فردا برنده خواهی شد." احساسات او را درک کنید و با او صحبت کنید ، حتی اگر احساسات خود را پنهان کند یا تشخیص ندهد. او ممکن است بگوید: "نه ، من اصلا ناراحت نیستم." اما این مورد نیست. برای یک کودک نوپا ، بیان این احساسات به معنای رهایی خود از بار گناه ، شرم ، غم و درد است. این بدان معناست که به تمایل برای انجام سرگرمی مورد علاقه خود بازگردید. می توانید تجربیات خود را ترسیم یا مجسم کنید. اگر برای کودک و شما دشوار است که در مورد احساسات صحبت کنید. و … امیدوارم به پسرت اجازه بدی گریه کنه؟

مرحله 5 حرکت به سمت هدف را آموزش دهید. همه مراحل طی شده است. کودک در حال حاضر مشغول سرگرمی مورد علاقه خود است و همه افراد اطراف خود را با استعداد جوان خود مورد توجه قرار می دهد. او حتی برنده شده است و همیشه از حمایت شما برخوردار است. و او همچنین طعم شکست را می چشد. او با کمک شما با این کار دشوار کنار آمد. بنابراین چه مشکلاتی می تواند در انتظار شما باشد در حال حاضر در مسیر یک مادر نابغه؟ ناگهان او ممکن است از مورد جالب دیگری مطلع شود. او ممکن است از انجام کارهای سخت خود به طور منظم خسته شود. او ممکن است فقط فکر کند که کودکانی را که با او درس می خوانند یا معلم ها را دوست ندارد. بلایمی! می توانم تصور کنم چقدر تعجب کرده اید. به هر حال ، شما تلاش ، زمان و به احتمال زیاد بودجه زیادی را صرف آن کرده اید! شما انتظار چنین چرخشی از رویدادها را نداشتید. من واکنش ناامیدی ، سردرگمی ، عصبانیت شما را درک می کنم. در واقع ، فقط در این مرحله ، شما به صبر بیشتری نیاز دارید.

چگونه می توانید نبوغ خود را متقاعد کنید که او نیاز به دست کشیدن از کار آغاز شده ندارد ، بلکه باید آن را به نتیجه منطقی برساند؟ اول ، شما باید سعی کنید موضع مبارز نداشته باشید - "فقط بالای جسد من مدرسه موسیقی را ترک خواهید کرد!" شما باید استدلال ها ، نمونه های افراد بزرگ را آماده کنید. با آرامش بنشینید و با فرزند خود در مورد اهمیت حرکت به سمت هدف تا انتها ، علیرغم کسالت و به نظر رسیدن کمال صحبت کنید. زیرا این تنها راه است و راه دیگری برای رسیدن به هدف نیست. آن زمان تمام می شود و رسیدن به آن سخت تر خواهد بود.

می توانید به فرزند خود فرصت دهید تا فکر کند. همانطور که این گفتگو را ادامه می دهید ، به او کمک کنید تا یک برنامه عملی تهیه کند. یک هدف مشخص را کنار هم بگذارید: او در آینده چه می خواهد؟ و نکات را با جزئیات بنویسید - چگونه می توانید به این مهم برسید. چه اقداماتی باید انجام دهد؟ در مورد زمانی که به هدف می رسد رویاپردازی کنید. و در اجرای این نکات از طرح به او کمک کنید. اگر خودتان انجام این مرحله را دشوار می دانید ، از کمک روانشناس استفاده کنید. توضیح دهید مشکل شما چیست و فرزند شما به چه چیزی نیاز دارد.

روانشناس را با دقت انتخاب کنید. اگر ناگهان روانشناس شما شروع به پرسیدن چنین سالاتی می کند: آیا این واقعاً هدف شما است و آیا باید متقاعد کردن کودک را برای مشارکت در این فعالیت متوقف کنید؟ سپس بلافاصله تصمیم بگیرید که این روانشناس برای شما مناسب نیست. به هر حال ، هدف شما این است که به فرزند خود کمک کنید تا استعداد خود را پرورش دهد. و مسئولیت در عین کوچک بودن دقیقاً بر دوش شماست.

البته ، شما به کودک تجاوز نمی کنید و به او فشار روانی وارد می کنید. اما در فضایی آرام ، برای کودک شما مهم است که چنین تجربه ای را بدست آورد: همراه با شما ، این مسیر را از حالت واژگونی و تمایل به ترک هدف (و این برای هر نابغه ای صادق بود) به یک بزرگ یا ساده طی کنید. آینده مطلوب در مواردی است که کودک در صورت مواجه شدن با چنین بن بست خلاقانه هر مرحله بعدی را می شناسد. و در آینده ، این تجربه همیشه برای او مفید خواهد بود. برای دستیابی به هر هدفی ، فرزند شما به طرحی که در این مرحله به او آموزش می دهید تکیه می کند.

در پایان به او پیشنهاد دهید که فقط سعی کند سرگرمی مورد علاقه خود را ادامه دهد. پس از مدتی تصمیم بگیرید ، یا شاید همه تردیدها فروکش کرده باشد ، و اکنون او می خواهد با انرژی تازه ادامه دهد؟ و سپس ، شاید او واقعاً با بچه ها یا معلم درگیری داشته باشد؟ در مورد این موضوع با او صحبت کنید.در صورت تکرار چنین درگیری هایی از یک روانشناس کمک بگیرید. و اگر این اولین بار است ، سعی کنید آن را بفهمید و به نوزاد کمک کنید. یا شاید این گریه او از صمیم قلب است؟ و سپس مادر درخشان معلم با استعداد دیگری برای فرزند خود پیدا می کند.

بسیاری از کودکان از این نوع مشارکت و حمایت والدین خود برای آزادی خود برخوردار نبودند. فرزند خود را با کارهای دشوار یک نابغه کوچک رها نکنید. اما اگر فرزند شما ، علیرغم تلاش های شما ، همچنان به مسائل مورد علاقه خود ، دور زدن و حتی ترک مدرسه ادامه می دهد ، شاید زمان او هنوز فرا نرسیده است و وقتی بزرگ می شود و مستقل می شود ، همه درس های شما را به خاطر می آورد و استعدادهای خود را به جهان نشان می دهد.

مامان عزیز ، چرا همه این مراحل را روی خود اعمال نمی کنی؟ شاید استعداد شما نیز زیر آوار ناامیدی ها ، ناشناخته ها و انتقادات دوران کودکی دفن شده است؟ و در صورتی که بتوانید آن کودک خلاق را در خود بیرون بیاورید ، درک فرزند شما برای شما آسان تر خواهد بود؟

سعی کنید همه این مراحل را پشت سر بگذارید ، اما اکنون خودتان یک مادر دلسوز برای نبوغ کوچک درونی خود باشید. بنابراین ، اول از همه ، به یاد داشته باشید که در دوران کودکی از انجام چه کارهایی لذت می بردید؟ فعالیت های متروکه خود را که زمانی شادی به همراه داشت و شما را خوشحال کرد به خاطر دارید؟ لیستی از این سرگرمی ها را بنویسید.

ثانیاً ، کلماتی تحسین برانگیز را که در مورد ابراز وجود خود در دوران کودکی شنیده اید ، روی کاغذ بنویسید. و کلمات غرور و تحسین خود را که در بالا بحث کردیم اضافه کنید ، به یاد دارید؟ حالا این ورق را در یک مکان برجسته آویزان کنید.

ثالثاً ، شروع به تهیه مواد با کیفیت برای خود کنید ، در دوره ها یا دروس فردی ثبت نام کنید ، به دانشگاه بروید و نظرات خود را پر کنید. و شرکت در مسابقات را فراموش نکنید! زحمات خود را بفرستید ، جسورانه از مخفیگاه خارج شوید.

چهارم ، البته ، چگونه می تواند بدون ضرر باشد؟ ابتدا بنویسید ، پیدا کنید (شاید چیزی در اتاق زیر شیروانی والدین شما پنهان شده بود) آنچه را که از دست داده اید ، دور انداخته و نابود شده است ، بیابید. همه را شرح دهید ، بنویسید یا از احساس غم خود آگاه شوید. ما باید برای این تلفات عزادار باشیم ، در غیر این صورت حماقت خلاق دور نیست. شما فکر خواهید کرد: بله ، خوب ، من عاشق رقص بودم ، پس چه؟ حالا ، در سالهای من؟ آیا می دانستید که دوست من ، بالای 40 سال ، رقص را شروع کرد و اکنون به طور منظم با پیروزی های شگفت انگیز از مسابقات بین المللی رقص می آید؟

پنجم ، برای خود یک هدف مشخص تعیین کنید. می خواهید در چند سال به چه چیزی برسید تا برای استعداد مدفون زیر آوار تعصب ، ترس ها و باورها در نابغه شما آسیب نبیند؟ و برنامه عمل را با جزئیات بنویسید.

و نه تنها آن را بنویسید ، بلکه روز به روز شروع به اجرای این طرح کنید. برای خودتان وقت بگذارید. فکر نکنید که با مشغول شدن به سرگرمی های بیهوده کودکان ، خانواده خود را فریب می دهید. شما در این پنج مرحله به طور سیستماتیک از خود حمایت خواهید کرد. در نتیجه ، خانواده شما همچنان به شما افتخار خواهند کرد و فرزندان شما نیز از شما الگو خواهند گرفت.

در خاتمه ، می خواهم برای شما مادر عزیز و فرزندانتان آرزوی موفقیت و پیروزی های درخشان داشته باشم! و به یاد داشته باشید ، شما می توانید افراد بزرگی شوید! انتخاب باشماست! مراقب خودت باش!

توصیه شده: