راه سلطنتی به سمت ناخودآگاه: رویکردهای کار با رویاها

فهرست مطالب:

تصویری: راه سلطنتی به سمت ناخودآگاه: رویکردهای کار با رویاها

تصویری: راه سلطنتی به سمت ناخودآگاه: رویکردهای کار با رویاها
تصویری: زندگی رویاها و ناخودآگاه قسمت دوم:(راههای دستیابی به ضمیر ناخودآگاه انسان) 2024, آوریل
راه سلطنتی به سمت ناخودآگاه: رویکردهای کار با رویاها
راه سلطنتی به سمت ناخودآگاه: رویکردهای کار با رویاها
Anonim

فقط برای افراد در حالت بیداری ، جهان یکسان است. هر فرد خوابیده در دنیای خود می چرخد.

هراکلیتوس افسوس

رویاپردازی ، همانطور که فروید قبلاً می گفت ، راه سلطنتی برای درک ناخودآگاه است. کار با رویاها یکی از مهمترین اجزای روان درمانی است. یک رویا به طور همزمان یک تشخیص ، یک دستورالعمل درمانی و خود درمان است. رویا پردازی همچنین "راه سلطنتی" برای درک رابطه درمانگر و مشتری است. در دوره روان درمانی ، تعداد رویاهایی که برخی از جنبه های این روابط در آنها نمایش داده می شود ، افزایش می یابد.

در هنگام خواب ، آگاهی ما در ورطه ناخودآگاه فرو می رود ، جایی که با خطر جذب مواجه می شود. بسیاری از رویاهای مهم پیامهایی را از عمیق ترین قسمت شخصیت ما حمل می کنند و همچنین می توانند به عنوان یک تجربه عمل کنند.

مردم در همه زمان ها سعی در تعبیر خواب داشته اند. همه سنت های تفسیری موافق بودند که بیان معنای یک رویا دشوار است. در تلمود آمده است: "خوابی که تعبیرش را دریافت نکرده است مانند نامه ای است که در پاکت باز نشده است."

نظریه رویا از دو جهت تکامل یافته است. نمایندگان راه اول ، با شروع از قوانین فیزیولوژیکی ، رویاها را نقض خواب معمولی ، بقایای تجربیات روز می دانستند. طبق این رویکرد ، خواب سالم ، خواب بدون رویا است. در رویکرد فیزیولوژیست ها ، رویا بیشتر یک فرآیند "عصبی" است تا یک فرایند "ذهنی". وقوع آن بازتابی است اولین نفری که به فرایند ذهنی خواب توجه کرد ، S. Freud بود. در اثر وی "تفسیر رویاها" تجزیه و تحلیل پدیده رویاها ارائه شد.

امروزه دو روش برای کار با رویاها وجود دارد. مورد اول بر اساس روش فرویدی تفسیر است. برای این رویکرد ، س mainال اصلی در تحلیل رویاها است "چرا؟" وظیفه تجزیه و تحلیل کننده تجدید نظر در تجربه رویدادهای قبلی است. رویکرد دوم در کار رویایی این سال را بیان می کند: "برای چی؟" … از دیدگاه این رویکرد ، رویاها از ناخودآگاه سیگنال می دهند ، این سیگنال ها در مورد چیزی هشدار می دهند ، گزارش می دهند ، وظایفی را برای رویاپرداز تعیین می کنند.

قوانین کار با رویاها عبارتند از: به شرح زیر:

1) آگاهی از وضعیت فعلی مشتری ؛

2) یک رویا یک فرایند درونی است که در ناخودآگاه اتفاق می افتد و فقط خود رویاپرداز و کارگردان و فیلمنامه نویس و بازیگر و مخاطبان بصری رویا هستند. بنابراین ، فقط خود رویاپرداز می داند که رویای او در مورد چیست ؛

3) نیازی نیست که تصاویر رویایی به معنای واقعی کلمه گرفته شوند ، آنها بخشی از شخصیت مشتری و پویایی زندگی ذهنی او هستند.

4) یک تفسیر کاملا دقیق از یک آرمان شهر است.

5) هر عنصر یک رویا اطلاعاتی را در مورد رویا به طور کلی حمل می کند.

6) رویاها دارای پتانسیل رشد و توسعه هستند.

نظریه و تحلیل رویاها در رویکرد Z. فروید

تکنیک تجزیه و تحلیل رویا مشابه تکنیک معمول روانکاوی است ، اینها ارتباطات رایگان هستند. تجزیه و تحلیل نحوه ارتباط عناصر رویا با تجربه قبلی مشتری را روشن می کند. شکل گیری رویاها - پردازش فعال اطلاعات ؛ فروید این کار را دوباره انجام داد کار خواب روانکاوی این فرایندها را به ترتیب "معکوس" بازتولید می کند. پردازش اطلاعات در خواب به چندین مورد خلاصه می شود فرآیندها:

- ضخیم شدن تصاویر تا همپوشانی آنها ؛ محتوای رویاها مخفف افکار پنهان است ؛ در روند تراکم ، برخی از افکار را می توان در یک کل گروه بندی کرد و ترکیبات عجیب و غریبی ایجاد کرد.

- جانبداری - یک عنصر پنهان با یک ارتباط دور آشکار می شود ، یک "اشاره" ، یا یک عنصر ناچیز به جای یک عنصر مهم مطرح می شود.

- واژگون شدن - تمایل یا عمل رویاپرداز توسط افراد دیگر انجام می شود.

- نماد سازی - به پنهان کردن افکار رویایی کمک می کند.

- تبدیل افکار و احساسات پنهان به تصاویر بصری;

- پردازش ثانویه - فعالیتی که به رویا ظاهری منظم می بخشد.

نظریه و تحلیل رویاها در رویکرد C. G. یونگ

نمایندگی K. G. ایده های یونگ در مورد عملکرد رویاها با ایده های او در مورد ساختار روان انسان همراه است. در مدل K. G. ناخودآگاه یونگ منبع بزرگی است که طبیعت آن نسبت به ایده های خوب و بد بی تفاوت است.

کیلوگرم. یونگ نوشت:

"من هرگز با فروید موافق نیستم که یک رویا نوعی" نما "است که معنی را پنهان می کند - وقتی معنی وجود دارد ، اما به نظر می رسد عمداً از آگاهی پنهان است. به نظر من طبیعت خواب مملو از فریب عمدی نیست ، چیزی در آن به روش ممکن و مناسب برای آن بیان می شود - درست مانند رشد گیاه یا حیوان به دنبال غذا. در این صورت تمایلی برای فریب ما وجود ندارد ، اما خود ما می توانیم فریب خورده باشیم … مدتها قبل از اینکه من فروید را بشناسم ، ناخودآگاه و رویاهایی که مستقیماً آن را بیان می کردند به نظر من فرایندهای طبیعی بود ، که در آنها هیچ چیز دلخواه و حتی عمداً گمراه کننده وجود ندارد. هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم نوعی حیله گری طبیعی ناخودآگاه وجود دارد ، به قیاس با حیله گری آگاهانه."

کیلوگرم. یونگ به گفتگوی بین نفس و ناخودآگاه اهمیت زیادی می داد. رویاها ، بر اساس این رویکرد ، تلاشی برای ادغام آگاهی و ناخودآگاه از طریق گفتگوی بین آنها است.

کیلوگرم. یونگ معتقد بود که نمی توان ناخودآگاه را هوشیار کرد ، زیرا امکانات نفس در مقایسه با ناخودآگاه بسیار کمتر است. گفتگو به شما امکان می دهد تا نمودار تعامل بین آگاهی و ناخودآگاه را بسازید. خواب دیدن یک گفتگوی قابل دسترس و طبیعی و بدون زحمت بین آگاهی و ناخودآگاه است. ناخودآگاه این گفتگو را مدیریت می کند و آگاهی با آنچه ناخودآگاه در اختیار آن قرار می دهد در تماس است. کیلوگرم. یونگ معتقد بود که خواب وضعیت را روشن می کند ، یک پیام ، هشدار یا الزام آگاهی ناخودآگاه است.

رویاها حاوی پیامهایی از ناخودآگاه در سه سطح شخصی ، عمومی و جمعی هستند. توطئه های رویایی از ناخودآگاه شخصی مربوط به زندگی روزمره رویاپرداز است. در سطح ناخودآگاه عمومی خواب بیننده پیامهای عمومی دریافت می کند ، همان چیزی که حافظه عمومی او را به آن فرا می خواند. حافظه عمومی در سناریوهای زندگی ، برنامه ها سازماندهی شده است. پیامهای عمومی تلاش می کنند خود منحصر به فرد یک فرد را معمولی و عمومی جلوه دهند. ناخودآگاه جمعی شامل تمام تجربیات بشریت است که به شکل کهن الگوها (تصاویر اولیه ، نمونه های اولیه) حفظ شده است. کهن الگوها در سطح ناخودآگاه زمینه ساز سازماندهی تجربیات شخصی آنها هستند. از نظر یونگ ، کهن الگوها محتوای رویاها را تشکیل می دهند که در انواع مختلف تصاویر رویایی کهن الگویی بوجود می آیند. طرح های رویایی کهن الگویی با شخصیت های اساطیری ، قهرمانانه ، افسانه ای مرتبط است.

از دیدگاه این رویکرد ، رویاها چنین چیزی را انجام می دهند کارکرد:

- تجلی کهن الگو - ارائه نمادهای کهن الگویی به آگاهی. کهن الگوها محرک های خاص و ساختار آنها هستند و نوعی انتزاع نیستند. آگاهی از آرکی تایپ ها تنها با نمادها امکان پذیر است.

- تفسیر دیالوگ. یک رویا یک گذر موقت به جهان دیگر است ، غوطه ور شدن آگاهی در واقعیت دیگری ، جایی که دانش لازم برای رشد و تحول شخصیت را دریافت می کند.

- جبران خسارت. رویا دارای ماهیت جبرانی است ، در رویا نفس به پیامهای ناخودآگاه باز می شود. اگر فردی رویایی را به خاطر آورد ، این نشان می دهد که ناخودآگاه چیزی می خواهد ، و آگاهی مقاومت می کند. یونگ خاطرنشان کرد که موقعیت آگاهانه ، از یک سو ، و ناخودآگاه به شکلی که در خواب ظاهر می شود ، از سوی دیگر ، در یک رابطه مکمل قرار دارند.

- تقویت روش تعبیر خواب به عنوان گفتگوی بین آگاهی و ناخودآگاه جمعی ، روش تقویت نامیده می شد.

مراحل تقویت:

1) پس از ارائه رویا ، از رویاپرداز دعوت می شود تا آزادانه با نمادها و تصاویر رویای بازی کند.

2) پس از آن مرحله جمع آوری انجمن ها و تعبیرات آزمایشی از خواب دنبال می شود.

3) مراجعه به اسطوره ها ، افسانه ها ، افسانه ها ، موضوعات مذهبی برای درک سطوح عمیق نمادگرایی رویایی.

4) تعبیر خواب به عنوان حامل اطلاعات مهم ناخودآگاه.

5) اجرای آیینی اقدامات نشان دهنده آنچه رویا خواستار آن است.

نظریه و تحلیل رویاها در رویکرد گشتالت

در درمان گشتالت ، کار با رویا شامل در نظر گرفتن عناصر رویا به عنوان بخش هایی از شخصیتی است که در تضاد هستند ، به عنوان نمایش احساسات ، نقش ها و حالات. سیستم روابط بین عناصر یک رویا نشان دهنده سیستم روابط بین بخش هایی از شخصیت است. یک رویا پنجره ای است برای رنجش ، خواسته ها ، درگیری ها ، رنج ها. وظیفه کار با یک رویا ، ادغام بخشهای بیگانه و رد شده از "من" است. رویکرد گشتالت در کار خود با چشم اندازها نه بر درک محتوای آن ، بلکه بر تجربه آن تمرکز می کند. این تجربه با تمرکز بر احساسات فیزیکی ، از طریق حرکات بدن ، حرکات ، حالات صورت ، مجسمه سازی یا طراحی افزایش می یابد. یک رویا نوعی گشتالت ناتمام است ، کار با یک رویا برای تکمیل گشتالت ، بدست آوردن یکپارچگی است.

F. Perls این تکنیک را پیشنهاد کرد "هویت با تصاویر رویایی". ماهیت این تکنیک این است که از رویاپرداز خواسته می شود که نقش یک شخصیت رویایی را "بازی" کند ، صحبت کند و حرکت کند ، بر اساس این نقش. شناسایی با تصاویر رویایی به شما امکان می دهد قسمت های رد شده "من" را بازیابی کنید.

حماسه های کار با رویاها در رویکرد گشتالت:

- رویای آشکار شدن - رویاپرداز خواب را به صورت اول شخص در زمان حال بیان می کند.

- تمرکز بر جزئیات - رویاپرداز به طور مستقل احساسی ترین عناصر خواب را شناسایی می کند.

- شناسایی با تصاویر رویایی - رویاپرداز به طور مداوم با هر تصویر مشخص می شود ، از طرف آن صحبت می کند و عمل می کند.

- سازماندهی گفتگو بین تصاویر رویایی;

- ایجاد ارتباط بین عناصر یک رویا;

- توضیح اینکه چه احساسات ، تجربیات ، نیازهایی در خواب منعکس شده است.

کپی به طرف. در کارهای واقعی ، گرایش به طرح های تفسیری در شکل "خالص" آنها یک افسانه است. هیچ رویائی را نمی توان به طور کامل بازتولید ، به طور کامل ضبط یا به طور کامل توضیح داد. با بیان برعکس ، ما راز را ساده می کنیم. من هرگز نمی توانم درباره قدرت ، مقیاس و راه های رسیدن به راه حل این فرایند اسرار آمیز همه چیز را بفهمم.

حتی رویای معروف در مورد تزریق ایرما ، که فروید سعی کرد تا انتها توضیح دهد ، بیش از صد سال است که مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و تفاسیر جدیدی ایجاد می کند. این رویا پایان ناپذیر است ، هر نوبت جدیدی از اپتیک جنبه های جدیدی از آن را آشکار می کند.

سختی درمانگر ، تمایل به تحت فشار قرار دادن فرد در ذهن ، که بسیار فراتر از طرح های تجزیه و تحلیل رویاها است ، تجربه کمی ، اضطراب و بی اعتقادی را به خود و دیگری پنهان می کند. منظور من این نیست که بگویم دانش لازم نیست ، برعکس ، دانش ، هرچقدر هم که عجیب به نظر برسد ، غنی می شود. "طرحواره" زمانی مفید است که چیزی نیاز به بازنگری داشته باشد. در حالی که این رویا توسط روان درمانگر به عنوان یک معما ، کارآگاه تلقی می شود ، اما برای درمان چندان مثر نیست. هنگامی که "طرحواره" های مختلف تجزیه و تحلیل به طور کامل جذب می شوند ، مرزها و نامهای متمایز خود را از دست می دهند. اما دانش باید با تعدادی منابع گریزناپذیر و دشوار برای بیان قدرت روان درمانگر همراه شود.

توصیه شده: