چگونه یاد گرفتم که از خودم حمایت کنم

تصویری: چگونه یاد گرفتم که از خودم حمایت کنم

تصویری: چگونه یاد گرفتم که از خودم حمایت کنم
تصویری: چطوری لهجه آمریکایی یاد گرفتم؟‌ یادگیری زبان انگلیسی و تقویت لهجه و تلفظ اصیل انگلیسی 2024, آوریل
چگونه یاد گرفتم که از خودم حمایت کنم
چگونه یاد گرفتم که از خودم حمایت کنم
Anonim

مدت زیادی با این احساس زندگی کردم که به اندازه کافی خوب نیستم. اینکه من به نوعی آنقدر موفق نیستم. اینکه من به نوعی آنقدر توانمند نیستم. به نحوی که من نمی توانم هر کاری را که دوست دارم انجام دهم.

و هرچه بیشتر فکر می کردم که به نوعی متفاوت هستم ، از نظر احساسی بدتر می شود. نارضایتی مداوم از خودم تمام قدرتم را از من گرفت. و چیز دیگری برای آنها باقی نمانده بود.

همه چیز تغییر کرد وقتی تصمیم گرفتم سعی کنم به چیزی که در حال شکست خوردن هستم توجه کنم. و توجه به آنچه در حال حاضر در حال رخ دادن است ، آنچه در حال حاضر می توانم ، و آنچه آموخته ام.

و من با توجه به حتی کوچکترین کارهای کوچکی که انجام دادم ، متوجه این موضوع شدم.

چگونه این کار را شروع کردم؟

هر شب قبل از خواب ، روز گذشته را در چشم خود نگاه می کردم و به یاد می آوردم که امروز چه کار کرده ام. و او آن را با دیکتافون گفت.

من متوجه همه کارهایی شدم که می توانستم انجام دهم. "آیا شما غذایی آماده کرده اید؟ آفرین!". برای خواربار فروشی رفتید؟ آفرین!" "آیا با دوست خود صحبت کرده اید؟ آفرین!" "آیا شما کار جدیدی انجام داده اید ، حتی یک قدم کوچک به سوی کاری که قبلاً کار نمی کرد؟ آفرین!" و او خود را برای همه اینها ستایش کرد و گفت: "خوب ، امروز شما این کار را کردید. تا همین اواخر ، شما نمی توانستید این کار را انجام دهید ، اما امروز این کار را انجام دادید. من از آن راضی هستم!"

اگر چیزی آنطور که دوست داشتم پیش نرفت ، یاد گرفتم که از خودم حمایت کنم و با خودم می گویم: "بله ، این نتیجه ای نداشت. حیف است. من ناراحت هستم. اما من به تو ایمان دارم. من معتقدم که شما می توانید در مراحل کوچک حرکت کنید. این که در حال حاضر چیزی درست نشده است و این یک تجربه است. می توان آن را برای آینده در نظر گرفت. و اگر به کار خود ادامه دهید ، مطمئناً نتیجه حاصل خواهد شد. بهترین کاری را که می توانید انجام دهید. مهمترین چیز این است که این کار را انجام دهید!"

و بنابراین ، به لطف این حمایت خودم ، کنار آمدن با موارد مختلف دشوار برای من آسان تر شد. آنچه در ابتدا کارساز نبود و دست نیافتنی به نظر می رسید ، به تدریج محقق شد.

با تشکر از این واقعیت که همه چیز را با دیکتافون تلفظ کردم و کار خوبی را که می توانستم انجام دهم پیدا کردم ، با آرامش بیشتری شروع به خواب کردم. و در زندگی من شادی و هماهنگی بیشتری در روح من وجود داشت. شادتر شدم. و ارتباط با شکست و کنار آمدن با مشکلات برایم آسان تر شد.

من متقاعد شده ام که حمایت از کودک ، اعتقاد به او و تأکید بر کاری که در حال حاضر انجام می دهد نیز بسیار مهم است. موفقیت ها و دستاوردهای او را با موارد قبلی مقایسه کنید.

در این زمینه ، من به یاد می آورم که چگونه چند سال پیش در جایی داستانی درباره مادری خواندم که هنگام بررسی دفترچه های یک دختر کلاس اول ابتدایی ، نامه هایی را که دخترش می توانست به خوبی بنویسد ، با قلم سبز نشان داد. و بنابراین ، با تمرکز توجه دختر بر آنچه می تواند به خوبی بنویسد ، مادر به دخترش کمک کرد تا مهارت های خود را توسعه دهد. و خیلی زود خود دختر هم در نوشتن و هم در بقیه چیزها تسلط داشت. او نیازی به ترغیب به انجام تکالیفش نداشت ، او خود آنها را با علاقه و شادی انجام می داد.

سپس ، با خواندن این داستان ، من فقط این واقعیت را تحسین کردم که "همه چیز یک نابغه ساده است". و من از این که همه چیز در سیستم مدرسه ما و به طور کلی در تربیت فرزندان اشتباه انجام شده است ، ناامیدی بزرگی را احساس کردم. در مدرسه ، تمرکز بر روی اشتباهات است ، نه بر آنچه قبلاً خوب بوده است. و این ، به نظر من ، تا حد زیادی مانع یادگیری کودکان با علاقه و شادی می شود.

این پست قلم سبز همچنین یکی از اجزای سازنده مهم در ایجاد پایه برای حمایت شخصی من بود.

گاهی اوقات روزم را روی ضبط صوت ضبط نمی کردم ، و سپس متوجه می شدم که چگونه انرژی و ایمان من به خود می افتد ، شادی من کمتر می شود. فقط در تمام دوران کودکی من فقط از پدر و مادرم انتقاد و نارضایتی شنیدم ، بنابراین شما می توانید خیلی سریع به این حالت نارضایتی از خودتان برسید ، این برای من بسیار آشنا است. بنابراین ، برای زندگی در حمایت از خود ، لازم بود و باید مدام روی این موضوع تمرکز کنید. احتمالاً در آن زمان ، تا زمانی که همه سلول های عصبی شبکه به گونه ای تنظیم شوند که افکار من منحصراً در مورد روحیه مثبت من باشد. نمی دانم ، شاید این اتفاق هرگز رخ ندهد.من آماده هستم تا تمام زندگی خود را با گفتن همه چیز روی ضبط قبل از خواب حمایت کنم. و من می خواهم این کار را انجام دهم زیرا به من کمک می کند تا با مشکلات کنار بیایم. بنابراین ، برای من بسیار مهم است که از خودم حمایت کنم.

چگونه به چه کلماتی رسیدم که برای خودم مهم است که به خودم بگویم؟

در ابتدا ، من یاد گرفتم که از خودم حمایت کنم ، متوجه شدم از چه حمایتی می خواهم از عزیزان دریافت کنم. از خودم پرسیدم: "دوست دارم الان از یکی از عزیزانم چه چیزی بشنوم؟ به طوری که او چگونه از من حمایت می کند؟ اکنون چه کلماتی از من حمایت می کند؟ " و جواب پیدا شد. متوجه شدم چه کلماتی را دوست دارم بشنوم. به خودم به آنها گفتم

و بنابراین من می توانم نه تنها قبل از خواب ، بلکه در هر شرایط ناخوشایند از خودم حمایت کنم.

و این بدان معنا نیست که من نمی توانم از سایر افراد ، نزدیکان و عزیزان حمایت بخواهم. من نیز برای حمایت به آنها مراجعه می کنم. و در عین حال مطمئن هستم که حمایت از خود ، ایمان به خود ، اساس هماهنگی در روح است ، این اساس هرگونه تغییر است.

دقیقاً برای پوسیدگی روی خود ، انتقاد نکردن ، سرزنش نکردن: "چگونه می توانید؟! شما عسل شیرین کاری نکرده اید! هیچ کاری نمیتونی بکنی! " و دیگر انتقادات را نگویید.

و حمایت از خودم ، با ایمان به خودم ، به قدرتم ، به توانایی هایم به من کمک می کند تا زندگی را به شیوه خودم طی کنم. هر چند نه ساده ، اما راهی که رفتن برایم جالب و الهام بخش است!

تو در مورد آن چه فکر می کنی؟

توصیه شده: