صندوقچه گنج که در قفل و کلید نگهداری می شد

صندوقچه گنج که در قفل و کلید نگهداری می شد
صندوقچه گنج که در قفل و کلید نگهداری می شد
Anonim

وقتی مشتریان با درخواستی به من مراجعه می کنند که به خود اطمینان ندارند و از خود ناراضی هستند ، به نظر می رسد که اگر خود را بهبود بخشند ، برخی از ویژگی ها و ابرقدرت های فوق العاده را توسعه دهند ، یا کامل تر یا ایده آل تر شوند ، پس از آن آنها از خود راضی و مطمئن خواهند بود

و اغلب آنها نقاط ضعف خود را نمی پذیرند ، زیرا آنها را درگیر خود می دانند.

و اغلب آنها می خواهند از شر چیزی خلاص شوند و تغییر کنند.

و چقدر متعجب و حتی گیج شده اند که من پیشنهاد می کنم که نقاط ضعف خود را بپذیرند و از شر آنها خلاص نشوند.

و وقتی آنها از این راه می روند و می توانند برخی از نقاط ضعف خود را بپذیرند ، ناگهان متوجه می شوند که این ضعف ها چقدر می تواند برای آنها مفید باشد.

و چقدر انرژی برای زندگی آزاد می کنند ، که برای نفی این ضعف ها استفاده شد.

و وقتی آنها این جنبه ها را در خود تشخیص دهند ، چه تعداد فرصت پیش روی آنها قرار می گیرد.

مثل این است که یک صندوقچه گنج باز کنید که در قفل و کلید نگه داشته می شد. و از آنها به نفع خود استفاده کنید و آنها را پنهان نکنید.

از آنجا که مشتریان اغلب از ارائه چنین کاری شگفت زده می شوند ، من تصور کردم که احتمالاً برای آنها مفید خواهد بود که در مورد آن بیشتر بدانند. این کار بر چه اساسی استوار است. و چرا به این کار در درمان گشتالت توجه زیادی می شود.

این اثر بر اساس یکپارچگی انسان (اصل کل گرایی) ، بر اساس نظریه قطب ها و بر اساس نظریه متناقض تغییر توسط آرنولد بیسر بنا شده است.

این کار ادغام دو قطبی اغلب پیشنهاد می شود که در قالب گفتگو بین این طرفین انجام شود.

تکنیکی که برای این کار استفاده می شود "دو صندلی" نام دارد.

پیشنهاد می کنم مشتری به نوبت روی یکی از صندلی ها بنشیند.

و روی هر صندلی ، خود را با یکی از دو طرف / قسمت مرتبط می کند.

یکی مورد قبول و تأیید او قرار گرفت.

دیگری توسط وی تکذیب / رد می شود و ظاهرا دخالت می کند.

و در روند این گفتگو ، مشتری خود را در نقش یکی از قسمتهای دیگر خود زندگی می کند.

و هنگامی که او متوجه این قسمت ها می شود ، در هر نقشی مانند او احساس می کند ، ناگهان مشخص می شود که در موقعیت قسمت رد شده ، او فرصت های جدیدی را برای خود باز می کند ، قدرت این را می بیند ، افزایش انرژی را احساس می کند.

و این به او کمک می کند تا این قسمت رد شده را برای خود مناسب کند و از آن برای منافع خود استفاده کند.

و سپس انعطاف پذیری و گزینه های بیشتری برای عمل دارد.

و به لطف این ، او می تواند راههای جدیدی را برای رفع نیازهای خود جستجو و امتحان کند. روش هایی که تا زمانی که او این قسمت منکر را نپذیرفت ، در دسترس او نبود.

چه فکری در این باره دارید؟

آیا قسمتهایی دارید که قبول آنها برای شما دشوار است؟

توصیه شده: