2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من مطمئن هستم که اکثر بیماری های ما (حدود 80) با مشکلات یا جنبه های روانی مرتبط هستند. یعنی ، با این واقعیت که از طریق یک علامت یا بیماری ، ما برخی از نیازهای مهم خود را برآورده می کنیم. فقط ما این کار را ناخودآگاه و به شیوه ای ناشیانه انجام می دهیم. و اگر این نیازها را بیابید و به دنبال فرصتهایی باشید که چگونه می توان آنها را مستقیماً برآورده کرد ، علائم از بین می روند.
من می دانم که بسیاری ممکن است با من مخالف باشند.
و درعین حال ، من نه تنها از طریق خواندن ادبیات ، بلکه از طریق تجربه خودم نیز به این اعتقاد رسیدم.
به نظر من ، موقعیتهای بسیار کنجکاوی در زندگی داشته ام که به لطف آنها به این دیدگاه رسیدم.
برای اولین بار ، با ثبت نام برای ماستوپاتی در مرکز سرطان شناسی ، با این واقعیت روبرو شدم که احساسات و نیازهای پشت آنها نقش مهمی در بیماری ایفا می کند.
این در سال 2013 بود. در آن زمان ، من هنوز در مورد علایم علائم و بیماری ها زیاد نمی فهمیدم. اما من قبلاً قدم هایی در جهت درک این موضوع برداشته بودم که بیماری چیزی نیست که به شخص حمله کند و به هیچ وجه نمی توان از آن جلوگیری کرد.
در آن زمان ، من یک کتاب با عنوان شگفت انگیز برای من در آن زمان خریدم "بیماری خود را دوست داشته باش" ، والری سینلنیکووا. بنابراین برای من عجیب بود که بشنوم که من به عشق بیماری خود دعوت شده ام. آن وقت فکر کردم: "مات و مبهوت! من!؟ باید!؟ عشق!؟ من !؟ مرض!؟"
با این وجود ، کنجکاوی از شک و تردید بهتر شد. و شروع کردم به خواندن کتاب.
و از همان سطرهای اول کتاب ، من با نگاهی جدید به علل بیماری آغشته شده ام.
و بیشتر و بیشتر آنچه را که با نویسنده موافقم پیدا کردم.
والری سینلنیکوف در این کتاب پیشنهاد کرد به ناخودآگاه خود مراجعه کرده و برای بهبود برنامه ریزی مجدد داشته باشید. و این فرآیند باید از طریق آگاهی از احساسات شما و نیازهایی که در پشت آنها وجود داشت ، طی شود.
و بنابراین من این تمرین را با موضوع ماستوپاتی انجام دادم.
بعد از چند ماه ، مجبور شدم به مامولوژیست مرکز انکولوژی بروم. من به ملاقات می آیم ، تشخیص را انجام دهید. و با رسیدن به نتایج ، به پزشک می گویم: "من واقعاً می خواهم از شما بشنوم که یک پویایی مثبت دارم." و در پاسخ من از دکتر می شنوم: "دیگر لازم نیست به ما مراجعه کنید." من از چنین پاسخی مات و مبهوت شدم. من فکر می کنم: "شاید من چیزی را به او زدم و او دیگر نمی خواهد من به او بروم؟" و از او می پرسم: "چرا دیگر نمی آیم؟" و او پاسخ می دهد: "آسیب شناسی شما مشخص نشده است. شما دیگر نیازی ندارید که با ما تحت نظر باشید."
شادی و خوشحالی من حد و مرزی نداشت! من به راهرو رفتم تا منتظر کمک او باشم و در حالی که منتظر کمک او بودم ، فقط از شادی می ترکیدم که آمادگی پریدن ، پریدن و آواز خواندن را از شادی داشتم! و یکی از نزدیکان را در آغوش بگیرید و ببوسید!
پس از آن ، من شروع به جستجو و خواندن ادبیات بیشتر در مورد موضوع روان تنی کردم.
و من به کتابی از ویاچسلاو گوسف برخورد کردم "دارویی برای بیماری ها. درمان بیماریها با استفاده از روان درمانی ". این کتاب برای من یک کتاب شگفت انگیز بود ، که در آن نویسنده در مورد علل بیماری ها به شیوه ای در دسترس ، قابل فهم و مفصل صحبت می کند و دانش پزشکی و روان درمانی را در جهات مختلف (درمان گشتالت ، روش درمانی) ترکیب می کند. و اینکه چگونه می توان علل بیماری ها را در درمان بررسی کرد و به بهبودی رسید.
این دومین کتاب شاخص من برای اثبات اعتقاد من بود.
سپس آشنایی من با روان درمانی مثبت وجود داشت ، که در آن تمرکز بر کار با علائم و بیماری ها است.
در آن لحظه با ظاهر حساسیت در خودم روبرو شدم. و من شروع به بررسی آنچه که من نیاز به برآوردن از طریق آلرژی دارم. با موضوع علامت گذاری مرزهای خود صحبت کردند. و من به دنبال این بودم که چگونه می توانم مرزهای خود را مشخص کنم و مستقیماً در مورد آن صحبت کنم. و تمام ، حساسیت از بین رفته است.
یعنی در اصل ، علامت به ما می گوید که راه برآوردن نیاز - این یک منحنی است. و اگر یک خط مستقیم پیدا کردید ، به علامت نیاز نخواهید داشت.پس از همه ، نیاز به طور مستقیم برآورده می شود.
سپس تجربه من در مورد فشار خون بالا و حملات پانیک وجود داشت.
همه اینها در من ظاهر شد. حتی برای خودم مانیتور فشار خون خریدم.
و در عین حال ، من فهمیدم که دلیل این امر در تجربیات احساسی است. و نیازهای پشت این تجربیات. متوجه شدم که نیازها پشت این تجربیات است. و چگونه می توانم آنها را مستقیماً راضی کنم. و به محض اینکه آن را پیدا کردم ، همه چیز تثبیت شد. و نیازی به تونومتر نبود. اکنون بدون ادعا دروغ می گوید. و بار دیگر حملات پانیک رخ داد ، اما من می دانم که پشت آنها چیست و چگونه می توانم در آنها کمک کنم ، بنابراین اکنون آنها برای من ترسناک نیستند.
و این درک به من کمک کرد در زندگی خود پیشرفت کنم.
نقطه عطف دیگر برای من خواندن ناتالیا ترشچنکو در فیس بوک و شرکت در وبینارها و دوره های او بود. و آنچه ناتالیا ارائه می دهد ، با ترکیب دانش پزشکی و درمان گشتالت ، برای من بسیار بسیار نزدیک است. من خودم رویکرد گشتالت کار می کنم.
به تازگی ، من به این نتیجه رسیده ام که برای از بین رفتن علامت ، مهم نیست که با علامت کار کنیم ، بلکه باید آنچه را که در زندگی شخص به طور کلی اتفاق می افتد بررسی کنیم. به عنوان مثال ، یک علامت ، به فرد کمک می کند تا نوعی رابطه ناراضی را حفظ کند یا در شغلی مورد علاقه باقی بماند. آن ها یک فرد در رابطه ای است که در آن برای او بد است ، اما ، او همیشه غذا می خورد ، نارضایتی خود را از این غذا می گیرد. یا در شغلی می ماند که مایل است آن را تغییر دهد ، اما از ترک می ترسد و اغلب بیمار است ، در نتیجه از شغلی که دوستش ندارید مهلت می گیرد.
بنابراین ، برای بهبودی ، ممکن است مجبور شوید زندگی خود را بسیار تغییر دهید.
بنابراین ، شما می توانید با من مخالف باشید ، اما من مطمئن هستم که با بسیاری از علائم و بیماری ها می توان در روان درمانی درک کرد.
اگر با افزایش فشار خون ، حملات پانیک ، آلرژی ، سرماخوردگی مکرر روبرو هستید و آماده تغییر در زندگی خود هستید ، پس برای درمان به من مراجعه کنید!
خوشحال می شوم به شما کمک کنم!
پذیرش در اسکایپ و در دفتر در پرم است.
می توانید از طریق واتساپ و وایبر و یا از طریق تلفن ثبت نام کنید. +7 950 473 55 54
توصیه شده:
زنان "قوی" از کجا می آیند؟
به چنین زنانی (که همیشه سر خود را بالا گرفته و مانند تصویر فکر می کنند) قوی گفته می شود. اما قیمت این نیرو چقدر است؟ و قیمت آن بی حساسیت است … احساسات خود را چکش می زنید .. یک زن زنده به وسیله ای سوراخ کننده زره تبدیل می شود (به طور کلی ، این امر در مورد مردانی که چنین رفتاری دارند نیز صدق می کند).
چگونه با علائم بیماری های ویروسی مقابله کنیم؟
چگونه با علائم بیماری های ویروسی مقابله کنیم؟ شناخت خود مهارتی است که همه افراد از آن برخوردار نیستند. چیزی می تواند در مطالعه بدن خود ، عادات ، دیدگاه ها و ترجیحات شخصی یا روح خود اختلال ایجاد کند. احتمالاً ، با جملات کلیشه ای عزیزان ، که اصلاً به عنوان حمایت و درک نیست ، بلکه به عنوان انسداد احساسات به نظر می رسد ، این جدایی از بدن خود و احساسات خود شروع می شود.
یادداشتی بدون عنوان در مورد دختری کنجکاو ، عمه اش ، و اینکه رویاها از کجا می آیند
یک روز ، برادرزاده ام فکر کرد که رویاها از کجا می آیند؟ من با خوشحالی دستهایم را مالیدم ، زیرا رویاها موضوع مورد علاقه همه روانکاوها است ، ما دوست داریم به آنها گوش دهیم ، آنها را کشف ، تحلیل و تفسیر کنیم. با بازکردن سخنرانی برای شروع سخنرانی با مفهوم ناخودآگاه و رویاها ، که به گفته فروید ، "
بچه های سخت از کجا می آیند؟
اغلب والدینی برای مشاوره به من مراجعه می کنند که فرزندان خود را "سخت" ، غیرقابل کنترل ، خودخواه می دانند و از "نحوه رفتار با او" برای "لطفاً او را تعمیر کنید" مشاوره می خواهند. این کودکان از کجا آمده اند و خود والدین چگونه در رفتار آنها سهیم هستند؟ مثال عملی:
چگونه می توان بهره وری و بهره وری را بهبود بخشید یا چگونه خود را سازماندهی کرد؟
اگر به یک فرد مدرن نگاه کنید ، به آسانی خواهید دید که سرعت و پیچیدگی کارهایی که اکنون باید در زندگی با آنها برخورد شود ، با حجم کارهایی که باید 50 سال پیش انجام می شد چند برابر شده است. مردم عجله دارند ، اما نه به موقع. زندگی یک فرد معمولی مملو از پیام رسان های مختلف ، خدمات اجتماعی است.