2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
"شما با راه رفتن ماه مه را ترک کردید" ، - یو. آنتونوف خواند) آیا تصویری در حال ایجاد است؟ بی شک. و اگر "پرواز" را با فعل جایگزین کنید. او پرواز می کند.
و می توانید پای خود را بکشید. خرد کنید To chapat شانه کردن. بنویسید پایمال کردن کش رفتن. طوری دست و پا می زنیم که انگار بلند شدن از زمین ترسناک است. وادل مرحله سکه قدم گذاشتن با هوای مهم. اسلاید واگ هجوم بردن. نامرد پیچ خوردن.
سعی کنید راه رفتن در میان این افعال را به تصویر بکشید. راه رفتن دوستان ، خویشاوندان ، همکاران خود را چه افعالی می نامید؟ چگونه خودتان راه می روید؟
در سال اول تئاتر ، ما یک تمرین داشتیم - مشاهده: ما باید به راه رفتن افراد مختلف در خیابان توجه می کردیم - در سنین مختلف ، جنس ، و سپس ، در کلاس درس ، آن را تا حد ممکن به صورت ارگانیک تکرار می کردیم. من نمی توانستم آن را انجام دهم. من از لحاظ فنی تقلید کردم (در حالی که به ویژگی های آشکار چسبیده بودم - لنگ زدن ، برخی عجایب آشکار) ، اما این مسطح ، ساختگی بود ، نه در مورد یک فرد زنده. تا زمانی که متوجه شدم من این افعال را پیدا نمی کنم ، که پشت آنها ماهیت شخصیت است ، این شخص کیست ، ویژگی های روحی و روانی او. علاوه بر این ، شما باید کل تصویر را ضبط کنید. نه به هزینه نمایش خارجی ، بلکه به هزینه "نفوذ به پلاستیک داخلی آن".
این را در مورد ارتباط بین ذهن و جسم ادامه می دهم. و بالعکس. درباره تداوم و جریان آنها. سعی کنید چند نوع راه رفتن خود را مشاهده کنید. آیا می توانید در اینجا متغیر باشید ، بنویسید ، راه بروید یا عجله کنید؟ می توانید از عزیزان خود بپرسید که چگونه پیاده روی شما را می بینند و توصیف می کنند. این را چگونه دوست دارید؟)
راه رفتن فقط پاها نیست ، تمام بدن است. این که بالا و پایین هماهنگ هستند ، آیا آرام است ، دستها چه کار می کنند. با مشاهده نحوه راه رفتن چه مشکلاتی ، چه ویژگی هایی را شاید بتوانید مشاهده کنید. و دیگران. و با پای خود تلاش کنید ، بهتر از خواندن است.
امیدوارم از شما الهام گرفته باشم)
و در عکس من حدود شش ساعت است که مشروب می خورم ، احتمالاً در کوههای بلند هیمالیا. من به معنای واقعی کلمه خودم را به زمین فشار می دهم ، روی چوب ها می افتم ، سپس روی یکی ، و سپس روی دوم ، به دنبال حمایت هستم. آنقدر خسته ام که حتی نمی توانم عصبانی شوم که درگیر شدم) خوب ، من کمی افتخار می کنم)
توصیه شده:
من خودم را نمی شناسم: زندگی ساختگی
در حین کار ، اغلب از مشتریان مختلف می شنوم: "من نمی دانم واقعاً چه هستم. من نمی دانم چه می خواهم ، کجا می روم ، واقعاً چه چیزی را دوست دارم و چه چیزی را اصلا دوست ندارم … من خودم را اصلاً نمی شناسم. " به عنوان یک قاعده ، همه این افراد از نظر روانی سالم هستند ، "
"من تو رو کوچکتر کردم عزیزم." قدرت مخرب کاهش ارزش پول
"من تو رو کوچکتر کردم عزیزم." قدرت مخرب استهلاک. من اخیراً مقاله ای در مورد قدرت مخرب سرزنش نوشتم. اما علاوه بر سرزنش در روابط ، افراد از شکل دیگری از خشونت احساسی استفاده می کنند ، که مانند سرزنش ، تشخیص آن چندان آسان نیست ، اما با ایجاد سرزنش در سیستم ارزشی فرد ، عاشق را از بین می برد تا ارزش خود را کاهش دهد و کسانی که خود را در نزدیکترین شعاع می بینند.
من تو را خوشحال خواهم کرد عزیزم! توصیه اصلی روانشناس خانواده در مورد نحوه خوشحال کردن فرزند شما
کودکی شاد و امن با شادی شروع می شود و والدین امن! والدین امن حقیقت وحشتناک این است که اصلی ترین خطر برای کودکان والدین آنها است. والدین آنها بین خود دعوا می کنند! که حتی محبت صادقانه به فرزندانشان می تواند به طرز غیرقابل تحملی به آنها صدمه بزند.
عزیزم راحت
فرض کنید خانواده ای وجود دارد. یک مادر ، یک کودک و سایر اقوام وجود دارد. آنها زندگی می کنند ، زندگی می کنند. و ناگهان (!) آنها می فهمند که کودک بد ، ناراحت کننده شده است. چه باید کرد؟ روانشناس! باید به روانشناس مراجعه کنم! چه کسی نزد روانشناس منتقل می شود؟ درست است بچه کسی که بد است هدایت می شود.
ماسک ، من تو را می شناسم؟ شناخت واقعی خود
هر یک از ما شرایط منفی در زندگی خود داشته ایم. و در این شرایط ، برخی احساسات زندگی می کنند. آیا توجه کرده اید که احساسات تکرار می شوند؟ به نظر می رسد آن شخص متفاوت بود و زمان گذشت و شما مجبور به تغییر شدید. اما احساسات تجربه شده ثابت ماند.