درباره اصول گشتالت درمانی و نه تنها

تصویری: درباره اصول گشتالت درمانی و نه تنها

تصویری: درباره اصول گشتالت درمانی و نه تنها
تصویری: وفاة الممثل الأمريكي من أصل روسي آنتون ييلشين 2024, آوریل
درباره اصول گشتالت درمانی و نه تنها
درباره اصول گشتالت درمانی و نه تنها
Anonim

نویسنده: Shatinskaya Irina

چیزی توجه من را جلب کرد - من نمی توانستم از آنجا عبور کنم. قلاب.

فریتز (فردریک) پرلز "پدر" گشتالت درمانی است ، آیا در مورد این چیزی شنیده اید ، آیا از آن اطلاع دارید؟ …

ما فرض می کنیم که بله))

بنابراین ، سه اصل اساسی کار او با مراجعه کننده ، مفاد اصلی درمان او ، همانطور که من می بینم ، به طور کلی حق تبدیل شدن به یک مفهوم رویکرد به زندگی را دارد.

بنابراین ، آنها را به اشتراک می گذارم. و من به خودم اجازه می دهم نظراتی بدهم.

اولین.

انتظار عدالت از جهان به دلیل خوب بودن شما شبیه به این است که انتظار داشته باشید چون یک گیاه خوار هستید مورد حمله گاو قرار نگیرید.

این فریتز پرلز است.

همینطوریه. جهان لزوماً عادل نیست. اغلب نه.

با این وجود ، با شکل دادن و ایجاد خود ، به نوعی ساختار جهان را تغییر می دهیم. حداقل آنچه در اطراف ما است.

وقتی تغییر می کنیم ، کسانی که نزدیک هستند تغییر می کنند.

و این تنها جهت ممکن در مشورت با مشتری با "درخواست" مکرر او است - من می خواهم او … به آنچه من می خواهم تبدیل شود.

دومین موردی که پرلز در مورد آن صحبت می کند این است:

وابستگی به ارزیابی باعث می شود همه کسانی که با آنها ملاقات می کنیم قضاوت کننده زندگی ما باشند.

و اضافه می کنم ، این در مورد انواع وابستگی به دیگران است ، همه چیز در مورد زندگی ما با توجه به ارزیابی دیگران است.

آیا واقعاً فکر می کنید کسی حق انجام این کار را دارد؟ آیا واقعاً آمادگی این را دارید که به طور داوطلبانه به هر کسی که ملاقات می کنید این اختیار را بدهید که خود را قضاوت کند؟

آیا این شما نیستید ، و فقط شما - آن کسی که ، تنها ، حداقل چیزی (و این همه) درباره خود نمی داند؟

و بقیه؟.. و داوران چه کسانی هستند؟..

ما آرزو می کنیم هرکسی که متعهد شود ما را قضاوت کند تا جان خود را بگیرد.

و آخرین مورد.

آیا ما حق داریم به مردم حقیقت آنها را بگوییم؟

(به بیان دقیق ، این امر نه تنها در مورد روانشناسان و مراجعه کنندگان به آنها صدق می کند).

فریتز پرلز می نویسد ، تنها حقیقتی که توسط خود شخص آشکار شده است می تواند پایدار بماند: افتخار خودآگاهی به کنار آمدن با بی رحمی حقیقت کمک می کند.

این یک فکر بسیار عمیق است.

همین جا بس کن.

بازخوانی

آیا ما آمادگی شنیدن حقیقت رحم را داریم که در چشم ما بریده می شود؟

شما آماده ای؟..

آلفرد آدلر ، یکی دیگر از اشخاص درخشان ، ستاره ای با بزرگترین درجه در جهان روانشناسی ، به صورت طبقه بندی شده است:

همراه با دانش در مورد طبیعت انسان ، این س ofال مطرح می شود که چگونه می توان این دانش را به بهترین نحو به کار برد. عصبانی کردن فرد و تحمیل انتقادات شدید او با بیان حقایقی که در طول مطالعه روان او آشکار شده است آسان تر است. کسانی که طبیعت انسان را مطالعه می کنند باید یاد بگیرند که با احتیاط در این میدان مین قدم بزنند. بهترین راه برای از بین بردن شهرت این است که از دانش خود به دلیل بی پروایی سوء استفاده کنید ، به عنوان مثال ، برای نشان دادن اینکه چقدر عمیقاً در ذات شخصیت همسایه خود در میز نفوذ کرده اید. حتی افراد باتجربه در علم نیز از این رفتار آزرده خواهند شد. ما باید آنچه را که قبلاً گفته شد تکرار کنیم: شناخت طبیعت انسان ما را ملزم به فروتن بودن می کند.

ما نباید با افشای فوری یا شتابزده به نتایج آزمایشات خود خیانت کنیم. چنین اقدامی می تواند برای کودک کوچکی که بی حوصله است تا خود را نشان دهد و موفقیت خود را نشان دهد ، بخشیده شود ، اما چنین رفتاری برای بزرگسالان مناسب نیست."

کتاب مقدس می گوید حقیقت ما را آزاد می کند.

شاید.

اگر او را اول نکشد.

با حقیقت - و این هنوز حقیقت ندارد …

با او - لازم است بیشتر مراقب باشید.

بیهوده نیست که روان ما دارای مکانیسم های دفاعی بسیاری است که از دوران کودکی شکل گرفته و به ما در زنده ماندن کمک می کند.

نکته دیگر این است که بعداً آنها در زندگی دخالت می کنند.

برای زندگی ، درک خود ، در تماس با خود ، طبق قوانین خود ، و دفاع نکردن از خود ، منزوی نکردن خود ، اثبات چیزی در صدای مادر در سر شما. و بدون انتظار از جهان که روزی مادر کامل ما خواهد شد.

چگونه می توانید به کسی حقیقت را بگویید؟

روانشناس باید از جمله چیزهای دیگر ، تسلط بر یک هنر پیچیده باشد. این هنر پرسیدن سوالات درست است.

به نظر آنها ، شخص باید به دنبال پاسخ باشد. اگر آنها به تنهایی پیدا شوند ، لذت روشنگری تغییر را ممکن می سازد.سپس فرد برای این تغییرات تلاش می کند ، برای آنها آماده است و می خواهد خودش در این جهت کار کند.

اما آینه ای که قرار است روان درمانی باشد … همه به آن احتیاج ندارند.

همه نمی توانند تحمل کنند.

بسیاری فرار خواهند کرد.

در همین حال ، به نظر من ، روان درمانی برای همه ضروری است ، زیرا - زیرا همه ما والدین داشتیم.

(و هر کس آن را نداشت - حتی بیشتر).

پیشنهاد می کنم به مشتری به چشم عینک حقیقت نگاه نکنید.

و با عینک عشق

می دانید ، در عشق - همیشه حقیقت وجود دارد.

توصیه شده: