2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یادت باشه گفتیم
به احتمال زیاد متوجه شده اید که منتقد داخلی سوپ صدای متفاوت افراد بزرگسال در دوران کودکی شماست. روزی روزگاری ، فرصت آن را نداشتید که جلوی آن را بگیرید. اما حالا بزرگ شدی و شما می توانید آن را انجام دهید. در کنار خود باشید. از این به بعد خوب است که همیشه در کنار شما باشیم.
علاوه بر انتقاد ، همیشه بخش دیگری وجود دارد که مورد انتقاد قرار می گیرد. بیایید سعی کنیم آن را کشف کنیم. این تجاوز به چه کسی ، به کدام شخصیت درونی معطوف شده است؟
✔️این قسمت مورد انتقاد چیست؟
️اگر می توانست به نوعی نگاه کند ، چگونه؟
️چه زمانی ظاهر می شود؟
️ چگونه آن را زندگی می کنید ، در بدن خود چه احساسی دارید؟
her️ او را نیز نام ببرید.
به عنوان مثال ، مشتری من (یک تصویر جمعی از مشتری) آن را به شرح زیر توصیف کرد: این چیزی کوچک و رقت انگیز است ، مانند ژله ، ناپایدار است. زمانی ظاهر می شود که نیاز به ارائه ارائه به مخاطبان ناآشنا دارم. و منتقد به او می گوید: حالا خودت را خراب کن و همه خواهند دید که چقدر بی ارزش و ترحم آمیز هستی. و همه به شما خواهند خندید. و به نظر می رسد خودم می خواهم کوچک شوم و ناپدید شوم. همزمان احساس سرما و گرما می کنم و انگار چیزی در آنجا کوچک می شود. صدف. بنابراین به دلایلی می خواهم آن را صدا کنم.
شما مطمئناً تصاویر و احساسات خاص خود را خواهید داشت. سعی کنید کمی از کنار مشاهده کنید. شاید این یک کودک کوچک ، یک شخصیت ، یا فقط نوعی لکه رنگ باشد. و ، مثل همیشه ، آنچه را که اتفاق افتاده است بنویسید ، ترسیم کنید.
اکنون زمان دیدار با چهره سوم است. بگذارید او را مدافع داخلی بنامیم. کسی که همیشه در کنار شما خواهد بود.
️چه زمانی می تواند ظاهر شود؟
️ او چگونه است؟ او کیست؟
️دقیقا چگونه خود را نشان می دهد؟
️چگونه می تواند محافظت کند؟
در اینجا مهم است که مدافع تهاجمی نباشد ، بلکه مهربان باشد. وظیفه شما این است که خود را تربیت کنید تا بیشتر نقش مهمی را ایفا کند. اگر منتقد گفت ، مثلاً بی ارزش است ، پس اجازه دهید مدافع ابتدا با او مبارزه کند - این درست نیست. و سپس او در دفاع از شما چه می تواند بگوید؟ و او مطمئناً حرفی برای گفتن دارد! یا انجام دهید. دیالوگ های هر سه قسمت را بنویسید ، چگونه می توانند با هم ارتباط برقرار کنند؟ و فراموش نکنید که شما بزرگتر از همه این قسمت ها هستید.
در طول روز خود را زیر نظر داشته باشید ، ببینید آیا توانایی این را دارید که مدافع باشید ، کسی که از شما حمایت می کند. این نقش را امتحان کنید.
و شاید در ابتدا به نظر شما همه چیز بسیار عجیب و غریب باشد ، اگر تلاش کنید ، خواهید دید که ترسناک نیست. به تدریج ، مغز شروع به تغییر می کند ، اما از آنچه ما به آن تغذیه می کنیم ، استفاده می کند.
و اگر با این تیم داخلی خود آشنا شدید و می خواهید ادامه دهید ، به جلسه بیایید. خوشحال می شوم که.
توصیه شده:
چگونه یاد بگیریم که به خود تکیه کنیم؟ برای خود مادری مهربان باشید
هر یک از ما به مادری احتیاج داریم - شخصی که به ما اهمیت می دهد و درباره ما فکر می کند ، علاقه های ما برای او بیش از هر چیز دیگری است. یک فرد بالغ برای خودش این مادر می شود. هر یک از ما "مادر درونی" داریم - آن بخش از شخصیت که مسئول مراقبت ، عشق و حمایت از ماست.
5 نشانه ای که نشان می دهید منابع اصلی خود را برای زندگی خود کنار گذاشته اید
1. هیچ توافقی هم در درون شخص و هم با روح او وجود ندارد. مبارزه زیادی با خود ، با تصمیمات و انتخاب های شخصی وجود دارد. سوء استفاده از خود تا حد خود تخریبی و همچنین تحقیر خود. 2. امتناع از به رسمیت شناختن ارتباط خود با والدین و تأثیر آنها بر خودتان.
چگونه یاد بگیریم قدر خود را بدانیم؟ چگونه با عادت کاهش ارزش خود کنار بیاییم؟
کاهش ارزش یک مکانیسم دفاعی در روان ماست که در آن ما اهمیت آنچه را که برای ما بسیار مهم است را کاهش می دهیم (یا کاملاً انکار می کنیم). شما می توانید همه چیز - خود ، دیگران ، احساسات ، دستاوردها را بی ارزش کنید. این رفتار می تواند شواهدی از خستگی ، فرسودگی شغلی ، کمبود منابع باشد.
شجاعت داشته باشید تا نظر خود را داشته باشید
شجاعت داشته باشید تا نظر خود را داشته باشید در جامعه نظری وجود دارد: "یک زن معمولی در 40 سالگی ازدواج کرده است". بیایید 2 گزینه را در نظر بگیریم: وقتی نظر خود را در مورد این موضوع دارید و وقتی ندارید. بیایید تصور کنیم که شما 40 ساله هستید و ازدواج نکرده اید.
چگونه می توان با جدایی هنگام کنار گذاشتن کنار آمد؟
شخص واقعاً پس از جدایی از یک عزیز چه احساسی دارد / اوه / به شرطی که ، همانطور که می گویند ، رها شده باشد. البته کینه ، درک نادرست از موقعیت و دلایلی که منجر به آن شد ، و صادقانه خشم ، عصبانیت. متعاقباً ، در بیشتر موارد ، همه به این دلیل خلاصه می شود که فرد احساس گناه می کند.