افرادی که ما انتخاب می کنیم

فهرست مطالب:

تصویری: افرادی که ما انتخاب می کنیم

تصویری: افرادی که ما انتخاب می کنیم
تصویری: چرا افراد پر اشکال را برای رابطه و یا ازدواج انتخاب میکنیم؟ 2024, مارس
افرادی که ما انتخاب می کنیم
افرادی که ما انتخاب می کنیم
Anonim

"شما خودتان مقصر هستید که سوء استفاده کننده / روان پریش / معتاد به مواد مخدر / احمق / جایگزین مورد نیاز را انتخاب کرده اید"

چند بار این را در آدرس خود شنیده اید؟ خود شما چند بار این را به دیگران گفته اید؟

من گفتم. چند سال پیش. و شاید حتی کمتر. و من در لحظاتی به همین شکل به خودم فکر می کردم.

و دیروز چیزی روی سرم پیچید و حقایق پراکنده و شناخته شده قدیمی در یک تصویر ناگهانی جمع شد. از آنجایی که تنها ابرقدرتهای من بیماری اسکلروز هستند ، ممکن است حقایق از نظر علمی دقیق نباشند ، اما اصل آن باقی می ماند.

_

حقیقت شماره 1

مغز یک حیوان وحشی بسیار تنبل است. صرفاً به این دلیل که برای بدن بسیار گران است: حتی در حالت "آماده به کار" ، حدود 20 درصد از انرژی را مصرف می کند ، و حتی بیشتر در حالت درک فعال. بر این اساس ، هرچه کمتر مغز "معنا پیدا می کند" - انرژی کمتری مصرف می کند ، به عبارت دیگر سود تکاملی. پیامدهای این سازگاری تکاملی توسعه اصول خاصی برای تصمیم گیری سریع است ، نه بر اساس قطعیت ، بلکه بر اساس اصطلاح "سهولت شناختی". یکی از این اصول را می توان به صورت " آشنا یعنی درست"، و همچنین امن ، بهترین انتخاب ، و غیره. در واقع ، از نظر تکاملی کاملاً قابل درک است: اگر من آن را بیش از یک بار دیدم ، در اطراف بودم و زنده ماندم ، پس ایمن است و بنابراین صحیح است. آیا منطقی؟ منطقی

جزئیات بیشتر درباره "سهولت شناختی" را می توانید ، برای مثال ، در کتاب "" دانیل کانمن ، برنده جایزه نوبل پیدا کنید.

حقیقت شماره 2

احتمالاً همه این داستان را درباره کشتی های کلمبوس می دانند ، که تقریباً دو هفته قبل از دیدن بومیان در ساحل ایستاده بودند. و پس از آن ، به نظر می رسد ، فقط به این دلیل که آنها توسط شیمن به این امر متقاعد شده اند ، بدیهی است که عادت کرده اند دائماً در سفرهای شمنایی خود نوعی لعنتی نامفهوم ببینند. داستانی از همان اپرا: آفریقایی هایی که هرگز عکس ندیده بودند ، بین تصاویر عکاسی ، به ویژه چهره ها ، تفاوت قائل نشدند. برای آنها ، این فقط نقاط سیاه و سفید بود. علاوه بر این ، اگر حافظه من در خدمت من باشد ، بچه ها به سرعت یاد می گیرند که از بزرگسالان تشخیص دهند و ببینند. اینها نمونه هایی هستند که از یک نقطه مشخص مغز اطلاعاتی را که قبلاً برایش آشنا بوده و بسیار خوب می پذیرد چیزی را که خارج از محدوده تجربه او است درک نمی کند … این به معنای واقعی کلمه به سادگی متوجه نمی شود ، درک نمی کند ، فیلتر می کند و حذف می شود.

حقیقت شماره 3

کودکان خانواده های ناکارآمد (جایی که یکی از والدین سوءاستفاده می کند ، از مواد مخدر استفاده می کند ، از الکل استفاده می کند ، از نظر احساسی سرد است یا دارای اختلالات روانی است)- اولین و اغلب شرکای دیگر مشابه یکی از والدین انتخاب می شوند … بله ، به عنوان یک گزینه ، آنها می توانند به جبران بیش از حد بپردازند (خودشان به این سوء استفاده کننده تبدیل شوند) ، و سپس شریکی را انتخاب می کنند که مستعد وابستگی به همزیستی است ، همان موش خاکستری یا موش خاکستری.

_

و اکنون ، با نگاه به این همه جذابیت ، می توانید شروع به افتادن در وحشت وجودی و چتون کنید. از آنجا که به طور کلی مشخص می شود "انتخاب به گونه ای است که چاره ای نیست". شریک انتخاب نمی شود زیرا احمق انتخاب کننده می خواهد به پای خود شلیک کند. به طور کلی ، هیچ کس در ذهن کم و بیش سالم نمی خواهد آگاهانه رنج ببرد ، هیچ کس "بدترین گزینه" را انتخاب نمی کند. هرگز. همیشه بهترین ها انتخاب می شوند … از بین کسانی که انتخاب کننده آنها را می بیند یا در دسترس می داند!

و بر اساس واقعیت شماره 1 ، معلوم می شود که برای افرادی که از خانواده های ناکارآمد هستند ، مغز به طور خودکار محاصره شده توسط افرادی که با تعریف "شر آشنا" منطبق هستند محاسبه می کند و توجه را بر آنها متمرکز می کند. فقط به خاطر " من آن را دیدم ، می دانم ، با آن زنده ماندم ، ایمن است" (!!!).

همه چيز. نقطه. شخص به سادگی شرکای دیگر را نمی بیند ، زیرا №2.

بنابراین به همین دلیل من همیشه از جمله "شما مقصر هستید ، خودتان انتخاب می کنید" عصبانی بودم. نه مادرت چاره ای نیست. برای اینکه انتخابی ظاهر شود ، باید از محدودیت های تعیین شده توسط مغز خود فراتر بروید. انجام این کار به خصوص در بزرگسالی بسیار دشوار است.ما به کسی نیاز داریم که به معنای واقعی کلمه یک مسیر جدید را در دست بگیرد ، انگشتی را فشار دهد و مغز را تشخیص دهد و چیزهای غیر عادی را تشخیص دهد و ببیند. خیلی وقت می گیره. ترسناک است این خیلی سخت است. اما نتیجه عالی است.

و این در واقع یک خبر عالی است. تفکر خودکار را می توان تغییر داد ، می تواند سفارشی ، وصله ، ثابت ، گسترش و تعمیق شود. می توانید از تمایل به پایبندی به افراد اشتباه خلاص شوید ، یاد بگیرید که جایگزین های گسترده تری را ببینید … انجام این کار توسط خود شما فوق العاده دشوار است ، بله.

ممکن است چنین اتفاقی بیفتد که شما بطور باور نکردنی خوش شانس هستید و این شخص قبلاً در زندگی شما اتفاق افتاده است ، که توانست افق دید شما را گسترش دهد ، به شما کمک کند تا ببینید ، تجدید نظر کنید ، بفهمید … اما اگر نه ، هرگز دیر نیست. درست است ، هرگز. و در 30 سالگی هنوز دیر نیست. و در 40 سالگی. و در 60 سالگی هنوز دیر نیست ، هر چند طولانی تر.

دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است. و در این مسیر دشوار ، یک روان درمانگر ممکن است دستیار شما شود ، بله … شاید حتی من!:)

Shl Hmmmm … به طور کلی چه کسی گفته است که این فقط برای روابط با شرکا مناسب است؟.

(تصویر متعلق به من نیست ، نام کانال تلگرام من را دارد)

توصیه شده: