2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در حال حاضر بسیاری از مردم به دنبال ماموریت ، حرفه ، کار زندگی و موارد مشابه هستند. به این امید که اکنون کار زندگی را بیابم و زندگی تغییر کند. جالب ، سرگرم کننده ، هیجان انگیز خواهد شد و خدا می داند چه چیز دیگری.
فقط مشکل اینجاست
جستجو برای مقصد البته یک امر ضروری است. البته اگر استعداد طراحی دارید و به عنوان منشی کار می کنید ، نادیده گرفتن استعداد به نوعی احمقانه است. و حالت عاطفی در این مورد دچار آسیب می شود.
ولی!
هدف ، هدف است و مهارتها جداگانه.
اگر نمی دانید چگونه خود را معرفی کنید ، بفروشید ، تبلیغ کنید و غیره ، باید این را یاد بگیرید. بر مهارت مسلط شوید اگر فکر می کنید روزی نوعی استعداد بزرگ را پیدا خواهید کرد و همه شما را پیدا خواهند کرد ، شما را خواهند خرید و تبلیغ خواهند کرد ، در این صورت ممکن است بسیار در اشتباه باشید. دقیق تر ، البته چنین فرصتی وجود دارد. اما کوچک است. و اگر منتظر بمانید تا شما را بیابند و به همه اطرافیانتان بگویند که چقدر باحال هستید ، می توانید مدت زیادی منتظر بمانید. مدت زمان بسیار طولانی. زندگی می تواند بگذرد.
اگر نمی دانید چگونه با مشتریان چانه بزنید و قیمت خود را نام ببرید ، باید این را یاد بگیرید. خوب ، البته این گزینه وجود دارد که پس از ثروتمند شدن و مشهور شدن ، می توانید فردی را استخدام کنید که برای شما چانه بزند. اما برای ثروتمند شدن ، هر کسی که بگوید ، باید بتوانید معامله کنید و قیمت را نام ببرید. سپس می توانید هرکسی را که می خواهید استخدام کنید. یعنی هیچ گزینه ای وجود ندارد.
اگر هیچ زبان خارجی نمی دانید ، اما رویای زندگی در یک کشور دیگر را دارید … خوب ، من فکر می کنم ماهیت روشن است.
البته در حالت ایده آل همه چیز به این شکل است. من کار یا هدف زندگی را پیدا می کنم ، برای آن اهداف تعیین می کنم و با اطمینان به اهدافم می شتابم ، مانند ارتش وایکینگ های شجاع در حمله به دشمن.
این ایده آل است. اما در زندگی به ندرت اتفاق می افتد.
این همان چیزی است که می خواهم بگویم. البته ، شما باید به دنبال کسب و کار خود باشید. اکنون جهان آنقدر سخاوتمند و متنوع است که استفاده نکردن از آن گناه است. همه چیز ممکن است - فقط باید بدانید چه می خواهید.
فقط بدانید چه می خواهید و مهارت های لازم برای رسیدن به خواسته خود را داشته باشید - همه چیز متفاوت است.
و اگر این واقعا یک گنگ است و کاملاً غیرقابل درک است که شما در این زندگی چه می خواهید ، پس می توانید حداقل کاری انجام دهید. برای انجام ورزش. برای چرخاندن الاغ. آموزش چینی. برای تسلط بر خطابه مذاکره چیز دیگری مد نظر دارید.
شما نگاه کنید ، و کار زندگی کشیده می شود.
و کشیده نمی شود - خوب ، حداقل کشیش پمپ می شود یا چینی یاد می گیرد. در حال حاضر یک شادی است.
توصیه شده:
زن - با تمرکز بر هدف: "من هدف را می بینم - هیچ مانعی نمی بینم"
اگر من از خودم دفاع نکنم ، چه کسی از من دفاع خواهد کرد؟ اگر حالا نه، پس کی؟ گفتن از تلمود "پیکان آرتمیس" "من هدف را می بینم - و هیچ مانعی نمی بینم" آرتمیس می گوید: من مانند یک کپس سریع هستم ، مانند یک شیر زن قوی هستم ، مانند یک شاهین تیز بین هستم.
به والدین. اگر یک نوجوان حرفه "یکی یا دیگری" را انتخاب کند
اگر فرزند شما وارد دوران سنی فوق العاده (خوانده شده "فوق العاده" با کنایه سبک) - نوجوانی شده است ، دیر یا زود با سوال انتخاب حرفه آینده خود روبرو می شود. در مشاوره ها نه ، نه ، و من ترس هایی را از والدینم می شنوم: "او می خواست وکیل شود و دو هفته بعد گفت که برای روزنامه نگاری تحصیل می کند و دو ماه بعد به طراحی وب علاقه مند شد ، اما می گوید که دوست دارد در استودیوی فیلمسازی کار کند و حتی بهتر - یک بازیکن فوتبال.
یادداشتی بدون عنوان درباره دختری کنجکاو ، عمه اش و آسیاب. یا به طور خلاصه و ساده درباره اینکه روانکاو کیست
یک روز برادرزاده هشت ساله ام این س meال را از من پرسید که چه کار کنم؟ من گفتم: "روانکاو" و ایستادم و به چشمان گردش نگاه نکردم. - چطور است؟ - یک سوال منطقی دنبال شد. و چگونه می توان به کودک هشت ساله توضیح داد که عمه اش چه کار می کند؟ عمه من ، یعنی من ، عقده های او را تحت فشار قرار دادم ، زیرا صحبت با همکاران و بزرگسالان یک چیز است ، و توضیح دیگر اصل کار روان درمانی روانکاوانه برای کودک.
چگونه می توان همدلی کمتری داشت ، خود را دوست داشت و از خودشیفته شدن جلوگیری کرد؟
آیا می توانید خودشیفته شوید و از همدلی خود دست بردارید؟ چه چیزی مانع از این می شود که خود را دوست داشته باشیم؟ اگر خودتان را دوست دارید ، آیا خطر خودشیفته شدن وجود دارد؟ در همه موضوعات فوق ، درد ناشی از این واقعیت است که افراد بیش از حد همدل هستند ، بیشتر از دیگران نگران دیگران هستند و احساسات زیادی به دیگران می دهند ، در حالی که خود را بدتر می کنند.
"خوددرمانی" و "مهارت آگاهی از واقعیت" به توسعه بدون روانشناس کمک می کند
من می خواهم با یک اصل بسیار جالب به اشتراک بگذارم. من آن را "مهارت آگاهی از واقعیت" نامیدم من با عرق و خون روحی خود به این موضوع رسیدم. اصل اساسی ، تنها با استفاده از این مهارت ، می تواند زندگی را بسیار آسان کند. من فوراً می گویم ، در مرحله اول ، ممکن است بسیار سخت باشد ، اما اگر می خواهید فراتر بروید ، قطعاً باید این کار را انجام دهید.