2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
کدام خانواده دچار بحران نشده است؟ اگر نگرش دو نفر نسبت به یکدیگر تغییر کرده است ، پس دلیل واقعی آن چیست؟ آیا عشق از بین رفته است یا این زوج در آستانه نوعی تغییر هستند که باید با آن سازگار شوند؟
شخصی نتیجه می گیرد که عشق سپری شده است و در جستجوی خوشبختی است ، کسی ابتدا سعی می کند بفهمد خدمه در کجا در حال دید ضعیف پرواز می کنند ، آیا امکان "تاکسی" و اطمینان از فرود ایمن وجود دارد.
اتفاق می افتد که همه نجات می یابند ، این اتفاق می افتد که کسی می میرد.
یک آهنگ-استعاره زیبا برای این "پرواز" وجود دارد.
فیلم "خدمه" ساخته الکساندر میتا توسعه روابط بین همسران والنتین نناروکوف و آلوتینا را نشان می دهد.
والنتین (الکساندر واسیلیف) ، خلبان بلند قد و خوش تیپ ، با دختری زیبا از استان Alevtin (ایرینا آکولووا) ازدواج می کند ، به خاطر او اسکادران را رها می کند و به عنوان خلبان هلیکوپتر به هواپیماهای کوچک می رود. اما زندگی خانوادگی خوب پیش نمی رود و آلوتینا دائماً شوهر خود را برای چیزهای کوچک "ناراحت" می کند. شوهر هر چقدر هم سعی کند خوب باشد ، نمی تواند همسرش را راضی کند.
احتمالاً ، کسی خود را در این رابطه می شناسد.
آلوتینا به نظر می رسد یک زن هیستریک است که نمی داند چه می خواهد ، او فقط می خواهد کسی را نق کند. به نظر می رسد ولنتاین یک همسر نمونه است. اینجا چه اشکالی دارد؟ چرا شادی وجود ندارد؟
پاسخ ها تنها پس از طلاق یافت می شود ، هنگامی که یک مکالمه آرام و محرمانه بین دو بزرگسال بین همسران سابق انجام می شود. آلوتینا اعتراف می کند که بخاطر اینکه شوهرش را دوست نداشت ، عصبانی شد ، زیرا ازدواج کرد در آن زمان به نظر او معتبر بود والنتین همچنین اعتراف می کند که در تمام مدت زندگی با همسرش رویای هواپیمایی بزرگ را در سر داشته است ، اما خواسته های خود را به دلیل بدهی به خانواده اش سرکوب کرده ، ادعاهای او را با طنز تحمل کرده و تصمیم گرفته است "صلیب" خود را تا انتها حمل کند.
کسی که تصمیم می گیرد بدون احساس خوشبختی مسئولیت خود را بر عهده بگیرد ، نمی تواند کسی را خوشحال کند.
وقتی شخصی نقش یک قهرمان را در کنار دیگری به تصویر می کشد و مانع از مشاهده نقاط ضعف خود می شود ، احساس حقارت شخصی را در او برمی انگیزد ، زیرا دیگری برعکس ، به طور ناقص رفتار می کند و تمام جنبه های بی طرفانه را آشکار می کند.
مهم نیست که آلوتینا چقدر زننده بود ، والنتین هرگز احساسات واقعی خود را نشان نداد. حتی وقتی پلیس را روی او گذاشت ، او با دقت پرسید آیا گرسنه است یا نه.
این رفتار او را در نظر خود و دیگران بالا برد. از طرف دیگر ، به آلوتینا نقش یک شخصیت منفی و ناقص داده شد. او چه بازتابی از خود در چشمان شوهرش می دید؟
و همه چیز تغییر کرد وقتی آلوتینا با مرد دیگری زندگی کرد ، که او را نه به عنوان یک زن هیستریک ، بلکه به عنوان یک آشپز باهوش ، دلسوز ، عالی ، و یک مادر خوب نشان داد.
نمی توان به صراحت گفت که آلوتینا شوهر سابق خود را دوست نداشت ، او فقط مجبور بود با او درد روحی زیادی را تجربه کند. ظاهرا ولنتاین ضربه روانی خودشیفته همسرش را لمس می کرد.
هر دو بار کینه از نیازهای برآورده نشده را بر دوش می کشند. آلوتینا شادی را در یکی ، والنتین - در دیگری دید.
هر یک از همسران ، با پایبندی به نقش سفت و سخت خود ، نه تنها خود را ناراضی کردند ، بلکه کودک معمولی را نیز ، که بی وقفه به عنوان وسیله ای برای دستکاری عمل می کرد ، ناراضی کردند.
همانطور که زندگی خود نشان می دهد ، دست کشیدن از نیازهای شما منجر به خوشبختی نمی شود. با این حال ، همیشه نمی توان نیازهای خود را از نیازهای دیگر تشخیص داد ، آنها را از نظر احساس گناه ، ترس و کینه تشخیص داد و تشخیص داد. یک روانشناس به شما کمک می کند تا افکار و احساسات خود را مرتب کنید.
توصیه شده:
درباره شکنجه والدین ، از دست دادن هویت ، کرامت انسانی و عملکرد روانپزشک
هنگامی که من نوجوان بودم ، والدین یکی از دوستانم در مورد خود ، اوقات فراغت ، دوستان و خواسته هایش بسیار قاطع بودند ، اغلب سختی شدید را نشان می دادند. همیشه به نظرم می رسید که این خانواده مرفه در ظاهر فاقد صمیمیت ، گرما ، بخشش ، درک ، توانایی درک دیگران و خود هستند.
چه کسی یا چه چیزی بر انتخاب شریک تأثیر می گذارد؟ روابط: چرا ما کسی را که انتخاب می کنیم انتخاب می کنیم؟
روابط: چرا ما کسی را که انتخاب می کنیم انتخاب می کنیم؟ "ما انتخاب می کنیم ، ما انتخاب می شویم ، هر چند وقت یکبار همخوانی ندارد … " گاهی اوقات این نه تنها منطبق نیست ، بلکه باعث درد و رنج ما می شود ، و سپس - احساس ویرانی ، کینه ، تحقیر ، مجموعه ای از انواع پیچیدگی ها و موارد دیگر ، که تأثیر بسیار مخربی بر ما دارد و افسوس ، در مورد روابط ما با شرکای آینده بنابراین چه چیزی یا چه کسی ما را مجبور به انتخاب این یا آن شخص می کند؟ چرا ما او را با تمام وجود دوست دار
چرا ما آنچه را که احساس می کنیم احساس می کنیم. احساسات ممنوع و مجاز
سناریوی زندگی - این "برنامه زندگی ناخودآگاه" است. ما شروع به نوشتن آن از بدو تولد می کنیم ، در سن 4-5 سالگی نکات و محتوای اصلی را مشخص می کنیم ، و تا 7 سالگی فیلمنامه ما آماده است. مانند هر فیلمنامه مکتوب ، ابتدا ، میانه و پایان دارد.
چرا به روانشناس احتیاج دارم؟ چرا در مورد دوران کودکی صحبت می کنیم؟
دوران کودکی - این دوره ای است که شخص از چیزهای زیادی آگاه نیست ، شغل اصلی او جذب و جذب هر چیزی است که اتفاق می افتد. اینگونه است که مجموعه تجربیات زندگی ، بینش شخصیت ، تولد شخصیت آغاز می شود. هر یک از ما روشهای خود را برای مقابله با شرایط آسیب زا داریم ، بگذارید این راهها را بنامیم حفاظت … آنها در دوران کودکی به دست می آیند ، مادام العمر با ما می مانند و سپس ما به طور خودکار از آنها استفاده می کنیم.
ما روانشناسان را درک می کنیم! کی ، چرا و چرا؟
هنگامی که شما در هر موتور جستجو "روانشناس در شهر N …" درخواست می کنید ، تعداد زیادی سایت دریافت خواهیم کرد ، چه کلینیک ها و چه پزشکان خصوصی. اما نکته مهم اینجاست که ما تعداد زیادی از موارد غیر قابل درک ، خوب یا حداقل دشوار برای تشخیص تخصص ها از یکدیگر دریافت می کنیم: