اعتماد به نفس. مقابله با آسیب پذیری

تصویری: اعتماد به نفس. مقابله با آسیب پذیری

تصویری: اعتماد به نفس. مقابله با آسیب پذیری
تصویری: این حرف های دکتر هلاکویی بمب اعتماد به نفس هستش از دستش حدین 2024, آوریل
اعتماد به نفس. مقابله با آسیب پذیری
اعتماد به نفس. مقابله با آسیب پذیری
Anonim

موضوع "اعتماد" واکنش را برانگیخت. و من فکر کردم. وجدان من اجازه نمی دهد که یک متن کارامل جذاب و جذاب بنویسم که چگونه همه چیز خوب خواهد بود. میدونم همیشه خوب نیست این جهان ، اگرچه نه کاملاً سیاه و نه حتی سیاه و سفید ، اما هنوز لحظات تاریکی در آن وجود دارد. چیزی آنطور که باید پیش نمی رود. تماس با شخص می تواند به زخم روانی تبدیل شود. شغل ، تجارت ، پروژه - همه چیز می تواند اشتباه باشد. زندگی از آب نبات با عنوان "100٪ ابری در هر زمان و هر مکان" لذت نمی برد. و چه باید کرد؟ چگونه بودن؟

کار با مشتریان در مربیگری و مشاهده زندگی افراد آرام و مطمئن (بله ، چنین افرادی وجود دارد) ، من قبل از هر چیز متوجه احساسات می شوم. احساسات زنده.

اگر نگاهی دقیق تر به زمینه ای بیندازیم که مشتریان از آنها می خواهند با اطمینان به آنها کمک کنند ، بیشترین درخواست ها عبارتند از: چگونه به هدف خود برسید ، چگونه قدرت مقابله با ترس ، ناامیدی ، آسیب پذیری را پیدا کنید. ، و چگونه می توان از منافع خود محافظت کرد در شرایطی که کسب و کار مجبور است نگرشی نادرست نسبت به خود و نتایج کار خود را تحمل کند.

در این پست ، من از طریق چه رویکردها و فرایندهایی می توانید احساس عزت نفس خود را تقویت کنید. و در هنگام جستجوی کار با آسیب پذیری چه باید کرد.

ابتدا با این باور همراه باشید که اعتماد به نفس مانند سلامت است. شما نمی توانید برای 20-30-40 سال غذاهای مضر بخورید ، از فعالیت بدنی خودداری کنید ، خواب و استراحت کافی را از خود دریغ نکنید و ناگهان-دوباره! - و به طرز جادویی یک ماراتن را اجرا کنید. همانطور که بدن قدرت ، استقامت و سرعت دارد ، روان نیز دارای ویژگی های یکسانی است. و همانطور که بدن می تواند از طریق آموزش و شیوه زندگی سالم دگرگون شود ، روان نیز می تواند از طریق روابط سالم و دلسوزانه با خود ، جهان و سایر افراد تقویت شود.

بیایید با استقامت شروع کنیم. وقتی به دنبال کار می گردیم ، آسیب پذیر می شویم. تعداد کمی از افراد ، پس از امتناع کارفرما یا پس از مصاحبه ناموفق ، معتقدند که "لیست مهارتهای من در حال حاضر با وظایف آن موقعیت منطبق نیست." خیر لیستی نیست. مهارت نیست. این عبارت "من برای هیچ کجا مناسب نیستم" است. و احساس ناخوشایندی وجود دارد که گربه ها بر روح می خراشند ، با غم و ناامیدی و گاهی با ناامیدی و ناامیدی پوشانده می شوند. تحملش سخت است. این یک زخم است. در همه ظاهر می شود. هم افراد مطمئن و هم ناامن. تفاوت بین آنها این نیست که اولی آسیب ناپذیر و دومی ضعیف هستند. کسانی که فقط اعتماد به نفس دارند سریعتر بهبود می یابند.

قدرت افراد با اعتماد به نفس چیست؟ چگونه این کار را انجام می دهند؟

یک مهارت مهم - آنها می دانند چگونه نتایج فعالیت های خود را از "من" خود جدا کنند. مهارت ها ، موفقیت ها ، دیپلم ها ، استعدادها برای افراد با اعتماد به نفس چرم نیستند ، بلکه لباس هستند. موافقید ، تماشای بیرون آمدن دکمه ای از روی کاپشن مورد علاقه شما ناخوشایند است ، اما هنوز به اندازه دردناک شدن سایش ناشی از برخورد با زانو با آسفالت نیست.

این امنیت معمولاً از دوران کودکی به وجود می آید. وقتی والدین ، کودک را بزرگ می کنند ، او را به این فکر عادت می دهند: "شما خوب هستید ، اما این شکست در چیزی خیلی خوب نیست. و اگر چنین است ، می توان اشتباه را اصلاح کرد ، اما شما هنوز خوب هستید. " اعتماد به نفس نتیجه سالها آموزش است که توسط یک محیط دوستانه پشتیبانی می شود.

دومین جنبه مهم در دسترس افراد با اعتماد به نفس ، توانایی توجه به احساسات آنها است. شخص می تواند دائماً بگوید: "من اینجا هستم ، و اینجا کینه ، اضطراب ، ناراحتی من است." با دور شدن از این طریق ، احساسات سنگین را می توان بررسی کرد ، احساس کرد که چگونه در بدن واکنش نشان می دهند (مانند تنفس ، ضربان قلب ، جایی که گربه ها خراشیده می شوند ، جایی که تنش ایجاد می شود) و فقط منتظر حادترین لحظه هستند ، همانطور که منتظر می مانند. موجی در طوفان و سپس ببینید چگونه به تدریج آسان تر می شود.

اکنون می توانم مستقیماً ببینم که برخی از خوانندگان چگونه فکر می کنند: "خوب. همه چیز از دست رفته است. من در دوران کودکی چنین شرایطی نداشتم. و حالا من اعتماد به نفس را نخواهم دید. " خبر خوب این است که شما دیگر کودک نیستید. شما قوی تر هستید ، طیف وسیع تری از راه ها را برای به دست آوردن آنچه که برای تقویت خود و ایجاد عادات جدید نیاز دارید ، در اختیار دارید.حداقل می توانید از دوستان و خانواده خود کمک بخواهید. و مطمئناً می توانید خود را مشاهده کنید و راه خود را برای تجربه مشکلات و بیرون آمدن از مشکلات به عنوان یک برنده مشخص کنید.

اولین چیزی که باید ایجاد شود ، شبکه ای از مخاطبین حمایتی است. از آنجا که زخم ها در شرایط کاری در تماس با افراد (استخدام کنندگان ، مدیران ، همکاران) ایجاد می شود ، بنابراین ارزش دارد که آنها را در تماس ، اما با افراد دیگر درمان کنید. این س yourselfال را از خود بپرسید: "چه کسانی از عزیزانم همیشه در کنار من هستند ، همیشه برای من هستند؟" چنین شخصی تنها می تواند وجود داشته باشد. اگر خوش شانس هستید ، چندین دوست از این دست دارید. برای حمایت با آنها موافقت کنید. گاهی احساس مهمتر از شنیدن است. و کسی که به همان اندازه از حضور شما راضی است ، صرف نظر از اینکه در حال حاضر مشغول به کار هستید یا نه ، رئیس شما را دوست دارد یا نه ، پروژه شما موفق بوده است یا خیر ، می تواند با او احساس "من هستم" را به شما القا کند. نگرش گرم من خوب هستم (مردم از من خوشحال هستند) ، اما مشکلات من چیزی جدا از من است و قابل حل است."

دومین سطح تسلط ، این است که بیاموزید با خودتان با مهربانی رفتار کنید. یک آزمایش فکری انجام دهید. تصور کنید شخص دیگری به دنبال کار است. به طور کلی برای شما غریبه است. او در مورد اینکه چگونه نامه هایش پاسخ داده نمی شود ، چگونه تجربیات او در نظر گرفته نمی شود ، چقدر ترسناک است که بخواهیم دستمزد متناسب با مدارک تحصیلی او دریافت کند. ارائه کرده اید؟ در مورد این شخص چه احساسی دارید؟ دوست دارید برای او چه کار کنید؟ در گفتگوهای مربیگری ، معمولاً کسانی که از عدم قطعیت رنج می برند ، دیگران در شرایط سخت تمایل دارند برای دیگران متاسف شوند و خود را سرزنش کنند. این تمرین را هر زمان که احساس می کنید بی جا هستید انجام دهید و به اندازه دیگران با خود مهربانی کنید.

با گذشت زمان ، عادت دیدن احساسات خود ، تجربه آنها و حمایت از خود شما را مقاوم تر می کند. و اعتماد به نفس به طور طبیعی رشد خواهد کرد.

یکی دیگر از عوامل ایجاد اعتماد ، دیدن حقیقت در مورد دستاوردهای شغلی شما است. یکی از جمله های مورد علاقه من: "شما آنقدرها هم بد نیستید که وقتی شکست می خورید به شما می گویند. اما آنقدرها هم خوب نیست که وقتی پیروز می شوید درباره خود بشنوید. " همه کارهایی را که انجام داده اید فهرست کنید. به این نتایج با چشمان شخص دیگری نگاه کنید. اگر شخص دیگری در شرایطی که شما بودید به اندازه شما عمل کرد - چقدر در چشمان شما حرفه ای نگاه می کرد؟

در نهایت ، در اینجا یک ابزار ساده خودیاری برای مقابله با احساسات آمده است.

تا زمانی که در موقعیتی آسیب زا هستید (به دنبال شغل جدید ، روابط ناسالم با مدیر ، مشکلات با مشتریان) ، یک مجله داشته باشید و از خود س askال بپرسید.

  1. آنچه من احساس میکنم؟ (خشم؟ کینه؟ شادی؟ امید؟)
  2. من چی هستم؟ (خوب؟ بد؟ ضروری؟ غیر ضروری برای کسی؟ قوی؟ ضعیف؟)
  3. آیا احساس خود من درست است؟ (آیا من واقعاً آنقدر کوچک و ضعیف هستم؟ آیا واقعاً آنقدر بزرگ و زیبا هستم؟)
  4. چه چیزی می تواند به من آرامش دهد و درد مرا کاهش دهد؟

این سوالات به تعادل احساسات شما کمک می کند. و به محض پاسخ به س questionال چهارم - عمل کنید. مراقب خودتان باشید ، با احترام با خود صحبت کنید و چند کلمه محبت آمیز بگویید ، وضعیت جسمانی خود را زیر نظر بگیرید و زندگی بهتر می شود. بارها تأیید شد.

به وبینار فرسودگی ، 11 دسامبر خوش آمدید. ثبت نام از طریق لینک.

توصیه شده: