توجه کنید که چه چیزی را دوست دارید

تصویری: توجه کنید که چه چیزی را دوست دارید

تصویری: توجه کنید که چه چیزی را دوست دارید
تصویری: چطوری توجه دختر (پسری) که دوست دارید را به خود جلب کنید؛ کار خانم‌ها ساده، آقایون سخت؛ روانشناسی 2024, آوریل
توجه کنید که چه چیزی را دوست دارید
توجه کنید که چه چیزی را دوست دارید
Anonim

در کار خود ، من بر آموزش ذهن آگاهی به مشتریان تمرکز می کنم. توانایی آگاهی از افکار خود و حق انتخاب افکار خود برای افرادی که می خواهند با فکر خود از زندان خارج شوند ، از اهمیت بالایی برخوردار است.

بین رواندرمانگران از جهات مختلف این درک وجود دارد که در بیشتر موارد ، افکاری که ما فکر می کنیم همه افکار یکسان هستند و تغییرات آنها در قبل از 10 سالگی شروع شده است. در بازه زمانی 7 تا 9 سال ، ما شروع به مفهوم سازی تجربه می کنیم: در این دوره ما به زبان مادری خود تسلط داشتیم ، تأثیر فرهنگ بومی ما وارد شد و نگرش والدین ما جذب شد. و اکنون ما در حال فکر کردن هستیم.

به طور متوسط ، در بزرگسالی ، ما هیچ فکر جدیدی نمی کنیم. بیشتر نگرش های ذهنی و تغییرات آنها روز به روز در ذهن ما نقش می بندد.

بیشتر افکاری که ما فکر می کنیم با سناریوهای مزاحم مرتبط هستند. اضطراب ، بی معنی و بی رحم ، اما با این وجود به وضوح وجود دارد ، به این دلیل است که ذهن ما سعی می کند ما را از تجربیات دردناک در آینده محافظت کند. از این رو تمرکز روی نکات منفی: "هشدار داده شده است جلو" ، ذهن بی قرار می گوید.

ذهن ما به گونه ای تنظیم شده است که مشکلات احتمالی را پیش بینی کرده و ناخواسته ها را منطقی کند - از او بخاطر این کار تشکر می کنم! با این حال ، اگر شخصی به منظور گذر به موجود آگاه رسیده و مسئولیت زندگی خود را به دست خود بگیرد ، بالغ شده است ، تنظیم مجدد فرایند فکر لازم است.

سرکوب تفکر منفی کار نمی کند زیرا افکار سرکوب شده به جایی نمی رسند. سرکوب افکار یک خودآزاری بی رحمانه است: ما خودمان را متقاعد می کنیم که به یک چیز فکر می کنیم ، حتی اگر از نظر داخلی بدانیم که واقعاً اینطور فکر نمی کنیم. افکار سرکوب شده فقط ناخودآگاه می شوند و به محض اینکه حواس پرتی منحرف شود (مثلاً در خواب) ، همه این افکار دوباره به سطح می آیند: این بار با قدرت سه گانه ، از شما می خواهد که به آنها توجه کنید و سناریوهای دردناک را حل کنید. این افکار مانند توپ ها به آن منتهی می شوند.

من مشتریان و خوانندگان را تشویق می کنم که تفکر هر نوع و جهت را به عنوان یک بازی در نظر بگیرند. افکار عبارتهای شفاهی و قطعه ای- بصری هستند که دارای تناسب بدنی هستند و ما آنها را احساسات می نامیم. توانایی انتخاب افکار ما ذاتی هر یک از ماست. تفاوت بین یک فرد شاد و یک فرد ناراضی در این است که یک فرد شاد از این توانایی آگاه است و از آن استفاده می کند.

نه تفکر منفی و نه تفکر مثبت واقعیت را به طور کامل منعکس نمی کند. واقعیت ، یا واقعیت ، مهم نیست که چگونه فکر می کنید: طرز فکر بر زندگی هر فرد و شادی فردی او تأثیر می گذارد. از طریق حالت شادی فردی ، فرد به بالاترین سطح خلاقیت و سعادت می رسد. حتی می توان گفت که در بالاترین مراحل توسعه ، این دو حالت از هم جدا نمی شوند و به یکدیگر غذا می دهند. با این حال ، برای گذر از تفکر طاقت فرسا ، انرژی زا به تفکر مثبت و غنی کننده ، باید ببینیم و بفهمیم که ما حق داریم به همان اندازه افکار شاد مانند افکار نگران کننده که ما را ناخشنود می کند ، فکر کنیم.

روان درمانگران می دانند که این واقعیت نیست که افکار ما را شکل می دهد ، بلکه افکار ما هستند که واقعیت را شکل می دهند. به محض تمرکز بر روی تصویر یا ایده خاصی ، ذهن بلافاصله شروع به ربودن مسیرهای محیطی می کند که منجر به این تصویر یا ایده می شود. به همین دلیل است که متوقف کردن نگرانی دشوار است: افکار نگرانی حتی بیشتر نگرانی ها را به خود جلب می کند.

جایگزینی تفکر را می توان جایگزینی یک سیستم عامل قدیمی با سیستم جدید مناسب ، کاربردی و بسیار پربار دانست.

"توجه کنید که چه چیزی را دوست دارم" یک سیستم عامل جدید عالی است تا بتوانید با افکار خود شروع به کار کنید.

در اینجا یک چالش جدید برای هر خواننده این مقاله وجود دارد: هر کجا که هستید ، شروع به توجه به رویدادها ، حالات ، چیزها و احساساتی کنید که از آنها لذت می برید. کل مراحل فکر را در لحظات بین وظایف کاری که نیاز به تمرکز خاص و آگاهانه دارند ، به این کار کاهش دهید.

توجه کنید که چه چیزی را در مورد محیط دوست دارید. به عنوان مثال ، وقتی ایده این مقاله به ذهنم رسید ، من مستقیماً درگیر این تمرین بودم: در کوچه پاییز قدم زدم و آگاهانه متوجه آنچه دوست دارم هستم: خش خش شاخ و برگ زیر پای من ، هوای خنک +16 ، هوای ابری مورد علاقه من ، لاته گردویی داغ ، طراوت مشخص پاییزی. به زودی من می توانم بارانی جیر مورد علاقه ام را بپوشم و چند ماه دیگر تعطیلات سال جدید مورد علاقه من در انتظار من است!

خواننده متفکر می پرسد: آیا چنین تفکری دور شدن از واقعیت نیست؟ به قیاس افکار بی قرار - البته اینطور است. نکته این است که نگرانی به اندازه این طرز تفکر جدید با واقعیت فاصله دارد. ممکن است احساس کنیم که نگرانی به ما کمک می کند تا زندگی کنیم ، زیرا به این ترتیب از وقایع ناخواسته جلوگیری می کنیم. با این حال ، اجازه دهید به شما کمک کنم ببینید که رویدادها معمولاً اتفاق می افتند چه ما به آنها اهمیت دهیم یا نه. اضطراب با هدف کاهش اضطراب و ایجاد آمادگی فقط هیجان بیشتری را ایجاد می کند و انرژی حیاتی را از موقعیت هایی که برای ایجاد شادی به آن نیاز است حذف می کند.

برای اکثر ما ، گذار به این طرز تفکر مستلزم تغییر آگاهانه خودمان به این فرایند جدید است و آگاهی از ویژگی های یک فرد توسعه یافته است.

علاوه بر این ، گذار به طرز تفکر جدید مستلزم نیروهای جدید و انرژی جدید است ، که در واقع اصلا جدید نیست - اما قدیمی است ، از نیاز به خرد کردن همان افکار ناآرام به جای خود باز می گردد.

تکنیک توصیف شده به عنوان یک انتقال فوق العاده به درک جدید واقعیت عمل خواهد کرد. انجام این کار به شما کمک می کند احساس کنید که استاد زندگی خود هستید.

لیلیا کاردناس ، روانشناس یکپارچه

توصیه شده: