بحران 40 ساله: 35 تا 45

فهرست مطالب:

تصویری: بحران 40 ساله: 35 تا 45

تصویری: بحران 40 ساله: 35 تا 45
تصویری: Самые популярные яхты. Моторные яхты 35-40 метров 2024, آوریل
بحران 40 ساله: 35 تا 45
بحران 40 ساله: 35 تا 45
Anonim

بحران افراد چهل ساله (از 35 تا 45 سال) "بحران جمع بندی اولین نتیجه زندگی فرد" است. در زمان ما ، در این سالها است که مرز مشروط می افتد: "من عمرم را در نیمه راه گذرانده ام."

در این سن ، اشتیاق برای استقلال شدیدتر می شود و تحریک علیه "کار برای عمو" افزایش می یابد. طبق آمار ، استارتاپ های بیشتری توسط افراد این گروه سنی راه اندازی می شود. اما ، برخلاف "پروژه های جسورانه" جوانان بیست ساله ، در چهل نفر از قبل به وضوح درک کرده اند که در کدام بخش از بازار وارد می شوند و چه فرصتهای واقعی برای انجام کاری در این زمینه دارند.

در این سن ، افراد دیگر نمی توانند "با آب جوش بنویسند" و "بخار را بیرون دهند" ، انرژی آنها بسیار کمتر از بیست و سی سالگی است ، اما پرتاب و سوسو زدن کمتر وجود دارد. در 40 سالگی ، مردم معمولاً مرتکب اعمالی نمی شوند که منجر به هدر رفتن بی معنی منابع و انرژی می شود ، هیچکس "قدرت را نمی پاشاند" و سعی نمی کند خاک را در چشمان خود پرتاب کند.

پیامدهای کودکی شایع

فرهنگ معاصر غرب با بی توجهی به دوران سالمندی و حتی جابجایی آن از حوزه توجه خود مشخص می شود. امروزه دیگر مد نیست که موهای خاکستری و عاقل باشیم. برعکس ، هم زنان و هم مردان سعی می کنند جوان به نظر برسند و تا حد ممکن جوان به نظر برسند. این نه تنها در مورد آمادگی جسمانی و ظاهر ، بلکه در مورد شیوه زندگی و حتی وضعیت روانی نیز صدق می کند. می توان گفت که افراد مدرن بیشتر از نسل والدین خود کودک هستند.

با این حال ، در 40 سالگی ، طبیعت شروع به ارسال اولین سیگنال به نسل جوان می کند که سن چیزی واقعی است. چین و چروک در نزدیکی چشم ظاهر می شود ، تن بدن تغییر می کند ، چربی تجمع می یابد ، که دور شدن از آن سخت تر می شود ، زخم های جزئی و جدی و مشکلات سلامتی ظاهر می شود. مردان و خانمهای چهل ساله کم کم مضحک به نظر می رسند.

ما می توانیم بگوییم که بحران سنی دهه چهل ، تبدیل تدریجی "جوانان سالخورده" کودک به بزرگسال است. به طور طبیعی ، این همیشه هموار و بدون مشکل پیش نمی رود.

نابرابری جنسیتی مقاومت ناپذیر

برای زنان 40 ساله نیز یک نقطه عطفی ذهنی و بیولوژیکی برای تولد اولین فرزندشان است. آنها نمی توانند با این موذیانه بودن طبیعت در روند مبارزه برای رهایی زنان کنار بیایند و فمینیسم ، که در اواخر قرن بیستم مد شد ، نمی تواند این مشکل را حل کند. در این مورد بی عدالتی وجود دارد: مردان می توانند تا 50 ، یا حتی تا 60 سالگی کودک خردسال باقی بمانند و سپس در تولد یک کودک شرکت کنند ، در حالی که زنان دارای سن باروری هستند که به وضوح بر اساس طبیعت اندازه گیری می شود.

تضعیف نهاد خانواده منجر به این واقعیت می شود که برای مردان بحران چهل سال گاهی نه تنها با مشکلات وجودی ، بلکه با تمایل به انجام نوعی بازنگری در زندگی شخصی آنها همراه است. در سن 40 سالگی ، موارد کاملاً مکرری وجود دارد که مردان به دلیل ظاهر معشوقه یا تمایل به ایجاد یک خانواده جدید ، به عنوان یک قاعده ، با زن جوانتر ، خانواده را ترک می کنند.

بزرگ شدن کودکان و درگیری نسلی

در چهل سالگی ، کودکان معمولاً در افراد بزرگ می شوند ، در برخی از آنها به نوجوانی می رسند و در برخی دیگر از نظر جنسی بالغ هستند. نوع جدیدی از مشکلات ظاهر می شود و هزینه های خانواده افزایش می یابد.

در مشاجرات و درگیری های خانوادگی ، کودکان در حال حاضر نه تنها نقش شاهدان غیرارادی ، بلکه شرکت کنندگان کاملاً فعال را نیز ایفا می کنند. و اغلب آنها کسانی هستند که درگیری ها را آغاز می کنند. کودکان شروع به نشان دادن شخصیت می کنند ، برای دفاع از حقوق خود ، شخصیت آنها بیش از پیش در آنها آشکار می شود.

در سال های اخیر نوعی درگیری نسلی تشدید شده است.والدینی که جوانی و جوانی آنها در دهه نود گذشت و خودشان به مردم راه یافتند و "موقعیت شایسته ای در جامعه" کسب کردند ، نمی توانند فرزندان خود را که به آنها همه چیز داده اند درک کنند ، اما فرزندان آنها نمی خواهند جاه طلبانه را درک کنند. برنامه های مادران و پدرانشان …

تمایل به راه اندازی کسب و کار خود

در این سن ، افراد یا به آرزوهای شغلی خود پی برده اند ، یا می فهمند که حرفه آنها چه کسانی را توسعه نداده است. تغییر شغل برای شغل دیگر با افزایش موقعیت و دستمزد دشوارتر می شود و این نگرانی در حال افزایش است که با ترک کار فعلی ، دیگر شغلی جدید پیدا نمی شود. و در عین حال ، خستگی و کسالت ناشی از کار در یک مکان یا در یک منطقه تجمع می یابد.

برای تغییر شغل در حال حاضر دیر است ، بنابراین تمایل به تغییر اساسی زندگی و ایجاد مشاغل شخصی وجود دارد ، که در آن می توان به تمام امیدها و رویاهای فراموش شده و سرکوب شده ای که از جوانی در روح من می چرخد ، پی برد..

در چهل سالگی ، اثر جادویی سناریوهای خانوادگی به پایان می رسد

در سن چهل سالگی ، معمولاً بسیاری از سناریوهای اجتماعی یا خانوادگی تحقق می یابد که در چارچوب آنها نمایندگان این نسل زندگی خود را ساختند. شایان ذکر است که هر دو سناریوی مثبت و منفی قدرت جادویی خود را از دست می دهند. اما وقتی برنامه ناخودآگاه ، که بر اساس آن زندگی مردم تحقق یافته بود ، به پایان می رسد ، راههای معمول بسیج انرژی و نشاط روانی متوقف می شود. مردم با "خلاص شدن" یا بزرگتر شدن فیلمنامه های خود ، مجبور می شوند به دنبال چارچوبی برای تعیین معنی دار بودن زندگی خود باشند. به همین دلیل است که بحران دهه چهل گاهی چنین شدت وجودی شدیدی پیدا می کند.

به سختی می توان گفت که سناریوهای خانوادگی به چه دلیل در سن 40 سالگی متوقف می شود. شاید به خاطر این واقعیت است که وقتی افراد به بلوغ و استقلال خاصی می رسند ، والدین آنها در چهل سالگی هستند. بنابراین ، جادوی طلسم ها و نفرین های والدین دقیقاً در این خط سنی قدرت خود را از دست می دهد و به همین ترتیب کودکان دیگر مجذوب منطق مناسک خانوادگی خود و منطق تعامل کلی والدین با آنها و جهان نمی شوند..

………

به طریقی دوستانه ، در چهل سالگی ، چیزی شبیه خرد باید به سراغ فرد بیاید. به طور کلی ، این به یک درجه یا دیگری اتفاق می افتد. شما می توانید نحوه شکل گیری و توسعه توانایی های فکری مانند تأمل ، درک ، پیش بینی را درک کنید.

گفتن اینکه چگونه می توان خرد را پرورش داد ، دشوار است. اما در 40 سالگی ، جهان به شخصی با جنبه های جدید روی می آورد ، شاید دید جهان و خود در آن از زاویه کمی متفاوت باشد و به بیداری خرد کمک می کند

توصیه شده: