2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
از انتظارات خود بگویید. من می توانم آنقدر باهوش باشم که تا آخر به شما گوش کنم. شما قادر خواهید بود از لبه خارج شده و مانند یک رودخانه آزاد در امتداد کانالهای دقیق تصادف قبلی برنامه ریزی شده جاری شوید ، شما قادر خواهید بود در جایی باشید که تصور نمی کردید ، جایی که باید باشید. در حالی که منتظر هستید ، در حالی که وابستگی شما به خودتان در باد تکان می خورد ، از اضطراب خود بگویید ، چگونه با کنترل بی رویه خود ذهن خود را به آرامی و محکم سرکوب می کنید. در حال حاضر منتظر چه هستید و اکنون چه انتظاری دارید ، چگونه می توانید همزمان انتظار داشته باشید و منتظر بمانید؟
به من بگو چگونه منتظر هستی. از احساسات و احساسات خود برای ما بگویید ، همه چیز را در جای خود قرار دهید ، به چیزی تبدیل شوید که او می خواهد ، سایه شما. ما قاطعانه طرفدار شما هستیم و تا زمانی که ما هستیم و شما او هستید ، از شما حمایت خواهیم کرد و به محض براندازی او برای ما جالب نخواهید شد ، به سادگی خواهید رفت. شما انتظارات زیادی دارید و در انتظار خود عالی هستید ، این قدرتمند و قوی است ، آنقدر سبک است که افکار و احساسات شما را به اوج جدیدی می رساند که وقتی منتظر می مانید هرگز نمی توانید به آن برسید. الان چه احساسی دارید؟ شهود شما به شما می گوید که وقت آن رسیده است که با من صحبت نکنید و فقط سکوت کنید ، زیرا سکوت طلایی است. شما می خواهید جیب های خود را با این ترکیب ترد پر کنید ، و آماده هستید که هر لحظه برای این لحظه ناخوشایند حقیقت تلاش کنید ، زمانی که نگاه شما فقط از میدان فراموشی من خارج می شود. شهود دروغ نمی گوید ، به سادگی شما را با مکانی روشن آشنا می کند که در آن سایه شما با آرامش منتظر ظاهر شدن خود در صحنه پشت صحنه ، پشت سایه خود است.
شما صبر کنید و شلوغ کنید. منتظر هستم و در نگرانی عمیق و دور از نگاه خستگی ناپذیرم به پشت سرم هستم. من ایستاده و نگران هستم ، از ترس می لرزم ، بسیاری از مراسم را انجام می دهم تا قربانیان خیالی را در محراب آرامش خود بسوزانم و از خدای شخصی خود برای رحمت درخواست کنم. او نمی شنود. او چیزی برای من آماده کرده است و فقط منتظر این لحظه است. مردم اینجا و آنجا قدم می زنند ، من راه می روم ، در حالتی از مراقبه احساسات می چرخم ، در افکارم می لرزم و فقط در لحظاتی از ناتوانی واقعی خود در این حرکت زندگی ابدی بی حرکت می خوابم. من منتظر چیزی نامفهوم هستم و مرا آزار می دهد. هدف مشخص است ، جاده قابل مشاهده است ، اما هنوز باید صبر کنید. چطور اینطور؟! رهایم کن ، من نمی خواهم. و من فقط انتظار را متوقف می کنم.
از احساساتت بگو. وقتی منتظر می مانید ، اکنون چه احساسی دارید. آنچه در اعماق آگاهی شما و در سطح احساسات شما وجود دارد. چه کسی دنیای هماهنگ شما را تحت تأثیر قرار می دهد؟ جلوی او را بگیرید و برایش قهوه بریزید ، یا شاید او؟ مدتها پیش به شما آموخته بودند که چیزی را احساس کنید ، و اکنون با آن چه می کنید ، فقط آن را در کیسه های عقلانیت و هوش قرار دهید ، یا همه چیز حسی را روی کشتی قابل اعتماد خود از انتظارات بلند پروازانه بیاندازید. من نقطه ضعف خود را به جای احساسات احساس می کنم ، این خط باریک بین من و شما مرا درگیر خود می کند ، من آن را احساس می کنم و آن را در ایده های خود در مورد شما زندگی می کنم. و من آنچه را که منتظر آن هستم احساس می کنم و مطلقاً آنچه را که انتظار دارم احساس نمی کنم. آنقدر از من دور است که من عملاً شبح ها و صداها را از این چیزی تشخیص نمی دهم. من چیزی احساس نمی کنم ، فقط منتظر هستم.
در مورد خودتان به من بگویید. شما بسیار جالب هستید و من عملاً در مورد شما چیزی نمی دانم. شما کی هستید؟ شاید شما آن کسی باشید که استخوان گونه ها از آن به عنوان سنگ سفت می شود ، یا این شما هستید که بیشتر از او نفس می کشم. شما کی هستید ، چگونه می توانید اینقدر کوچک و با چنین سایه عظیم شبانه روز باشید. آیا شما همان کسی هستید که منتظرش بودم؟
توصیه شده:
به من بگو چگونه متولد شدی و من به تو خواهم گفت که چگونه زندگی خواهی کرد
هولوگرام زندگی "من دوست دارم پدر یا مادرم ، یا حتی هر دوی آنها با هم - به هر حال ، این مسئولیت به طور مساوی بر عهده هر دوی آنهاست - - در مورد کارهایی که انجام می دهند در زمان تصور من تأمل کنند. اگر آنها به درستی فکر کرده بودند ، چقدر بستگی به آنچه آنها در آن زمان انجام می دادند - و این نکته در اینجا تنها در تولید یک موجود باهوش نیست ، بلکه به احتمال زیاد ، بدن و خلق و خوی شاد او ، شاید استعدادها و ذهنیت او - و حتی ، چه کسی می داند ، سرنوشت تمام خانواده اش - بر اساس
به من بگو کی را دوست داری و من به تو می گویم کیستی
"چه نوع افرادی را دوست داریم" یک سوال به ظاهر پیش پا افتاده است. اما نه. اگر متفکرانه به آن نزدیک شوید ، می توانید متوجه شوید که پاسخ به این س usال تا حد زیادی ما و زندگی ما را تعیین می کند. بنابراین ، درک پاسخ چنین سالی تعیین می کند:
بگو دوستت کیست
یکبار یکی از دوستانم یک قاب عکس به من داد که روی آن نوشته شده بود: "دوستان خانواده ای هستند که ما خودمان ایجاد کرده ایم." ما با دوستان خود راحت هستیم ، زیرا از نظر علایق ، جهان بینی ، ارزشها مشابه هستیم. بعید است فردی را انتخاب کنیم که از مرزهای ما فراتر رفته یا نسبت به تجربیات ما بی احساس باشد.
"یک کلمه درباره حصار بیچاره بگو" یا یک کلمه در دفاع از رقابت
شاید این فقط نظر ذهنی من باشد ، اما من اغلب با این واقعیت روبرو می شوم که حتی در جامعه روانی آنها رقابت را دوست ندارند ، یا حداقل آنها را تایید نمی کنند. "شما رقابت می کنید" یا "او بسیار رقابتی است" اغلب مورد انتقاد قرار می گیرد.