مردان نامرئی

مردان نامرئی
مردان نامرئی
Anonim

نویسنده: ماریا آنیکانووا

من در یک شهر کوچک استانی با متوسط جمعیت در روسیه زندگی می کنم. این شهر مملو از کارخانه ها ، محیط زیست ضعیف و پیاده روهایی است که شبیه خط نقطه ای هستند. پیاده روی صد متری در خیابان با یک کالسکه به معنای دور زدن دوازده حاشیه ، سه سوراخ در آسفالت منتهی به اعماق کلونیک و فرو رفتن در آبهای بیکران ده گودال است. این شهر رایج ترین شهر کشور ما است.

در اینجا آنها نمی دانند که دوران برابری در جهان آغاز شده است. باله مردانه هنوز هم یک نشانه قابل اعتماد همجنس گرایی محسوب می شود - چه کسی که می رقصد و چه کسی که به آن نگاه می کند. فرقه عروسی های مجلل رواج دارد: نان در گران ترین رستوران ، جلسه عکس در میان ستون های طلاکاری شده هتل ، لباس شاهزاده خانم ساخته شده از چیزی که شبیه آب نبات پنبه ای است و یک کیسه پلاستیکی مچاله شده از فروشگاه Pyaterochka.

چنین شهرهایی ذخایر طبیعی هستند که گله مردان نامرئی در آنها زندگی می کنند. آنها همه جا هستند و نمی توانید از آنها دور شوید.

مرد نامرئی نمی نوشد ، انتخاب شده را نمی زند ، تقلب نمی کند. او تصور یک شخص قابل اعتماد و مسئول را به نمایش می گذارد ، هرچند تا حدودی بلاتکلیف. زنان در ابتدا برای ازدواج با مردان نامرئی عجله می کنند. خانمها سرشار از امید برای آینده ای آرام و با ثبات با وام مسکن ، یک سگ دامانی و دو فرزند هستند. مشکل این است که مرد نامرئی خیلی سریع در هوا حل می شود و زن را با تمام مشکلات تنها می گذارد.

وقتی کودک ظاهر می شود ، مرد نامرئی به سمت مبل در اتاق بعدی حرکت می کند. او باید بخوابد ، زیرا فردا سر کار است و کودک شب ها گریه می کند و می تواند خواب حساس پدر را مختل کند. بنابراین ، زن از تمام شب های بی خوابی در کنار نوزاد مراقبت می کند. سپس او به انتخاب عادت می کند: برای شروع غذاهای کمکی با بلغور جو دوسر یا مغز سبزیجات ، کودک را به سیرک ببرید یا به او توضیح دهید که حیوانات در آنجا رنج می برند و نمی توان آنها را حمایت کرد. برای سرماخوردگی آنتی بیوتیک بدهید یا فعلا منتظر بمانید - فقط به او مربوط می شود. و مرد نامرئی نفس راحتی می کشد: بچه ای وجود دارد که از او مراقبت می کند ، اشکالی ندارد. چرا در نزدیکی مقدس مادر و نوزاد دخالت می کنید؟

در طول روز ، مرد نامرئی سر کار است. عصر ، بدن جسمی او به خانه می آید ، اما بدن روانی بلافاصله به واقعیت رقص ها و شبکه های اجتماعی روی رایانه لوحی وارد می شود. مردی نامرئی روی مبل گوشه ای زندگی می کند و بعد از چند ماه همسرش شک می کند که او را در خواب ندیده است.

مرد نامرئی ترجیح می دهد از محیط مبل خارج نشود ، اگرچه شام هایی را که همسرش تهیه کرده است با لذت می خورد.

مردان نامرئی هزار راه برای فرار استراتژیک از وظایف و مسئولیت ها می دانند. آنها تظاهر به درماندگی می کنند: آنها نمی دانند چگونه در زمین بازی کودک را سرگرم کنند و بنابراین در روزهای تعطیل با او قدم نمی زنند ، هیچ ایده ای ندارند که آشپزخانه کجاست و چگونه پیچیده ترین غذا را بپزند. از "ماکارونی و پنیر" ، آنها نمی دانند که چرا خانه به پرده های جدید احتیاج دارد و تمیز نگه داشتن خانه برای آن ضروری است.

مردان نامرئی صاحبان صرفه جویی هستند. آنها پول دادن به غذا (چرا ، وقتی خود او در یخچال ظاهر می شود؟) ، مواد شوینده برای خانه (چرا ، اگر هیچ چیز کثیف نمی شود؟) ، یا حتی بیشتر ، مانند غذاهای جدید یا دوچرخه کودکان ، آنها را در نظر می گیرند. همدلی و ضایعات بی معنی را در نظر بگیرید. چه پرده های دیگری برای اتاق نشیمن و یک گفتار درمانگر برای کودک وجود دارد وقتی که یک عزیز تمام سال یک تلفن هوشمند یکسان دارد؟

وقتی مردان نامرئی دور هم جمع می شوند تا آبجو بنوشند و بولینگ بازی کنند (برای هر نفر هشت لیتر "استراحت" می گویند ، آنها از لذت های زندگی خانوادگی به یکدیگر می گویند: چقدر سریع فرزندانشان بزرگ می شوند و تماشای دوست داشتنی چقدر لذت بخش است همسرش ، به دلایلی بسته و عصبانی شده است ، دستور جدید گوشت خوک را در فر فرا گرفته است.

زنان در کنار مردان نامرئی خیلی سریع یاد می گیرند که بچه ها را به تنهایی بزرگ کنند ، کاغذ دیواری بچسبانند یا کسی را بیابند که به خوبی چسب بزند ، مسیرهای سودمندی برای تعطیلات خانوادگی تعیین کند ، زمان برنامه ریزی کند و پول دربیاورد. اما در عین حال ، آنها هنوز کمی گیج هستند: اینجا یک پسر خوب است ، او مشروب نمی خورد ، کتک نمی زند ، سر کار می رود ، در 8 مارس عطر و شکلات می دهد ، در زندگی دخالت نمی کند. اما چرا ، چرا او آنقدر آزاردهنده است؟ و برای صراحت کامل ، آیا او اصلاً مورد نیاز است؟..سپس زن فکر می کند: "برای رابطه جنسی و سلامتی" و "اما یک سال پیش او میخ را کوبید" و آرام می شود.

بله ، و همه اطرافیان به این شکل زندگی می کنند ، او در مرکز خرید مشاهده کرد: یک مرد نامرئی با چهره ای سوداوی چرخ دستی را می چرخاند ، و همسرش با شلوغی همه چیز را مطابق لیست قرار می دهد ، دیگری خمیازه می کشد روی نیمکت نزدیک یک فروشگاه لباس زنانه - بدیهی است که منتظر نامزد خود است ، سومی به کناری نگاه می کند ، در حالی که عزیز او یک روروک مخصوص بچه ها را انتخاب می کند.

اعتقاد اصلی زندگی مرد نامرئی "Hush" است. با رئیس دخالت نکنید ، در غیر این صورت آنها کارهای اضافی را بر شما تحمیل می کنند. به همسرتان پیشنهاد نکنید در کنار دریا استراحت کند ، در غیر این صورت او از خدمات ضعیف هتل ناراضی خواهد بود. به سراغ دخترتان نروید ، که به دلایلی آرام در اتاق گریه می کند - این نوجوانان هفت جمعه در هفته دارند ، دوباره به دلیل حماقت ناراحت می شوند. به همین دلیل است که مرد نامرئی زندگی نامرئی دارد: او از هیچ چیز خوشحال نیست ، با هیچ کس رابطه ای واقعاً قابل اعتماد ندارد و به دلایلی در محل کار عجله نمی کند.

پس از چند سال ، مرد نامرئی معمولاً توسط همسرش رها می شود. او بعد از آن شکوفا می شود ، اما موضوع ازدواج را برای همیشه برای خود می بندد: تجربه او نشان می دهد که بلافاصله پس از چاپ در گذرنامه ، یک مرد تبدیل به کدو تنبل می شود

این تجارت هیچ مزیتی مانند ثبات مالی ، حمایت یا الهام را به همراه ندارد و بورشت باید بعد از کار پخته شود و در شستن تی شرت هایش بیندازد ، مهربان باشید.

به نظر من با هر نسل جدید مردان نامرئی کمتر و کمتر خواهد شد. من نشانه های دلگرم کننده ای می بینم: مردان عادی که هر روز با کالسکه در پارک قدم می زنند یا اسکوتر سواری را به کودکان آموزش می دهند. مردانی که آشپزی را با لذت یاد می گیرند و از این بابت کاهش شرم آور بیضه ها را احساس نمی کنند. من حتی یک رهبر مرد را می شناسم که با بچه ها به ملاقات می آید ، و هیچ یک از زیردستان فکر نمی کنند این چیز خارق العاده ای است. او خودش را یک ابرقهرمان نمی داند: فقط بدون گفتن در جهان او می گوید که همسرش نیاز به استراحت دارد.

من می دانم: مردان نامرئی دیر یا زود مانند ماموت ها خواهند مرد. فقط به این دلیل که زنان در شهرهای کوچک روسیه شروع به مشاهده دقیق اتفاقات اطراف خود می کنند و می فهمند که پختن شام با هم ، مراقبت از نوزاد به نوبت ، بزرگ شدن در این حرفه و حمایت از یکدیگر یک رویای دیوانه کننده نیست. یک مادر مجرد ، اما ممکن است.

زندگی واقعی ، به جای تقلید از آن روی نیمکت ، شغلی است که برای هر دو مفید است. احساس حمایت باعث ایجاد قدردانی و عشق می شود. او بعد از کار بورشت آماده می کند ، او به دنبال یک پزشک خوب برای مادرش است. او پیراهن هایش را اتو می کند ، او در درس به کودک کمک می کند. حمایت باید متقابل باشد - شاید این راز رابطه ای لطیف باشد که تا پیری ادامه می یابد.

توصیه شده: