2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
تفاوت بین شاغل بودن چیست ، یعنی روی "عمو" و روی خودت؟ این تفاوت قابل توجه است.
هنگام کار برای "کسی" که از مسئولیت مستقیم اجتناب می کنید. این "کسی" بار و بار مسئولیت را برای حل وظایف مختلف سازمانی و نتیجه کار و "محصول" ساخته شده توسط کارکنان به طور کلی بر عهده می گیرد.
"رئیس" به نوعی ، کارگردانی است که ایده ها و ایده های خاص خود را دارد. محاسبه ، تجزیه و تحلیل ، مقایسه ، فرآیند کار را سازماندهی کرده و مکانیزم گردش کار را راه اندازی می کند. به نظر می رسد یک سیستم خاص ، یک ارگانیسم است که توسط او فکر شده و ایجاد شده است. این شامل خطرات ، انتظارات ، نگرانی ها و مشکلات در انجام انواع وظایف است.
وقتی با "نان رایگان" کار می کنید و "رئیس خود" می شوید ، چه چیزی به دست می آورید؟
انگیزه اصلی آزادی از قوانین ، مرزها و چارچوب های یک سیستم "بیگانه" است. فقط یک سیستم خاص برای خودش ایجاد می شود. از نظر تصویری ، این درختی است که شما رشد می کنید ، بارور می کنید ، توسعه می دهید و … از میوه های آن لذت می برید و بر این اساس ، از میوه های خود لذت می برید.
آزادی به این معنا نیست که فقط آنچه را که می خواهم انجام دهم ، می توانم و می خواهم ، بلکه اول از همه مسئولیت در قبال خودم و آنچه شما قصد ایجاد آن را دارید.
و برای این شما به انرژی نیاز دارید ، انگیزه شخصی درونی شما در دستاوردها ، منابع ، دانش ، اتکا به خود و حمایت ، در صورت لزوم ، از کسانی که به شما اعتقاد دارند …
وقتی کسب و کار خود را سازماندهی می کنید ، شبیه فرایند جداسازی است. این یک گام بزرگسالانه در زندگی و یک اقدام مسئولانه است. شما از والدین جدا شده اید ، خودتان مراقب خودتان هستید و برای خود غذا و محل اقامت تهیه می کنید.
اشتغال به یک معنا "سینه مادر" است. ایمن ، گرم ، کم مصرف و مهمتر از همه ، به عنوان زمانی که کار خود را سازماندهی می کنید ، مزاحم نیست.
اما فقط در حال حاضر ، وقتی چنین دوره ای از آگاهی شخصی فرا می رسد ، زندگی در سیستم بسیار خسته کننده ، تنگ و دیگر جالب نمی شود … شما آزادی ، پرواز خلاقانه و بیان خود را می خواهید ، سپس "افکار-اسب" می آیند جدا شوید و آنطور که می خواهید عمل کنید و خودتان انتخاب می کنید.
و چه چیزی لازم است تا "پرواز" در خودآگاهی م effectiveثر و سازنده باشد؟
خیلی چیزهای جدید معلوم می شود. چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد.
مانند: تمایل به سازماندهی خود ، قبل از هر چیز ، و زمان خود برای حل مشکلات فعلی و برنامه های مشخص شده ، توانایی انجام ریسک های معقول ، حتی در مواقعی شجاع در تصمیم گیری ها و گشودن پروژه ها و وظایف جدید. توانایی ارائه خود ، اعلام خود ، فعال بودن و در نتیجه ایجاد زمینه برای تجارت خود.
اقدامات خود را برنامه ریزی کنید ، مقاوم در برابر استرس باشید ، در صورت لزوم قادر به "ضربه زدن" باشید و با اضطراب شخصی خود مقابله کنید. و زنگ هشدار یک همراه اجتناب ناپذیر است ، که علامت برخی از چرخش های جدید و غیر منتظره و هزارتوی "پرواز آزاد" را نشان می دهد …
خوب است که "بالشتک ایمنی" خود را داشته باشید ، امکان درآمد اضافی ، بنابراین خود را در دوره هایی که "کار برگشتی" در محل کار وجود دارد بیمه کنید. و گاهی اوقات مانند جزر و مد ، در امواج اتفاق می افتد …
یک منفی بی قید و شرط - هیچ ثبات و هیچ ضمانت مادی از نتیجه کار "در کل" وجود ندارد.
در اینجا ، به نظر من ، دیدگاه فلسفی و معنای خاصی در مورد روند فعالیت فرد نیز مهم است. انگیزه ، ارزش و علاقه شخصی شما به آنچه انجام می دهید ، تولید می کنید و "به دنیا می آورید" …
شما در زمینه شغلی ، شغلی خود چه سرمایه گذاری می کنید و بدون آن چه کسی هستید؟
آیا ارزش این همه زحمت را دارد یا واقعا ساده تر است - رفتن و کار کردن روی یک کار آماده و سازماندهی شده توسط شخصی؟ و "بخار نگیرید" به دلیل انواع مشکلات که در مسیر توسعه و رشد "کسب و کار" شما وجود دارد …
در صورت امکان می توانید اشتغال و "پرواز رایگان" را نیز ترکیب کنید. این می تواند حس محافظت و امنیت را حفظ کرده و به او القا کند.
و گاهی اوقات ، به دلیل برخی شرایط ، دیگر نمی توان روی یک کار "تمام شده" کار کرد. اینها ممکن است محدودیت سنی ، مشکلات فیزیولوژیکی ، نوعی ویژگی های شخصیتی خاص باشند و به طور کلی سیاست و فلسفه یک شرکت یا شرکت ممکن است به عنوان یک کارمند به شما علاقه ای نداشته باشد.
اما زندگی ادامه دارد … و اگر منابع داخلی ، مهارت ها ، دانش و تمایل اصلی برای تحقق بخشیدن به خود و توانایی های خود را دارید ، به نظرم ارزش آن را دارد که به دنبال فرصت های شخصی خود باشید تا به توانایی های خود پی ببرید.
توصیه شده:
چگونه زندگی خود را با تجربیات جدید و زنده پر کنید. رایگان است
آیا زندگی خسته کننده و غیرقابل توجه به نظر می رسد؟ و گاهی اوقات ، شما بسیار متنوع و احساسات زنده می خواهید. و هیچ پولی برای اسباب بازی های گران قیمت وجود ندارد. چه باید کرد؟ آیا می توان بدون تلاش و هزینه زیاد زندگی را با رنگ های روشن پر کرد؟ من جواب میدم.
چگونه می توان در تیم جدید "خود" شد. راهنمای رئیس
هنگامی که یک رهبر جدید به یک شرکت موجود می آید ، گاهی اوقات می تواند دو سبک رهبری افراطی را انتخاب کند ، همانطور که مشاهدات من نشان می دهد: رهبر مستقیم بودن ، یعنی شامل "پلیس بد" ، دستورالعمل دادن به کارکنان راست و چپ و همچنین اعمال یک سیستم ضد انگیزه مادی:
"من رئیس هستم - شما یک احمق هستید!" درباره روابط در مجموعه کار
هر گروه کارگری یا آموزشی دارای قوانین و مقررات خاص خود ، شیوه های مدیریت افراد ، سلسله مراتب خاص خود است. روسا ، مدیران افرادی هستند که سایر اعضا ، اعضای یک گروه ، شرکت ها ، شرکت ها ، سازمان ها تابع آنها هستند. نوجوانان یک عبارت دارند - "
مدوسا گورگون با دامن مداد. چگونه ترس از رئیس خود را متوقف کنیم
جمعه. ساعت بزرگ دفتر دقیقه به دقیقه می گذرد. 09:04 درست سی ثانیه بعد ، درب رئیس باز می شود. او بیرون می رود ، تانیا را با چشمانش پیدا می کند و سرش را تکان می دهد و او را به دفتر خود دعوت می کند تا در این هفته گزارش تهیه کند. لحظه کار معمولی اما نه برای تانیا.
وقتی رئیس در کار مداخله می کند
به اطراف خود نگاه کردم - روح من در اثر رنج افسران پرسنل زخمی شد. کشیش به گفته A.N. رادیشچف (1749-1802) چه باید کرد؟ و مقصر کیست؟ - سوالات ابدی مشخصه ذهنیت روسیه. پس از آن ، کارکنان پرسنل به دنبال راه حل هایی برای این سالات هستند: چه چیزی باید تغییر کند و چه کسی مقصر رکود تیم است؟ شاید مسائل نگران کننده به شکل متفاوتی تدوین شود ، اما ، البته ، در هر مرحله از وجود سازمان ، چیزی برای تأمل وجود دارد.