2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ذهنیت بیش از یک طرز تفکر است ، گسترده تر و عمیق تر است
من افراد بسیار زیادی و اغلب کاملاً متفاوت را می بینم ، داستانهای آنها را می شنوم ، درد آنها را لمس می کنم. ما همراه با مشتریان زیاد کار می کنیم ، جستجو می کنیم ، پیدا می کنیم ، یاد می گیریم که چگونه از دست بدهیم ، افق ها را باز می کنیم. اما وقتی مشکلات ظاهراً فعلی "حل شد" و فرد بتواند پا را فراتر بگذارد ، هربار در کار درمانی به یک چیز بر می خوریم: چه ارزشهایی را باید اساس قرار دهیم ، چه تصوری را در خود تقویت کنیم ، چگونه باشیم بخشی از جامعه باشید و یک فرد باقی بمانید که چگونه بالاخره جایگاه خود را در زندگی پیدا کنید و بخشی از چیزی بزرگتر از خود ما شوید. ما با ذهنیت روبرو می شویم.
این بیش از یک طرز تفکر است ، گسترده تر و عمیق تر است. این در مورد سازماندهی زندگی یک فرد است ، در مورد آنچه او تنفس می کند ، با چه چیزی هدایت می شود ، در کجا حرکت می کند ، بر چه چیزی تکیه می کند. و مشکل اینجاست. مشکل این است ، زیرا گرفتن از پدربزرگ-پدربزرگ ، از طایفه ، چیز زیادی بیرون نمی آید. نسل های گذشته با شعارها و ایده هایی زندگی می کردند که با واقعیت های ما مطابقت ندارد. ارزشهای اروپایی و آمریکایی نیز دروغ نمی گویند - روح اشتباه ، خون اشتباه ، ریشه های اشتباه.
ما سخاوت ، فداکاری ، عزت ، قدرت درونی ، اصالت ، خرد ، عمق زیادی داریم که هنوز به صورت عمودی فرهنگی شکل نگرفته است ، که می توان به آنها روی آورد ، خود را غنی کرد ، الهام بخش و دانش جلب کرد. این وجود ندارد. هیچ حمایتی وجود ندارد. و این دقیقاً همان چیزی است که من وظیفه من و شما می دانم ، همه کسانی که در کشور ما زندگی می کنند. شکل دادن به ذهنیت یک اوکراینی ، شکل گرفتن ، با گرفتن بهترین ها از اجداد ، برای پر کردن کشورهای توسعه یافته اقتصادی از معانی جدید و انتقال آن به نسل های جدید. چه کسی به فرزندان ما می آموزد ، که ارزشهای معنوی مردم ما را با شیر مادر منتقل می کند - فقط ما خودمان.
ما باید به فرزندان خود بیاموزیم که از خود مراقبت کنند ، از روح خود ، از بدن خود مراقبت کنند ، به خود خیانت نکنند ، بدون این که در عین حال احساس نقص کنند ، از ما کمک بخواهند ، روابط عاطفی عمیقی ایجاد کنند ، حتی اگر با درد و جدایی تهدید شود. ، برای بازبینی و زیر سال بردن دانش و مقامات ، و نه خود به عنوان یک فرد ، دوست داشتن بدون فروپاشی و نابودی دیگری ، مقاومت در برابر نقص خود ، پذیرفتن دیگران در نقص آنها ، افتخار به ریشه های آنها ، یادآوری و تکریم شجره نامه ، برای تکیه گاه و یافتن چیزی که بتواند برای خود تکیه کند … من می خواهم روی این پرتره سرمایه گذاری کنم.
من آنقدر رویا می بینم که مردم ما ، ملت ما دارای قدرت و خرد کافی برای یافتن راه میانی برای همه جلوه های شدید و شروع به فکر کردن در مورد آنچه بعد از ما باقی می ماند ، چه کسی باقی می ماند و با چه چیزی اوکراینی های جدید به جهان می روند هستند. ، آیا آنها چیزی برای به اشتراک گذاشتن با جهان خواهند داشت ، آیا چیزی برای ارائه وجود خواهد داشت ، چه چیزی باید آموزش داده شود ، چه موقعیتی در جهان داشته باشد.
من هر روز به آن فکر می کنم. من بسیاری را می شناسم که مانند من هر روز صبح قدمی کوچک در جهت شکل گیری ذهنیت در بین ساکنان بزرگ و کوچک کشورمان بر می دارند
شما چی فکر میکنید؟ چگونه می توان ذهنیت یک اوکراینی را تکمیل کرد؟ چقدر عالی خواهد بود اگر بدانم شما نیز اهمیت می دهید و ما همزمان با شما هستیم!
نویسنده اولگا برلیوتا ، روانشناس ، روان درمانگر ، مربی کسب و کار مرکز خدمات روانشناسی "ذهنیت"
توصیه شده:
چگونه رویای خود را به واقعیت تبدیل کنید
آنچه ارزش تبدیل غیرممکن به ممکن را دارد. اخیراً با مردی آشنا شدم که شرط می خورد. او به من گفت که این آزمایش آشپزی شگفت انگیز را در دبیرستان آغاز کرده است. او به جای انجام تکالیف ، ده ها هات داگ را در آب خیس می کرد و سپس آنها را در اسرع وقت به گلوی خود فرو می برد.
سکوت در مطب رواندرمانگر
سکوت به معنای گوش دادن در همان زمان است. و بگذار همه چیز به خودی خود صحبت کند. " پل ریکور حوصله نوشتن مقاله را نداشتم. من می خواستم سکوت کنم ، چیزی نگویم و فقط به فرایندها و تجربیات متفاوتی فکر کنم که اکنون در دفتر من اتفاق می افتد.
رواندرمانگر: جنایت و مجازات
اخیراً ، من پست های زیادی در مورد جعل آشکار و عمدی روان درمانگران دیده ام. من می دانم که این جدول مدتهاست برای بسیاری جدول ضرب بوده است ، اما هنوز هم می خواهم نکاتی را به شما یادآوری کنم. درمانگر نمی تواند خارج از جامعه حرفه ای کار کند.
تفاوت بین رواندرمانگر و روانشناس چیست؟
اخیراً بار دیگر از من س askedال شد که روان درمانگر کیست و روانشناس پزشک است یا خیر؟ و من همچنین یک داستان بسیار عجیب شنیدم ، چگونه یک روانشناس دارو تجویز کرد و بیمار "به سبزی تبدیل شد". اصالت این داستان را بر وجدان راوی می گذارم.
طرف دیگر روان درمانی. یک روز از زندگی یک رواندرمانگر
این "موجودات مرموز" ، روان درمانگران ، چگونه زندگی می کنند؟ به احتمال زیاد در شادی ، شادی ، روشنگری و سبکی کامل است. هر کاری که آنها انجام می دهند روان است و همه چیز درست می شود. گروه ها ، مشتریان ، لبخند بر لبان شما. نه زندگی ، بلکه لذت محض.