وابستگی به هم اعتماد به نفس. ارتباط

فهرست مطالب:

تصویری: وابستگی به هم اعتماد به نفس. ارتباط

تصویری: وابستگی به هم اعتماد به نفس. ارتباط
تصویری: موفقیت، قسمت هشتم : اصول رسیدن به موفقیت، نقش اعتماد به نفس و حرمت نفس 2024, آوریل
وابستگی به هم اعتماد به نفس. ارتباط
وابستگی به هم اعتماد به نفس. ارتباط
Anonim

نویسنده: ماریا گاسپاریان

درمانگر گشتالت ، روانشناس خانواده

تحقیقات نشان داده است که بین عزت نفس سالم و رضایت از رابطه رابطه قوی وجود دارد. عزت نفس نه تنها بر نظر ما در مورد خود ما تأثیر می گذارد ، بلکه بر درک ما از میزان محبت ما و نحوه ارتباط ما با دیگران ، به ویژه در روابط شخصی ، تأثیر می گذارد

عزت نفس چگونه بر روابط تأثیر می گذارد؟

وقتی در خانواده ای ناکارآمد بزرگ می شوید ، عزت نفس دچار مشکل می شود. اغلب ، شما حق رأی ندارید. نظر و خواسته های شما جدی گرفته نمی شود. به عنوان یک قاعده ، در چنین خانواده هایی خود والدین عزت نفس پایینی دارند و از یکدیگر ناراضی هستند.

آنها فاقد مهارت برای روابط سالم ، از جمله همکاری ، مرزهای سالم و مهارت های حل تعارض هستند. آنها می توانند توهین آمیز یا بی تفاوت باشند ، مضطرب ، کنترل کننده ، دستکاری کننده یا ناسازگار باشند. در چنین خانواده هایی معمولاً احساسات و شخصیت و نیازهای کودکان شرمنده است.

در نتیجه ، کودک احساس می کند که از نظر احساسی طرد شده است و نتیجه می گیرد که او مقصر است یا آنقدر خوب نیست که مورد نظر هر دو والدین باشد. بنابراین ، کودک در حال درونی سازی (جذب) شرم سمی است. کودکان احساس ناامنی ، اضطراب و / یا عصبانیت می کنند.

آنها برای زندگی احساس امنیت نمی کنند ، به خود اعتماد کرده و دوست دارند. آنها با عزت نفس پایین وابسته می شوند ، یاد می گیرند که احساسات خود را پنهان کنند ، "روی پنجه پا راه بروند" ، دور می شوند ، سعی می کنند رضایت خود را نشان دهند یا پرخاشگر می شوند.

نوع دلبستگی نشان دهنده عزت نفس است

در نتیجه آسیب پذیری ، شرمندگی و عزت نفس پایین ، کودکان به درجات مختلف ، نوع دلبستگی مضطرب (وابسته) یا اجتنابی (وابسته به یکدیگر) را ایجاد می کنند. با ایجاد یک نوع دلبستگی مضطرب و اجتناب ناپذیر ، آنها مانند stalkers رفتار می کنند یا از خود فاصله می گیرند. در شدیدترین موارد ، برخی افراد تنهایی یا صمیمیت بیش از حد را تحمل نمی کنند ، یعنی چیزی که می تواند باعث درد غیرقابل تحمل آنها شود.

نوع دلبستگی اضطرابی (وابسته)

اضطراب می تواند باعث شود شما نیازهای خود را به نفع برآوردن نیازهای شریک زندگی خود قربانی کنید. به دلیل ناامنی درونی خود ، مشغول روابط هستید و با همسرتان سازگار می شوید و نگران این هستید که او صمیمیت کمتری می خواهد. اما چون نیازهای شما برآورده نمی شود ، ناراضی می شوید. علاوه بر این ، شما شخصاً همه چیز را به صورت منفی درک می کنید و پیامدهای منفی را پیش بینی می کنید. عزت نفس پایین شما را مجبور می کند تا حقیقت خود را پنهان کنید تا "موجی" را که صمیمیت واقعی را به خطر می اندازد ، پیش نبرید. همچنین ممکن است نسبت به توجه شریک زندگی خود به دیگران حسادت کنید ، مانند تماس مداوم یا ارسال پیام کوتاه به او ، حتی اگر از شما خواسته شود. با تلاشهای مکرر خود برای یافتن دلداری از طرف مقابل ، ناخواسته او را حتی بیشتر از خود دور می کنید. در نهایت هر دوی شما ناراضی می شوید.

نوع پیوست اجتنابی (وابسته به هم)

اصطلاح "وابستگی متقابل" به اجتناب از صمیمیت و صمیمیت از طریق فاصله رفتاری مانند معاشقه ، تصمیم گیری شخصی ، معتاد بودن ، نادیده گرفتن شریک زندگی خود ، یا رد احساسات و نیازهای او اشاره دارد.

این باعث ایجاد تنش در رابطه می شود که معمولاً توسط شریک مضطرب بیان می شود. از آنجا که "وابسته های متقابل" بیش از حد در مورد تلاشهای شریک خود برای کنترل یا محدود کردن استقلال خود به هر شکل هوشیار هستند ، آنها حتی بیشتر از هم دور می شوند. این نوع همچنین رضایت از روابط را افزایش نمی دهد.

ارتباط و عزت نفس

خانواده های ناکارآمد فاقد مهارت های ارتباطی مناسب برای ایجاد روابط صمیمی هستند. این مهارتها نه تنها برای خود رابطه مهم هستند ، بلکه عزت نفس را نیز نشان می دهند. اینها شامل توانایی برقراری ارتباط واضح ، صادقانه ، مختصر و مطمئن ، و همچنین مهارت های گوش دادن است.

وجود این مهارتها فرض می کند که شما می دانید و قادر هستید در مورد نیازها ، خواسته ها ، احساسات خود ، از جمله توانایی تعیین مرزها ، به وضوح صحبت کنید. وابستگان وابسته به احساس شرمساری یا نادیده گرفته شدن در کودکی احساسات و نیازهای خود را انکار می کنند. آنها همچنین عمداً آنچه را که فکر می کنند و احساس می کنند سرکوب می کنند تا شریک خود را عصبانی یا بیگانه نکنند و خود را در معرض انتقاد یا تنهایی احساسی قرار دهند.

وابستگی به هم اعتماد به نفس. ارتباط

در عوض ، آنها به "تله پاتی" ، پرسش ، سرپرستی ، سرزنش ، دروغ گفتن ، انتقاد ، سرکوب مشکلات ، نادیده گرفتن یا کنترل شریک خود اعتماد می کنند. آنها با مشاهده رفتارهای مشابه در خانواده هایی که در آن بزرگ شده اند ، استراتژی های ارتباطی ناکارآمد را یاد می گیرند.

اما این رفتار به خودی خود مشکل ساز است و می تواند منجر به تشدید درگیری شود که با حملات ، سرزنش و عقب نشینی مشخص می شود. موانع ایجاد شده از باز بودن ، صمیمیت و شادی جلوگیری می کند. گاهی اوقات یک شریک به دنبال صمیمیت با شخص ثالث است و ثبات رابطه را تهدید می کند.

مرزها و عزت نفس

خانواده های ناکارآمد مرزهای ناسالم را شکل می دهند که از طریق رفتار والدین و مثال زدن منتقل می شود. آنها می توانند کنترل کننده ، پرخاشگر ، بی احترام باشند ، از فرزندان خود برای برآوردن نیازهای خود استفاده کنند یا احساسات خود را به آنها نشان دهند. این امر عزت نفس کودکان را از بین می برد.

مانند بزرگسالان ، کودکان نیز مرزهای ناسالم را ایجاد می کنند. آنها در پذیرش تفاوت های دیگران و پذیرش فضای شخصی آنها ، به ویژه در روابط صمیمی ، مشکل دارند. بدون محدودیت ، آنها نمی توانند نه بگویند یا در مواقع لزوم از خود دفاع کنند ، اغلب آنچه دیگران می گویند را شخصی می گیرند.

آنها نسبت به احساسات بیان شده یا درک شده دیگران ، نیازهای آنها و اقداماتی که به آنها پاسخ می دهند احساس مسئولیت می کنند و در تشدید درگیری نقش دارند. شریک زندگی آنها احساس می کند که نمی تواند بدون ایجاد واکنش دفاعی خود را بیان کند.

عزت نفس بر روابط صمیمی تأثیر می گذارد

همه ما هم به جدایی و به فردیت نیاز داریم و هم به نزدیکی و اتحاد. استقلال مستلزم عزت نفس کافی است - هر دوی این مفاهیم در یک رابطه ضروری هستند. این توانایی پافشاری بر خود ، اعتماد به خود و ایجاد انگیزه در خود است.

اما وقتی خودتان را دوست ندارید ، منزوی می شوید و در گذراندن وقت در تنهایی بدبخت می شوید. برای برقراری ارتباط مطمئن در روابط نزدیک ، شجاعت لازم است. شجاعت ناشی از پذیرفتن خود به شما این امکان را می دهد تا بدون ترس از انتقاد یا طرد شدن ، به احساسات و نیازهای خود ارزش و احترام بگذارید.

همچنین به این معنی است که احساس می کنید مستحق و دوست داشتنی هستید. شما وقت خود را برای تعقیب کسی دور از دسترس تلف نمی کنید یا کسی را که دوستتان دارد و نیازهای شما را برآورده می کند ، دور نمی کنید.

راه حل ها

بهبودی از شرم سمی دوران کودکی مستلزم همکاری با یک روان درمانگر آموزش دیده است. شرم می تواند کاهش یابد ، عزت نفس افزایش می یابد ، و سبک های دلبستگی می تواند تغییر کند ، و شما می توانید نحوه تعامل با خود و اطرافیان خود را تغییر دهید. تبادل تجربیات در گروههای خودیاری برای وابستگانی که بر روی یک برنامه 12 مرحله ای کار می کنند بسیار مفید است.

خانواده درمانی بهترین راه برای دستیابی به رضایت بیشتر در رابطه است. درمان حتی در صورت امتناع یکی از شرکا از شرکت در آن مفید است.تحقیقات تأیید می کند که افزایش عزت نفس در یک شریک ، رضایت از رابطه را برای هر دو افزایش می دهد.

اغلب ، حتی اگر تنها یک شریک در درمان شرکت می کند ، رابطه بهتر می شود و زوج خوشحال می شوند. در غیر این صورت ، رفاه مشتری بهبود می یابد و او قادر به پذیرش وضعیت موجود یا ترک رابطه می شود.

توصیه شده: