قلدری و اوباش در محل کار

فهرست مطالب:

تصویری: قلدری و اوباش در محل کار

تصویری: قلدری و اوباش در محل کار
تصویری: درگیری و کتک کاری سعید سامورایی و ممد ماشاالله و قاسم محمودی / دستگیریشون توسط پلیس 2024, مارس
قلدری و اوباش در محل کار
قلدری و اوباش در محل کار
Anonim

موبینگ موبینگ دقیق !

وضعیت مشترک؟ خاطرات همکاران "خیرخواه" ، که شما را مجبور می کند در جستجوی گوشه پنجم عجله کنید؟ در این مورد ، برای نوشتن نامه استعفا عجله نکنید - کارمندان به سادگی یک رقیب قوی در شما را احساس می کنند ، نوعی "شکارچی تهدید کننده زندگی". اگرچه ، بین ما ، شما فقط قربانی mobbing شدید.

به عنوان مثال ، تصور کنید که رئیس بخش کارت های پلاستیک یکی از بانک های بزرگ - یک متخصص عالی سیدوروف - فقط یک سال پیش ، همانطور که می گویند ، "فراتر از قیمت" بود ، با وسوسه دستمزد بالا. در دو هفته اول همه چیز خوب پیش رفت. و سپس یک روز ، سیدوروف سرخوش به همراه آسانسور با رئیس هیئت مدیره بانک برخورد کرد ، که معمولاً برای کارمندان هم سطح او غیرقابل دسترسی بود. در پاسخ به م theدبانه "چطور است؟" متخصص ما با اشتیاق شروع به صحبت در مورد پروژه ای که تصور کرده بود کرد ، و اکنون (آه ، شادترین لحظه) رئیس برای او در دفتر خود برای یک مکالمه مفصل قرار گذاشت. سیدوروف شاد ، اما بسیار ساده اندیش شانس خود را با رئیس بخش و همکارانش در محل کار تقسیم کرد. از آن روز به بعد زندگی او بطور اساسی تغییر کرد. از این پس ، دیگر او را تحسین نمی کردند ، آنها به پروژه ها علاقه ای نداشتند ، برعکس ، تمام پیشنهادات سیدوروف مورد تمسخر قرار گرفت و به دلیل غیرحرفه ای مورد سرزنش قرار گرفت. حتی ناتوانی های جسمی بهانه ای برای قلدری همکاران بود. سیدوروف پس از ماه ها تلاش طاقت فرسا و تلاش برای یافتن راهی برای خروج از این وضعیت ، تصمیم به ترک کار گرفت.

این یک مورد معمولی از اوباش است - قلدری روانی در محل کار ، که باعث آسیب وحشتناکی به روان انسان می شود ، سلامتی را از بین می برد و حتی گاهی منجر به خودکشی می شود.

موبینگ مانند گله دوپ

طبیعت شناس معروف کنراد لورنز در کتاب خود "تجاوز" یک پدیده عجیب را توصیف می کند - مورد حمله ضد شکار علیه یک شکارچی: حیوانات گله به طور ناگهانی به یک گرگ حمله می کنند. برای چه هدف؟ البته برای حفظ گونه ها. به اصطلاح ، با بوی تهدید برای زندگی ذاتی دشمن احساس کنید.

استرس مداوم در محل کار افراد را از کار می اندازد. اکنون در اروپا کلمه "mobbing" تقریباً در همه جا به نظر می رسد. در غرب ، جایی که در برخی از کشورها نرخ بیکاری به حد بحرانی می رسد ، تا 17 درصد از مردم در محل کار در معرض روانگردانی تروریسم قرار دارند. موبینگ مخصوصاً در بین کارگران یقه سفید ، یعنی کارمندان اداری رایج است. هر چه موقعیت شغلی اشغال شده توسط کارمند و سطح صلاحیت وی بیشتر باشد ، احتمال حمله او توسط همکاران و رئیس بیشتر است.

تحقیقات پزشکی نشان داده است که فردی که در محل کار مورد آزار و اذیت قرار می گیرد از نظر روانی بی ثبات می شود. او تمام انرژی خود را صرف اثبات سخت ترین و در عین حال کاملاً منطقی بودن قضیه زندگی نمی کند: "من به شما نشان می دهم که ارزش من چیست! همه چیز را خواهید آموخت و پشیمان خواهید شد. " به بیان ساده ، شروع به اثبات دائمی قابلیت کارکرد اجتماعی و حرفه ای خود به گروه کار می کند. هنگامی که روان سایبری تشدید می شود ، کارمند در انزوای اجتماعی قرار می گیرد که به اصطلاح خلاء اطلاعات نامیده می شود. او که تمام تلاش خود را صرف اثبات احمقانه کرده است ، هنوز چیز اصلی - ارزیابی مثبت اقدامات خود را دریافت نمی کند. درمانده ، ناامن و آسیب پذیر می شود. او گرفتار تردیدها و فوبیاهای مختلف است. عزت نفس کاهش می یابد ، علائم روانی همراه با استرس ظاهر می شود - میگرن ، سرماخوردگی ، بی خوابی … بیماری های مزمن به تدریج ایجاد می شوند. به طور خلاصه ، قربانی mobbing اغلب شروع به بیمار شدن می کند و به یک دور باطل کشیده می شود: غیبت از کار به دلیل ضعف سلامتی باعث شکایات صنعتی و البته حملات بیشتر علیه mobbing می شود.

در مورد بزهای قربانی

با این حال ، تشخیص mobbing دشوار است.بله ، یک محیط ناسالم در تیم (حملات تجاوزکارانه همکاران ، لحن غیر مجاز در ارتباطات ، تهمت و شایعات) برای او زمینه مساعدی است. اما به ویژه مشکوک و متمایل به باد کردن فیل از طریق مگس ، چنین روانپریشی را نباید با یک درگیری معمولی صنعتی یا روابط شخصی نامنظم اشتباه گرفت. به هر حال ، کسانی که واقعاً قربانی mobbing هستند ، چندان مایل نیستند در مورد تحقیرهای خود صحبت کنند. مبتکران موبینگ نیز دوست ندارند در مورد اعمال خود صحبت کنند. علاوه بر این ، اقدامات "شرور" اغلب ناخودآگاه است: "این چیست؟ جوک ها را نمی فهمد؟ یک شخص بسیار دشوار - یک شخصیت وحشتناک …"

چرا این کار را می کنند؟ خوب ، برای مثال ، کنراد لورنز در مورد تجاوزات انسانی و تجاوز آشکار می گفت: "و وضعیت نهایی مطلوب اصلاً این نیست که دشمن در مقابل من مرده است. وای نه! او باید حساساً مورد ضرب و شتم قرار گیرد و با فروتنی جسم من را تصدیق کند - و اگر او یک بابون است ، پس برتری روحی."

هم یک متخصص جوان و هم یک متخصص با تجربه می توانند قربانی mobbing شوند. یک گزینه رایج ، قلدری برای یک تازه وارد است. به خصوص اگر او جوان است و هنوز نمی داند چگونه از خود دفاع کند. در طول دوره سازگاری ، یک مبتدی زمان خاصی را بدون کمک حرفه ای می گذراند. رئیس و همکاران نارضایتی خود را از او برانگیخته و او را تبدیل به یک قربانی می کنند. منطق ساده است - سلف او ، هر چند ضعیف ، اما با وظایف خود کنار آمد. اما هرچه بیشتر قربانی سعی کند ارزش خود را اثبات کند ، اطرافیانش خواستارتر هستند. با ارائه دلایل بیشتر برای انتقاد از خود ، فرد بیشتر و بیشتر ناامن می شود ، موقعیت های او هر روز ضعیف می شود. مشکل این است که او به زودی خودش را کاملاً درمانده می داند. اما یک چیز دیگر وحشتناک تر است: خدا نکند که تازه وارد نه تنها سلف خود ، بلکه بسیاری از متخصصان باتجربه بهتر و با استعدادتر باشد - خورده خواهد شد. دلایل قلدری در محل کار می تواند بسیار متنوع و پیش پا افتاده باشد - درگیری شخصی ، حسادت اولیه و حتی رد ادعاهای جنسی. شاید رئیس آدم خوار عادت داشته باشد که یک نفر را در ماه "بخورد" ، یا رئیس از این که شخصی در زندگی شخصی اش خوب است دلخور شود ، اما اینطور نیست ، یا فرزندانش بسیار احمق تر و تنبل تر از شخص جدید هستند. یا شاید رئیس از مشکوک بودن رنج می برد ، و ناگهان به نظرش رسید که یک مدیر بالاتر از کارمند جدید حمایت می کند …

متداول ترین تکنیک های mobbing فریاد زدن ، شایعه پراکنی ، اضافه بار کاری کارکنان و غیره است. علاوه بر این ، روشهای خاصی برای تسویه حساب صنعت نیز وجود دارد. به عنوان مثال ، افراد رایانه اغلب از ویروس ها یا هک کردن برای تغییر نتیجه کار یا غیرفعال کردن رایانه استفاده می کنند. ترساندن شخص بیمار با تماس های تلفنی لذت خاصی دارد.

چه باید کرد؟

موبینگ نه تنها برای کارمند مورد حمله مضر است. خود شرکت آسیب می بیند. هنگامی که کارکنانی که تحت شکار یا اعتیاد به بازی موبینگ هستند به طور سیستماتیک تصمیم گیری را به تأخیر می اندازند ، اطلاعات را پنهان می کنند یا عمداً آن را تحریف می کنند ، روند کار کند می شود. به گفته دانشمندان آلمانی ، خسارت مالی ناشی از روانپریشی در یک شرکت متوسط اروپای غربی می تواند 25 تا 75 هزار یورو در سال باشد.

در اروپا ، روانشناسان با این مشکل برخورد می کنند ، کلینیک ها در درمان قربانیان تجاوز تخصص دارند ، مراکز مشاوره ویژه برای خروج از شرایط بحرانی کمک می کنند ، ده ها سایت mobbing در اینترنت ایجاد شده است که می توانید از آنها پشتیبانی پیدا کنید.

اما ما هیچکس را نداریم که از قربانیان حملات موبایل انتظار کمک داشته باشیم. با این حال ، اخیراً ما روانشناسان بسیار واجد شرایطی داریم که دانش آموزان خود را در مورد این مشکل آموزش می دهند. و با این وجود … اگر مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید ، به این فکر کنید که آیا ارزش این را دارد که نیرو و سلامتی خود را صرف مبارزه کنید ، یا بهتر است کار دیگری پیدا کنید. خوب ، اگر پتانسیل یک جنگنده را در خود احساس می کنید ، سعی کنید به سادگی تمام حملات را نادیده بگیرید. گاهی اوقات کمک می کند …

سوء استفاده عاطفی در محل کار: شیفتگی خاموش؟

موبینگ یک ترور روانی جمعی است ، قلدری علیه هر یک از کارکنان توسط همکاران ، زیردستان یا مافوق ، که به منظور وادار کردن او به ترک محل کار انجام می شود. راههای رسیدن به این هدف شایعه پراکنی ، ارعاب ، انزوای اجتماعی و به ویژه تحقیر است. در نتیجه این نگرش مداوم و شدید خصمانه ، وضعیت روحی و جسمی قربانی چنین آزار و اذیتی می تواند به شدت مختل شود. این مقاله پدیده شایع mobbing را روشن می کند و راه حل ها و توصیه هایی به قربانیان ، خانواده ها و سازمان های آنها ارائه می دهد.

میلیون ها زن و مرد در هر سنی ، ملیت و نژاد از رفتن به محل کار متنفرند ، به تدریج ناامید می شوند و اغلب بیمار می شوند. برخی مجبورند از شغلی که قبلاً دوست داشتند فرار کنند ، برخی دیگر چنین شرایطی را تحمل می کنند ، زیرا نمی توانند راهی برای خروج پیدا کنند. هر روز مثل رفتن به میدان جنگ بود. من هرگز نمی دانستم بمب بعدی در چه مرحله ای پرتاب می شود. از ترس اینکه هرکسی بتواند دشمن من باشد ، می ترسیدم که به دیگران اعتماد کنم. از نظر روحی و جسمی خسته شده بودم. می دانستم که به زودی باید به نوعی تسکین پیدا کنم. اما هیچ امیدی برای مهلت وجود نداشت. چه اتفاقی می افتد؟ چرا این اتفاق می افتد؟ این پدیده چقدر گسترده است؟ درباره آن چکار میتونید بکنید؟

کلمه "mobbing" به معنای چنین رفتاری از همکاران ، مدیران یا زیردستان نسبت به هر یک از کارکنان است که به طور دوره ای ، برای هفته ها ، ماه ها یا حتی سالها ، آزار و اذیت هدفمندی را انجام می دهند ، حملاتی که به عزت نفس او آسیب می رساند و تضعیف می کند. شهرت و شایستگی حرفه ای شخص مورد سوء استفاده عاطفی ، مستقیم یا غیر مستقیم ، مدام تحقیر شده و اغلب به ناحق متهم می شود. نتیجه همیشه ضربه و اخراج است. دکتر هانتز لیمان ، روانشناس و دانشمند پزشکی ، نخستین بار در اوایل دهه 1980 در مورد چنین پدیده ای در محل کار سوئد تحقیقاتی انجام داد. او این رفتار را موبینگ نامید و آن را "ترور روانی" توصیف کرد که شامل "نگرش سیستماتیک و خصمانه مکرر خصمانه و غیراخلاقی یک یا چند نفر علیه شخص دیگر ، عمدتا یک نفر" می شود. لیمان 45 رفتار معمولی را در مورد اوباش شناسایی کرد: مخفی نگه داشتن اطلاعات ، انزوای اجتماعی ، افترا ، انتقاد بی وقفه ، انتشار شایعات بی اساس ، تمسخر ، فریاد و غیره. از آنجا که سازمان این رفتار کارکنان خود را نادیده می گیرد ، این اقدامات را مورد تأیید یا حتی تحریک قرار می دهد ، می توان گفت که قربانی ، ظاهراً در برابر قدرت و تعداد درمانده ، در واقع تحت تعقیب است. سلامت و وضعیت روانی فردی که در معرض چنین حملاتی قرار دارد بسیار آسیب می بیند ، بیماری هایی بر اساس عصبی بودن و احساس حقارت اجتماعی ظاهر می شود.

در حالی که تجاوز و زورگویی مفاهیم مشابهی هستند ، تجاوز به آزار و اذیت کارمندی توسط مدیر ، مدیر خط ، همکار یا زیردستان اشاره می کند که دیگران را درگیر زورگیری سیستماتیک و مکرر می کند. قلدری به تعقیب و گریز تک به تک اشاره دارد. وقتی نوبت به mobbing می رسد ، مدیریت اغلب به طور ضمنی در این فرایند دخیل است. به همین دلیل است که در چنین مواردی ، قربانی به ندرت قادر به دریافت کمک است. هرکسی می تواند مورد تجاوز قرار گیرد. این تجاوز علیه کسی نیست که متعلق به حلقه خاصی است که تحت حمایت است ، مانند تبعیض بر اساس سن ، جنسیت ، نژاد ، دین یا ملیت.بنابراین ، قلدری / تجاوز به اقداماتی گفته می شود که دیوید یامادا ، استاد حقوق در دانشگاه سافولک ، آن را برای همه مشترک یا "نابینای وضعیت" نامیده است.

عواقب mobbing

موبینگ نوعی خشونت ، سوء استفاده عاطفی است. در کتاب خشونت در محل کار ، که توسط دفتر بین المللی کار (ILO) در سال 1998 منتشر شده است ، از تجاوز و زورگویی در راستای قتل ، تجاوز یا سرقت یاد شده است. در حالی که قلدری یا تجاوز در مقایسه با تجاوز جنسی یا سایر انواع سوء استفاده بدنی بی ضرر به نظر می رسد ، تأثیر آنها بر قربانی ، به ویژه اگر به اندازه کافی طول بکشد ، آنقدر مخرب است که برخی افراد خودکشی را در نظر می گیرند. … و این احتمال را که برخی از حملات تجاوزگری بدون انگیزه ممکن است نتیجه احساساتی باشد که افرادی که در محل کار مورد سوء استفاده عاطفی قرار گرفته اند ، احساس نمی کنیم.

پیامدهای تجاوز و قلدری عمدتا بر سلامت و وضعیت روحی فرد تأثیر می گذارد. بسته به شدت ، فراوانی و مدت زمان قرار گرفتن در معرض این نوع و میزان مقاومت روانی فرد در برابر آن ، افراد می توانند از تعدادی از اختلالات روانی و جسمی رنج ببرند: از مشکلات گاه به گاه خواب گرفته تا ناراحتی های عصبی ، از تحریک پذیری تا افسردگی. از مشکلات تمرکز برای وحشت یا حتی حمله قلبی اگر یک کارمند فقط گاهی اوقات از کار غیبت می کرد ، در صورت تجاوز یا قلدری ، این می تواند به مرخصی مکرر و طولانی مدت بیمار تبدیل شود.

بسیاری از افرادی که مورد تجاوز قرار گرفته اند به قدری دچار اختلال هستند که دیگر نمی توانند وظایف رسمی خود را انجام دهند. در نهایت ، آنها با اختیار خود و یا بر خلاف آن می روند ، قرارداد آنها فسخ می شود ، یا مجبور می شوند زود بازنشسته شوند. به طرز عجیبی ، قربانیان در این مورد مقصر شناخته می شوند ، آنها به عنوان افرادی معرفی می شوند که خودشان این بدبختی ها را به وجود آورده اند. و در بسیاری از موارد ، پس از اخراج یا ترک شخص ، مشکلات بهداشتی ایجاد شده می تواند باقی بماند و حتی تشدید شود و منجر به تشخیصی مانند استرس پس از سانحه شود. اما این تنها وضعیت روحی و سلامت یک فرد نیست که به شدت تحت تأثیر قرار می گیرد. عواقب آن نیز به طور جدی بر خانواده این افراد و سازمان هایی که در آنها کار می کنند تأثیر می گذارد. روابط آسیب می بیند ، سطح بهره وری نیروی کار در شرکت کاهش می یابد. انرژی مردم به جابجایی منتقل می شود تا کارهای مهم روزانه.

چگونه شروع می شود و چرا اتفاق می افتد

اغلب با یک درگیری شروع می شود ، هر نوع درگیری. چنین تعارضی اغلب به دلیل انواع مختلف تغییرات ایجاد می شود. و مهم نیست که فرد چقدر تلاش می کند مشکل را حل کند - این درگیری حل نشدنی است. به نظر چنین فردی می رسد که هیچ جایی برای کمک گرفتن وجود ندارد. درگیری ناپدید نمی شود ، اما به تدریج به حدی می رسد که برگشتی وجود ندارد. آنچه می توانست با کمی حسن نیت و با کمک مکانیزم های مناسب حکمرانی محلی حل شود ، اکنون به مناقشه ای مبنی بر "حق با کیست و غلط" تبدیل می شود.

برخی از سرزنش ها و تحقیرهای یک کارمند می تواند ناشی از جو روانی ناسالم باشد که در سازمان حاکم است و شما را ملزم به یافتن "بز قربانی" خود می کند و همچنین تمایل به قدرت بر دیگران و عصبانیت شخصی ناشی از ترس یا حسادت. اینجاست که روانشناسی گروهی و درهم آمیختن پیچیده فرایندهای اجتماعی سازمان مطرح می شود.

شما می پرسید چرا این اتفاق می افتد و چرا چنین آزار و اذیتی در محل کار تحمل می شود در حالی که بیش از هر زمان دیگر ساختارها و قوانین برای محافظت از کارگران وجود دارد؟ ما معتقدیم که سه دلیل وجود دارد که چرا این اتفاق می افتد.اولین مورد آنها نادیده گرفتن جلوه های اوباش ، تحمل آن ، تفسیر نادرست آن یا عملاً تحریک عمدی توسط خود شرکت یا رهبری سازمان است. دلیل دوم این است که چنین اقداماتی هنوز به عنوان عملی در محل کار تلقی نمی شود که کاملاً با آزار و اذیت جنسی یا تبعیض متفاوت است. و در نهایت ، دلیل سوم این است که در اکثر موارد قربانیان به سادگی خسته می شوند. آنها خسته شده اند و نمی توانند از خود دفاع کنند ، چه برسد به اینکه دعوایی را شروع کنند.

هزینه مبینگ

در سال 1991 ، بردی ویلسون ، روانشناس بالینی متخصص در درمان آسیب های ناشی از کار ، در مجله پرسنل (مجله نیروی کار فعلی) نوشت که "سوء استفاده روانی از کارگران منجر به از دست دادن میلیاردها دلار شد. آسیب های روانی ناشی از کار ناشی از موبینگ برای کارمند و کارفرما مخرب تر از سایر استرس های مرتبط با کار است. " هزینه های واقعی ، که منجر به کاهش بهره وری ، مراقبت های بهداشتی و هزینه های دادخواهی می شود ، بدون در نظر گرفتن تأثیرات اجتماعی و روانی ، هنوز به صورت کمی تعیین نشده است. دکتر هاروی هورنشتاین ، استاد روانشناسی سازمان های اجتماعی در کالج آموزش دانشگاه کلمبیا ، در کتاب Brutal Bosses and their Prey برآورد می کند که روزانه بیش از 20 میلیون آمریکایی در محل کار با سوء استفاده روبرو می شوند و درست است که در مورد یک بیماری همه گیر صحبت کنند..

بیشتر و بیشتر مردم با مشکل آشنا می شوند

به هر حال ممکن است ، اما بیشتر و بیشتر مردم با این پدیده آشنا می شوند. مشکل قلدری و تجاوز در محل کار به طور فزاینده ای در رسانه ها و جوامع حرفه ای مورد بحث قرار می گیرد. دانشمندانی که ویژگی های رفتار در سازمان ها را مطالعه می کنند ، اکنون به این مشکل نیز توجه کرده اند. بنابراین ، طی دو سال گذشته ، تعدادی از نشریات در مجلات علمی ظاهر شده و چندین کتاب نوشته شده است که به بدرفتاری در محل کار ، وحشیگری مقامات ، مشکل قلدری و تجاوز اختصاص دارد.

چه کاری می توان انجام داد

افزایش آگاهی از این مشکل منجر به ایجاد چندین سازمان شده است که در صورت بروز مشکل در کار کمک می کنند ، جایی که افراد می توانند برای حمایت مراجعه کنند. کسانی که مورد آزار و اذیت و آزار قرار گرفته اند گزینه های متعددی برای مقابله با آنها دارند.

مهمترین چیز این است که آنها باید بفهمند آنچه را که اکنون باید تجربه کنند دارای نام است ، این پدیده به خوبی شناخته شده است و بیشتر و بیشتر در حال مطالعه است. آنها باید بفهمند که قربانی شده اند و تقریباً هیچ کاری نمی توان در این زمینه انجام داد.

ثانیاً ، آنها باید گزینه های خود را برای حل مشکل در کوتاه مدت ، میان مدت یا بلند مدت در نظر بگیرند: آیا راهی برای کمک گرفتن از آنها وجود دارد که هنوز امتحان نکرده اند؟ آیا امکان انتقال به موقعیت دیگری در شرکت وجود دارد؟ آیا آنها آمادگی جستجوی شغل دیگری را دارند؟ برای آماده شدن برای این انتقال چه باید کرد؟ آیا به کمک پزشکی یا درمانی و پیشگیرانه نیاز دارید؟

ما به این افراد توصیه می کنیم همه امکانات را با دقت ارزیابی کنند ، سعی کنند به خود اطمینان داشته باشند و از همه مهمتر ، اوضاع را کنترل کنند. ما همچنین به شما توصیه می کنیم که این محل کار را ترک کنید ، و هرچه زودتر بهتر. بهتر است این فداکاری های موقت را انجام دهیم تا تحقیر مداوم را تحمل کنیم ، که بعداً می تواند تأثیر منفی بسیار قوی تری بر سلامتی داشته باشد.

مدیریت همچنین باید هوشیار باشد و علائم اولیه mobbing را بشناسد. سیاست شرکت که کارکنان را ملزم می کند با یکدیگر با احترام رفتار کنند و مودبانه را تشویق می کند به جلوگیری از تجاوز کمک می کند.متخصصان اتحادیه روان درمانی اروپا از حق ویژه ای برخوردارند که بتوانند mobbing را به عنوان یکی از دلایل احتمالی درخواست کارکنان برای کار تشخیص دهند. اغلب آنها اولین کسانی هستند که کارمندی به آنها مراجعه می کند یا به آنجا اعزام می شود که دارای مشکلاتی از نظر اجتماعی-روانی هستند. بنابراین ، ضروری است که مردم از پیامدهای mobbing در محل کار به عنوان یک عامل خطر بالا آگاه باشند.

به دلیل حجم زیاد ادبیات و رسانه هایی که این موضوع را در اروپا پوشش می دهند ، مشکل mobbing در محل کار به طور گسترده ای شناخته شده است. mobbing نه تنها در کشورهای اسکاندیناوی و کشورهای آلمانی زبان به یک کلمه معروف تبدیل شده است ، بلکه برای مقابله با مشكل mobbing به شیوه قانونگذاری ، چندین كشور قوانین جدیدی را برای جلوگیری از وقوع این پدیده ، برای حفاظت و اطمینان از ایمنی کارکنان در محل کار ، از جمله م emotionalلفه احساسی سلامت در کار.

به عنوان مثال ، در سال 1993 ، اداره ملی ایمنی و بهداشت شغلی سوئد مقرراتی را در مورد آزار و اذیت محل کار تصویب کرد. علاوه بر این ، سازمانهای جدیدی برای کمک به قربانیان حملات تروریستی در سراسر اروپا و استرالیا ایجاد شده است. اقدامات برای مقابله با تظاهرات اوباش ، ارائه کمک به قربانیان و جلوگیری از وقوع این پدیده متعاقباً در مدت زمان نسبتاً کوتاهی انجام شد. به عنوان مثال ، مطبوعات روزانه شماره تلفن خط تلفن و آدرس های تماس را برای مشاوره در این زمینه منتشر کردند.

خلاصه

موبینگ سوءاستفاده احساسی ، سوءاستفاده ای است که توسط گروهی از کارکنان به طور مستقیم یا غیر مستقیم علیه هر یک از کارکنان انجام می شود. افرادی که مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند رنج شدیدی را تجربه می کنند. موبینگ یک مشکل جدی در محل کار است که در بیشتر موارد منجر به اخراج کارکنان به میل خود یا بر خلاف آنها می شود. پیامدهای اجتماعی و اقتصادی سندرم موسوم به "mobbing" هنوز به طور دقیق مشخص نشده است. موبینگ تا زمانی که مجاز باشد می تواند به حیات خود ادامه دهد. رهبری سازمان نقش مهمی در جلوگیری از این پدیده ایفا می کند. با اصرار بر رفتار خوب ، ادب ، اخلاق کاری خوب و فضای مراقبتی برای کارکنان ، می توان از تجاوز و قلدری جلوگیری کرد. میلیونها مدیر در سطوح مختلف و هزاران شرکت این کار را انجام می دهند. آنها به عنوان یک مثال خوب و یک پناهگاه واقعی برای کارگران خود عمل می کنند.

نوا داونپورت استاد مدیریت درگیری در دانشگاه ایالتی آیووا و نویسنده کتاب Mobbing: Emotional Abuse in the US Workplace است. او اخیراً مربی شرکت مشاوره ای DNZ Training and Consulting بوده است.

توصیه شده: