تأملی در ارتباط با روان درمانی

تصویری: تأملی در ارتباط با روان درمانی

تصویری: تأملی در ارتباط با روان درمانی
تصویری: جلسه روان درمانی دکتر فردریک پرلز با گلوریا (زیرنویس فارسی) 2024, آوریل
تأملی در ارتباط با روان درمانی
تأملی در ارتباط با روان درمانی
Anonim

یک فرد کاملاً غریبه به مشاوره شما می آید.

شما برای او غریبه هستید ، او برای شما.

این بیگانگی با یکدیگر در یک شهر بزرگ از قبل آنقدر آشنا است که تقریباً بدون توجه ، تقریباً طبیعی ، طبیعی است.

وقتی به دنبال کار خود می روید ، به راحتی منتقل می شوید ، از کنار افراد بیشماری که برای شما انگار اصلاً افرادی نیستند ، بلکه به سادگی چشمک می زنند از فضای اطراف شما ، جزئیات.

همان جزئیاتی که برای آنها دارید.

اما اکنون ، از تنوع فضا ، شخصی به وجود می آید.

او روی صندلی روبرو می نشیند ، با مشکلات ، مشکلات ، درد … و این امید که حداقل می توانید به او کمک کنید به شما آمد.

بیگانه ، کاملاً غریبه … با امید …

بیگانگی عادی به طور ناگهانی شروع به مداخله در شما می کند ، ناراحتی ، تنش وجود دارد.

او همچنین بطور قابل توجهی نگران است.

دو نفر متشنج در مقابل هم …

برای از بین بردن تنش عمومی ، شروع به پرسش می کنید.

سوالات آشنا هستند ، شاید بتوان گفت استاندارد: مشکل چیست ، دوست دارید چه چیزی را تغییر دهید ، آیا قبلاً تجربه کار با روانشناس ، روان درمانگر را داشته اید ، آیا نتیجه ای حاصل شده است ، انتظارات از کار مشترک چیست؟

در طول راه ، با خانواده ، محیط ، جزئیات زندگی آشنا می شوید.

شما در مورد خودتان ، در مورد نحوه کار و تحت چه شرایطی چیزی می گویید.

شما به طور کلی تماس برقرار می کنید.

موضوع سریع نیست.

زیرا نکته اصلی در کلمات نیست ، بلکه در احساسات است - با این شخص در کنار خود چگونه هستید؟ سختی او چگونه احساس می شود ، آیا به درخواست او مربوط می شود؟

به عنوان یک قاعده ، این مشکل عمیق تر از کلمات ، خارج از آگاهی پنهان است.

در غیر این صورت ، او برای کمک به شما مراجعه نمی کرد.

عمیق تر از کلمات تجربه هستند.

آگاهی از آنها آسان نیست.

زمان می برد ، و شما هر دو به آن نیاز دارید.

در تماس با رواندرمان یک چیز شگفت انگیز وجود دارد - به نظر می رسد شما و مراجعه کننده در حالی که هر یک از آنها باقی مانده اید ، متحد شده اید.

شاید بیش از دو نفر …

چنین ارتباطی همیشه جواب نمی دهد ، نه با هر مشتری.

پیش بینی وقوع آن غیرممکن است ، فقط می توان شرایط مطلوب را برای آن ایجاد کرد.

اما اگر او ، این تماس اتفاق بیفتد ، واقعاً چیزی شگفت انگیز اتفاق می افتد.

به عنوان مثال ، شما تجربیات مشتری خود را آنقدر خوب احساس می کنید که در برخی از لحظات می توانید آنها را به جای او بیان کنید و همه کلمات دقیقاً همان هایی خواهند بود که او خودش دوست دارد با آنها ابراز وجود کند.

یا - تغییرات در خود ، در تجربیات شخصی شما به طور غیرقابل توضیح باعث تغییر در تجربیات مشتری شما می شود.

گویی نوعی ارتباط نامرئی و نامشهود وجود دارد که با این وجود حدس زده می شود ، در چیزی خود را نشان می دهد.

تجربه متقابل این ارتباط گاهی نتایج شگفت انگیزی را به همراه دارد: مشکلاتی که مشتری را عذاب می دهد برطرف می شود ، پاسخ هایی که برای مدت طولانی پیدا نشده است یافت می شوند ، آنها بدیهی و ساده به نظر می رسند.

و شگفت انگیزترین چیز این است که در لحظات این ارتباط با شخص دیگری ، مشتری شما ، مانند او احساس خوشبختی وصف ناپذیری دارید.

با این حال ، چیزی در این ایده وجود دارد که همه ما انسانها به نحوی به یکدیگر متصل هستیم.

و احساس این ارتباط به عنوان یک خوشحالی فوق العاده از وحدت در چیزی نافذ و واقعی و سبک تجربه می شود.

شاید عاشق؟..

توصیه شده: