چرا پس از آموزش کار نمی کند

فهرست مطالب:

تصویری: چرا پس از آموزش کار نمی کند

تصویری: چرا پس از آموزش کار نمی کند
تصویری: هرآنچه در مورد ایمو باید بدانید 2024, آوریل
چرا پس از آموزش کار نمی کند
چرا پس از آموزش کار نمی کند
Anonim

بیایید در مورد مربیگری درد صحبت کنیم. من فرض می کنم که برای هر مربی مهم است که تمام مراحل آن در فرایند آموزش گنجانده شود:

  • تشخیص قبل از آموزش
  • آموزش واقعی
  • پشتیبانی پس از آموزش

این توهم وجود دارد که پیروی از این دنباله حداکثر نتیجه را برای شرکت می دهد. من نیز این توهم را به اشتراک می گذارم ، حتی از آن مریض می شوم. اما اغلب بعضی از دندانه ها از کار می افتند و سیستم بر این باور نیست که مربی باید چنین باشد.

واقعیت تجاری تصویر کمی متفاوت را نشان می دهد. این شرکت تشخیص و آموزش پیش از آموزش را خریداری می کند و اگر هزینه آن در قیمت کل گنجانده نشده باشد ، از پشتیبانی خودداری می کند. انگیزه قابل درک و درک است - پس از آموزش کار نمی کند ، بنابراین خرید آن اتلاف پول است. وقتی هر سه مرحله یک بسته پیشنهادی سودآور هستند ، موضوع دیگری است - چرا اگر بر قیمت تأثیر نمی گذارد ، از گزینه های اضافی خودداری کنید. و باید بپذیریم که گاهی اوقات بعد از آموزش کار می کند.

و اکنون من تا آنجا که ممکن است صادق خواهم بود - شکست ها ، پیروزی ها و مشاهدات شخصی خود را در این مورد نشان خواهم داد. من ادعای آخرین راه حل را نخواهم کرد ، سعی می کنم نظر خود را به روشی در دسترس بیان کنم.

بیایید مستقیماً بدون محدودیت و چرخش غیر ضروری وارد اصل موضوع شویم.

چرا پس از آموزش کار نمی کند:

  • مربی هیچ نظری در مورد چگونگی سازماندهی آن از راه دور ندارد. قبل از انجام معامله باید به آموزش بعد از آموزش فکر کرد. از چه بستری استفاده می شود ، تعداد و کیفیت وظایف ، تکنیک های مشارکت گروه در گفتگو ، ایجاد فضای اعتماد ، مشارکت مربی ، نمایندگان مشتری و غیره. "گاف" اصلی هنگام انتخاب یک پلت فرم رخ می دهد - علاوه بر توانایی شخصی برای استفاده از آن ، باید توانایی های شرکت کنندگان را نیز در نظر بگیرید. در اینجا اغلب به آموزش اضافی نیاز است.
  • مربی مهارتهای ارتباطی کافی ندارد. منتظر بمانید تا من را با اتهامات عصبانی که مربی - استاد ارتباطات 80 مطرح کرده است بمباران کنید ، در غیر این صورت او نمی تواند خود را در مسیر آموزش پرسنل متوجه شود. وقتی کار می کنیم که برای چه چیزی پرداخت شده است و می توانیم دیده شویم - آهنگ مانند رودخانه جریان می یابد. فعالیت گروهی ، کار با مشارکت کنندگان دشوار ، کنترل پویایی ، راهی زیبا برای خروج از شرایط حساس - همه چیز در دسترس است. به محض بسته شدن پرده های آموزش ، پس از آموزش شروع می شود. دیگر گروهی وجود ندارد ، انرژی آن لحظات افتادگی را "تحمل" نمی کند و شرکت کنندگان مقاوم را متزلزل نمی کند. جادوی ارتباط یک به یک در حال حاضر در اینجا اتفاق می افتد. و مربی باید چیزهای بیشتری بدهد - هر شرکت کننده می خواهد "با مهربانی رفتار شود" و "گرم شود". و مربی پروژه های زنده دیگری دارد. همه نمی توانند سطح بالایی از فعالیت های ارتباطی را حفظ کرده و م effectiveثر باقی بمانند.
  • مربی نتوانست با گروه ارتباط برقرار کند. به طور رسمی ، همه چیز خوب است. آموزش به خوبی پیش رفت - همه فعالیت ها به پایان رسید ، سوالات بسته شد ، عکس نهایی گرفته شد. و در بعد از آموزش ، شرکت کنندگان تماس نمی گیرند و بس. چگونه "من از شما یاد خواهم گرفت ، اما با شما دوست نخواهم شد." طبق مشاهدات من ، این وضعیت بیشتر از ارزیابی تحریف شده مربی از سطح آگاهی یا بلوغ شرکت کنندگان ناشی می شود. اگر من گروه را به عنوان تازه واردان بی تجربه درک کنم و بر اساس آن رفتار کنم ، حتی اگر فرضیات من درست باشد ، ممکن است شرکت کنندگان "آزرده" شوند. و اگر این سطح را بیش از حد ارزیابی کنم ، نمی توانم با تکیه بر تأمل مستقل ، انگیزه را از دست بدهم ، "چرا" و مزایای مهم یادگیری را از دست بدهم.
  • مشتری به نتیجه آموزش علاقه ای ندارد و تمام مسئولیت را به عهده مربی می گذارد. نیازی به توضیح طولانی نیست. اوضاع تقریباً در همه جا وجود دارد: "از آنها مربیگری کنید" ، "آنها را آموزش دهید تا همه سختی ها و سختی ها را تحمل کنند …" و غیره. وقتی در سیستم سازمانی یک شرکت سستی نشان می دهید ، همیشه یک بهانه وجود دارد "اصلاً مهم نیست ، شما در مکان اشتباهی قرار گرفته اید."
  • مشتری در دوره پس از آموزش گنجانده نمی شود. در اینجا منظور از مشتری یک مدیر یا یک فرد کنترل کننده است. من درک می کنم که من دوباره با موجی از خشم روبرو می شوم. ولی! بیایید آن را واقعی ببینیم - پس از تمرین برای اکثر گروه ها یک کار اضافی است که باید در برنامه شلوغ شما لحاظ شود. اگر بتوانید از آن فرار کنید ، انجام می شود. یک نماینده معتبر در شخص یک رهبر هم یک مثال برای دنبال کردن است و هم یک عملکرد کنترل در صورت اتفاقی است.
  • نتایج پس از آموزش ثبت نمی شود. اگر در مورد معیارهای سنجش موفقیت به توافق نرسیده اید ، پس دست یافتنی نیست. همه چیز اینجاست. اگرچه نه - ارزش مذاکره در مرحله انعقاد قرارداد را دارد و پس از آموزش ، بار دیگر به توجه به اطلاعاتی که در طی فرآیند آموزش آشکار شد ، به تعدیل انتظارات از پس از آموزش بازگردید.
  • آنها سعی می کنند مشکلات فشرده را پس از آموزش بپوشانند. فروشندگان ارتباط خوبی با مشتریان ندارند. این شرکت آموزش های ارتباطی را با پشتیبانی بعدی سفارش می دهد. در مرحله تشخیص قبل از آموزش ، مربی متوجه می شود که مسئله ارتباط نیست-شما باید به طور جداگانه با رئیس بخش فروش و 2-3 مدیر کار کنید. این به مشتری گفته می شود ، که به انکار می پردازد. افراد مناسب حتی ممکن است در گروه گنجانده نشوند. نقاشی با برس - وضعیت بعد از تمرینات سرد شما تغییر نکرده است.

در طول تمرین ، من تمام نکات را رعایت کرده ام ، اگرچه درک این موضوع برای من چندان خوشایند نیست. گاهی خودم را در همان گودال می بینم. اما در حال حاضر بسیار کمتر. چه نوع آئین نامه برای خودم آوردمش بیرون تأثیر پس از آموزش حداکثر قابل توجه بود:

  • نیاز به آموزش بعد از قبل مورد بحث قرار می گیرد. اگر صادقانه بگویم نیازی به آن نیست ، بهتر است آن را بپذیریم و به مشتری در درک آن کمک کنیم. به این ترتیب ما از بسیاری مشکلات پیشاپیش جلوگیری خواهیم کرد. اگر هنوز به پشتیبانی پس از آموزش نیاز دارید ، منطقی است که توانایی گروه برای کار بر روی یک پلت فرم آنلاین خاص را روشن کنید (این علاوه بر مسائل اساسی است). در صورت لزوم ، آموزش های بیشتری در مورد استفاده از این منبع انجام دهید. غالباً ، این فرآیند "به هم می ریزد" نه به این دلیل که شرکت کنندگان نمی خواهند با هم تعامل داشته باشند ، بلکه به این دلیل که آنها نمی دانند کدام دکمه ها را فشار دهند و کجا هستند.
  • برای جلوگیری از استرس های غیر ضروری ، فراوانی و عمق ارتباط بین مربی و شرکت کنندگان باید پس از پایان آموزش مورد بحث قرار گیرد. و این تنها اولین قدم است. همچنین منطقی است که از دادن وعده های بلند به گروه در مورد ارتباطات شبانه روزی خودداری کنید. البته ، مشارکت در چنین تماس بیشتر خواهد بود ، اما ناامیدی از نقض بارها قوی تر است.
  • هر چیزی که مربوط به مشارکت مشتری در دوره پس از آموزش باشد باید به عنوان یک ایده جداگانه به او فروخته شود. این در مورد بودجه اضافی نیست ، بلکه در مورد ارائه واضح همه مزایا برای طرف مشتری است. باید بر مشارکت مدیران تأکید شود و نه بر منابع انسانی یا بخش آموزش. با تمام احترام ، اما برای شرکت کنندگان محیط دوم یک مرجع کافی نیست.
  • "بقیه مشکلات زمانی حل می شوند که یک سبک ارتباطی دقیق ایجاد کنید." - رابرت نورتون ، استادیار روانشناسی در دانشگاه پردو. R. Norton در مورد 9 سبک ارتباطی صحبت کرد و خوب است که هر یک از آنها را درک کنید تا صلاحیت خود را در این زمینه افزایش دهید. اما به نظر من برای یک مربی و مدیر حساب ، توسعه ارتباطات دقیق بسیار ضروری است. این به شما امکان می دهد در زمینه علایق بمانید ، نه موقعیت ها ، در کانون درخواست باشید ، به درستی سوالات ناراحت کننده بپرسید ، نه اینکه گوشه های تیز را صاف کنید ، بلکه صادقانه و دیپلماتیک لحظات غیرقابل قبول را نشان دهید و غیره. مزایای این سبک این است که "اصول" را رعایت می کند ، همان چیزی که در روش مذاکره هاروارد ذکر شده است ، احترام زیاد به خود و شریک ، گشودگی به بازخورد و تمرین عالی در آن.

اگر در مورد اثربخشی پشتیبانی پس از آموزش نظری دارید ، آن را به اشتراک بگذارید. جالب و مفید است.

توصیه شده: